زمان مطالعه: < 1 دقیقه
معاد و پیوستگى زندگى و انتقال انسان از این جهان، به جهان دیگر، به حیات بشرى هدف مىبخشد، وگرنه چند روز زندگى کردن و چند لیتر آب خوردن و مقدارى انرژى مصرف کردن، آنگاه سپرى شدن، زندگى را بىمحتوا مىسازد، و کار آفرینش بسان فعل کوزهگرى مىشود که کوزه را بسازد، آنگاه آن را بشکند، ولى اگر شکستن، مقدمه زندگى در سراى دیگرى شود که به مراتب از زندگى دنیوى بهتر و بالاتر باشد، زندگى هدفدار مىشود و عقل عملى در این مورد مىگوید، باید وراء زندگى دنیوى، زندگى دیگرى باشد که هدف خلقت، تحقق پذیرد.
تا اینجا با نمونههایى از تأثیرگذارى عقل عملى در معرفتهاى دینى و کلى که به دین خاصى ارتباط ندارد، آشنا شدیم، اکنون وقت آن رسیده است جایگاه عقل در معرفت مربوط به آیین خاص مورد بررسى قرار دهیم.