جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

معاد جسمانى و روحانى‏ (2)

زمان مطالعه: 5 دقیقه

از سؤالات مهمّى که در بحث معاد مطرح است این است که آیا معاد تنها جنبه «روحانى» دارد، و یا جسم و بدن انسان نیز در جهان دیگر باز مى‏گردد، و انسان با همین روح و جسمى که در دنیا دارد، تنها در سطحى برتر و بالاتر، به زندگى جدید ادامه مى‏دهد؟

جمعى از فلاسفه پیشین تنها به معاد روحانى معتقد بودند و جسم را مرکبى مى‏دانستند که تنها در این دنیا با انسان است و بعد از مرگ از آن بى‏نیاز مى‏شود، و آن را رها مى‏سازد و به عالم ارواح مى‏شتابد.

ولى عقیده علماى بزرگ اسلام و بسیارى از فلاسفه این است که معاد در هر دو جنبه یعنى «روحانى» و «جسمانى» صورت مى‏گیرد، درست است که این جسم خاک مى‏شود، و این خاک در

زمین پراکنده و گم خواهد شد، ولى خداوند قادر و عالم تمام این ذرات را در رستاخیز جمع‏آورى کرده، لباس حیات جدیدى بر آنها مى‏پوشاند، و از این موضوع تعبیر به «معاد جسمانى» مى‏کنند، زیرا بازگشت روح را مسلم گرفته‏اند و چون گفت‏وگو تنها در بازگشت جسم است، این نام براى این عقیده انتخاب شده است.

به هر حال تمام آیاتى که در قرآن درباره معاد سخن مى‏گوید- و این آیات بسیار فراوان و متنوع است- هم روى «معاد جسمانى» تکیه دارد.

شواهد قرآنى معاد جسمانى‏

– سابقاً خواندیم که چگونه مرد عرب بیابانى استخوان پوسیده‏اى را خدمت پیامبر صلى الله علیه و آله مى‏آورد و مى‏گوید: چه کسى مى‏تواند این را زنده کند؟ و پیامبر صلى الله علیه و آله به فرمان خدا پاسخ مى‏گوید: همان کسى که روز نخست آن را آفرید، همان کسى که آسمان و زمین را ایجاد کرده، و از درون درخت سبز آتش بیرون مى‏فرستد. که آیات آن در آخر سوره «یس» آمده است.

– قرآن در جاى دیگر مى‏گوید: «شما در قیامت از قبرها خارج مى‏شوید (1)».

و مى‏دانیم قبرها جاى جسم‏هایى است که خاک شده نه محل ارواح.

– اصولًا تمام تعجب منکران معاد در این بود که مى‏گفتند: چگونه وقتى ما خاک شدیم، و خاک‏هاى ما پراکنده گشت دوباره به‏

زندگى باز مى‏گردیم؟ «و قالوا ءَاذا ضللنا فى الارض ءَانا لفى خلق جدید» (2)

و قرآن به آنها پاسخ مى‏گوید که خداوند قادرى که خلقت نخستین را ایجاد کرد توانایى بر این کار را دارد: «آیا ندیدند خداوند چگونه آفرینش را ایجاد کرد، همین گونه آن را تجدید مى‏کند، این بر خداوند آسان است (3)».

عرب جاهلى مى‏گفت: «چگونه این مرد به شما وعده مى‏دهد که وقتى مردید و خاک شدید بار دیگر به زندگى باز مى‏گردید (4)؟».

همه این تعبیرات قرآن و آیات دیگر به روشنى نشان مى‏دهد که پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم همه جا سخن از «معاد جسمانى» مطرح مى‏کرد، و تعجّب مشرکان کوتاه‏بین نیز از همین نظر بود، و چنان که دیدیم قرآن نمونه‏هایى از همین معاد جسمانى را که در جهان گیاهان و مانند آن به چشم مى‏خورد، براى آنها تشریح مى‏کند و آفرینش نخستین و قدرت خدا را شاهد مى‏آورد.

بنابراین ممکن نیست کسى مسلمان باشد و کم‏ترین آگاهى از قرآن داشته باشد و معاد جسمانى را انکار کند، انکار معاد جسمانى از نظر قرآن مساوى است با انکار اصل معاد.

شواهد عقلى‏

از این گذشته عقل مى‏گوید روح و بدن دو حقیقت جدا از هم نیستند در عین استقلال، ارتباط و پیوند با هم دارند، با هم پرورش‏

مى‏یابند و با هم تکامل پیدا مى‏کنند، و مسلماً براى ادامه حیات جاویدان به یکدیگر نیازمندند.

اگر در دوران برزخ (فاصله میان دنیا و آخرت) مدّتى از هم دور بمانند، براى همیشه این امر امکان‏پذیر نیست، همان گونه که جسم بدون روح ناقص است، روح بدون جسم نیز نقصان دارد، روح فرمانده و عامل حرکت است و بدن فرمانبر و ابزار کار، هیچ فرماندهى از فرمانبر و هیچ هنرمندى از ابزار کار بى‏نیاز نیست.

منتها روح در رستاخیز چون در سطحى بالاتر از این جهان قرار مى‏گیرد به همان نسبت باید جسم او نیز تکامل یابد، و چنین هم خواهد شد، یعنى جسم انسان در قیامت از فرسودگى و عیوب این جهان و نقص‏ها و کمبودها خالى خواهد بود.

