قرآن مجید، از یک رشته صفات الهى گزارش داده که در نظر ابتدایى، ملازم با جسمانى بودن خداست، مانند: یَدُ اَللّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ(1): «دست خدا بالاتر از دست
آنهاست«. و وَ اِصْنَعِ اَلْفُلْکَ بِأَعْیُنِنا(2): «کشتى را بسازد، تو زیر نظرهاى ما هستى«، و مانند این آیات که از غضب و خشم، رضا و خشنودى، حرکت و… خدا خبر مىدهد.
فهم این معارف کاملا در اختیار «عقل نظرى» است که با ارجاع این نوع آیات، که ظهور لرزانى در جسمانى بودن خدا دارند، به محکمات قرآن ارجاع داده تا مقصود واقعى از آنها را به دست بیاورد، زیرا تفسیر یک آیه با چشمپوشى از آیات دیگر، که برخلاف اصول تفسیر کتاب الهى است که از هر نوع تعارض و اختلاف مبرا و پیراسته است ولى باتوجه به آیات تنزیه و استعمالات رایج زمان نزول قرآن، مىتوان از طریق تدبر، بر مقاصد واقعى قرآن در این آیات دست یافت و نظر داد که همه این نوع تعبیرها یک نوع مجازگویى است که یکى از ارکان بلاغت به شمار مىرود، مثلا درباره آیه نخست: یَدُ اَللّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ مىگوییم آیه کنایه از برترى قدرت خداست، زیرا دست، همیشه مظهر قدرت مىباشد و برترى دست بر دیگر دستها، برترى توان او است و در زبان فارسى مىگوید: دست بالاى دست، بسیار است.
از آنجا که سخن گفتن درباره تمام آیات متشابه و ارجاع آنها به محکمات، مایه گستردگى سخن است به تشریح آیه نخست اکتفا مىورزیم. شما مىتوانید در دیگر آیات از عقل نظرى کمک گرفته و به تشریح معارف قرآن بپردازید ولى در مورد شریعت (مقصود احکام فقهى است) «عقل عملى» کارساز است و مىتواند بر بسیارى از تنگناها پایان بخشد.
1) فتح/10.
2) هود/31.