در قرآن و احادیث، بر یک رشته معارفى تأکید دارند، ولى خرد را براى فهم کنه آنها، راهى نیست، یعنى در این موارد، ساکت و خاموش است نه اینکه خلاف آن را مىگوید، مانند:
1. جهان برزخ،2. نفخ صور،3. برپایى قیامت،4. سنجش اعمال، 5. اعراف،6. عبور از صراط،7. سقوط در دوزخ،8. ورود به بهشت، و مانند آنها. البته مفاهیم ابتدایى آنها بسیار روشن، ولى کنه و حقیقت آنها، مخفى و پنهان است. ولى چون پیامبر صادقى از وجود آنها خبر داده است، یک فرد مسلمان آن را مىپذیرد و در عین حال، خرد آنها را محال مىشمرد.
از نظر قرآن اینها یک رشته معارفى غیبى است که باید به آنها ایمان آورد چنان که مىفرماید:
اَلَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ.(1)
»آنان که به آنچه که در دیده پنهان است، ایمان مىآورند«.
معراج پیامبر را به نحوى قرآن و روایات شرح مىدهند، علم ثابت نمىکند، ولى در عین حال آن را نفى نیز نمىکند زیرا علم حق اثبات دارد، نه نفى، ولى چون از رسول صادق وارد شده است ما به آن ایمان مىآوریم.
1) بقره/3.