در مسلک باب و بهاء زمام تشریع و قانونگذارى در دست «بیت العدل» است که براى پیروان این مسلک، مطابق شرایط زمان و مکان قانون وضع مىکند، و همه ی اعضاى آن انتخابى است، و از احکام به «اصطلاح» الهى جز معدودى در کتابهاى پایهگذاران مسلک موجود نیست.
»عقلانى کردن قوانین» نوعى واپسگرایى است که نمونه آن را در «بیت العدل» مشاهده مىکنیم، و نوعى پیروى از غرب است که بر همه آشکار مىباشد.
طرح عرفى شدن دین، یا فقه، یک اندیش وارداتى است، امّا به صورت منسوخ و محرّف، زیرا آنچه که در غرب هست، عرفى شدن جامعه یعنى فاصله گرفتن جوامع مثلا جامع اسلامى از دین و به تعبیر غربى آن Secularisation of islamic world) (غیردینى کردن جهان اسلام) است. بنابراین آنچه که در غرب مطرح است، کاملا مفهوم است، زیرا مىخواهد حاکمیت دین را نفى کرده و جامعه را از آن دور سازند (البته این خواب تعبیرى نخواهد داشت) ولى آنچه که امروز در جراید و یا برخى کتابها دیده مىشود، مسأله ی عرفى شدن دین، یا عرفى شدن فقه شیعى است.