به هر حال جسم و روح همزاد یکدیگر و مکمل هم مى‏باشند، و معاد نمى‏تواند تنها جنبه روحانى یا جنبه جسمانى داشته باشد. به تعبیر دیگر مطالعه در وضع پیدایش جسم و روح و ارتباط و پیوند آنها با یکدیگر دلیل روشنى است بر این‏که معاد باید در هر دو جنبه صورت گیرد.

از سوى دیگر قانون عدالت نیز مى‏گوید: باید معاد در هر دو جنبه باشد، چه این‏که اگر انسان گناهى کرده با این روح و جسم انجام داده، و اگر کار نیکى از او سر زده با این روح و جسم بوده است، بنابر این کیفر و پاداش او نیز باید براى همین روح و جسم باشد که اگر تنها جسم باز گردد یا تنها روح، قانون عدالت اجرا نشده است.

سؤالات پیرامون معاد جسمانى‏

دانشمندان در این جا سؤالات متعدّدى مطرح کرده‏اند که طرح بعضى از آنها براى تکمیل بحث‏ها لازم به نظر مى‏رسد:

1- طبق تحقیقات دانشمندان علوم طبیعى، بدن انسان در عرض عمر چندین بار عوض مى‏شود، درست به استخر آبى مى‏ماند که از یک سو آب به آن وارد شود، و از سوى دیگر آهسته آهسته خارج گردد، بدیهى است بعد از مدّتى تمام آب این استخر عوض مى‏گردد.

این امر در مورد بدن انسان احتمالًا در هر 7 سال یک بار صورت مى‏گیرد، بنابراین ما در طول عمرمان، چندین بار عوض مى‏شویم!

اکنون این سؤال پیش مى‏آید که از میان این بدن‏ها کدام باز مى‏گردد؟

در پاسخ مى‏گوییم: آخرین بدن، همان گونه که در آیات فوق خواندیم که خداوند انسان‏ها را از همان استخوان‏هاى پوسیده و خاک شده آفرینش نو مى‏دهد، و مفهوم این سخن آن است که آخرین بدن باز مى‏گردد، همچنین برانگیخته شدن از قبرها مفهومش بازگشت آخرین بدن است.

ولى نکته مهم اینجاست که آخرین بدن آثار و خواص تمام بدن‏هایى را که انسان در طول عمر دارد در خود حفظ مى‏کند.

به تعبیر دیگر: بدن‏هایى که تدریجاً از بین مى‏روند تمام آثار و خواص و ویژگى‏هایى را که دارند به بدن آینده منتقل مى‏سازند،

بنابراین آخرین بدن وارث تمام صفات این بدن‏هاست، و مى‏تواند طبق قانون عدالت ثواب و کیفر را پذیرا گردد.

2- بعضى مى‏گویند هنگامى که ما خاک شویم و ذرات ما جزء گیاه یا میوه‏اى گردد، و در نتیجه جزءِ بدن انسان دیگرى شود، در روز قیامت تکلیف چه خواهد شد؟ (این همان چیزى است که در فلسفه و کلام به عنوان «شبهه آکل و مأکول» از آن یاد مى‏کنند)

گرچه پاسخ این سؤال بحث فراوانى دارد، ولى ما مى‏کوشیم در این عبارت کوتاه به مقدار لازم و در اینجا بحث کنیم. در پاسخ این سؤال مى‏گوییم مسلماً ذراتى که از بدن یک انسان خاک شده و جزءِ بدن انسان دیگرى گردیده است به بدن نخستین باز مى‏گردد (آیات گذشته نیز به وضوح شاهد این مدّعاست)

تنها مشکلى که در اینجا به نظر مى‏رسد این است که بدن دوّم ناقص مى‏شود.

ولى باید گفت ناقص نمى‏شود بلکه کوچک مى‏شود، چون این ذرات در تمام بدن پراکنده شده بود هنگامى که از آن گرفته شود به همان نسبت لاغر و کوچک مى‏گردد.

بنابراین نه بدن اوّل از میان مى‏رود و نه بدن دوّم، تنها چیزى که در اینجا وجود دارد کوچک شدن بدن دوم است و این هرگز مشکلى ایجاد نمى‏کند، زیرا مى‏دانیم به هنگام رستاخیز بدن‏هاى انسان‏ها تکامل مى‏یابد، و نقص‏ها و کمبودها برطرف مى‏شود، درست همان گونه که یک کودک رشد مى‏کند، و یا انسان مجروحى گوشت نو

بیرون مى‏آورد و شخصیّت او دگرگون نمى‏گردد، بدن‏هاى ناقص و کوچک در قیامت که عالم کمال است به صورت کاملى محشور مى‏شود.

و به این ترتیب مشکلى در این زمینه باقى نمى‏ماند (دقّت کنید- براى توضیح بیشتر به کتاب معاد و جهان پس از مرگ مراجعه کنید).

فکر کنید و پاسخ دهید

1- آیا زندگى انسان در رستاخیز از هر جهت شبیه این دنیاست؟

2- آیا ما مى‏توانیم دقیقاً پاداش‏ها و کیفرهاى قیامت را در این دنیا درک کنیم؟

3- آیا نعمت‏هاى بهشتى و عذاب دوزخ تنها جنبه جسمانى دارد؟

4- منظور از تجسم اعمال چیست و چگونه قرآن بر آن دلالت دارد؟

5- عقیده بر تجسم اعمال چه مشکلاتى را در مبحث معاد پاسخ مى‏گوید؟


1) سوره یس، آیه 51 و سوره قمر، آیه 7.

2) سوره سجده، آیه 10.

3) سوره عنکبوت، آیه 19.

4) سوره مؤمنون، آیه 35.