باتوجه به این تقسیم یادآور مىشویم: بخش هستىشناسى تا آنجا که مربوط به دین است، از آن عقل و خرد است و تا خرد به کار نگرفته شود، هستى
شناسىهاى دینى، مفهوم و مبرهن نخواهد بود، مانند:
1. جهان خدایى دارد، و بشر نیز جزئى از جهان است.
2. خداى جهان یکى است و نظیر و ثانى ندارد. (توحید ذاتى)
3. جهان، یک خالق و آفریدگار بیش ندارد، (توحید در خالقیت)
4. جهان یک مدبر و یک کارگردان بیش ندارد (توحید در ربوبیت)
5. خداى جهان، داراى صفات کمالى از قبیل علم و قدرت و حیات و اراده است.
6. صفات خدا هرچند از نظر مفهوم، مختلف و گوناگون است، امّا در مقام واقعیّت یکى هست. (توحید در صفات(.
اینها یک رشته هستىشناسىهاى دینى است که در کنار دیگر هستىشناسىهاى فلسفى مانند تقسیم وجود به واجب و ممکن و تقسیم ممکن به جوهر و عرض و جوهر به مادّى و مجرد، قرار دارند و همگى کاملا در اختیار عقل و خرد مىباشند.