جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

پرورش فضایل

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

کوهسار وجود ما، مملوّ از یک رشته فضایل اخلاقى است، که تحت شرایطى پرورش پیدا کرده و بارور مى‌شوند. تو گویى میل به خوبى‌ها و دورى از بدى‌ها جزء آفرینش ما بوده، و لذا در جهان کسى را نمى‌شناسیم که ردّ امانت را بد و خیانت به آن را شرافت بداند، یا وفا به پیمان را ناپاکى و پیمان‌شکنى را پاکى و فضیلت بشمارد. راستگویى با قلم آفرینش بر صفحه فطرت هر انسانى نوشته شده و کودک جز راستگویى چیزى نمى‌داند.

این بخش از تمایلات در هر محیطى رشد نمى‌کند، بلکه براى رشد آن، شرایطى لازم است. و ارشاد و راهنمایى معلّمان اخلاق در پرورش آنها مؤثر است، -لذا-چه‌بسا به هنگام تضادّ با منافع شخصى اخلاق شکست مى‌خورد و این نوع تمایلات، کم‌فروغ و احیانا سرکوب شوند. چیزى‌که مى‌تواند این نوع تمایلات اخلاقى را پرورش داده و پیوسته حاکم بر زندگى کند، همان دین و اعتقاد به کیفرها و پاداش‌هاست. از این‌روى دانشمندان، مذهب را پشتوانه‌ى اخلاق مى‌دانند و اخلاق متّکى به مذهب را غیرقابل نفوذ تلقّى مى‌کنند، زیرا روشن است، که مراتب اصول اخلاق، مانند عفت، امانت، راستى، درستى، فداکارى و دستگیرى از بینوایان و… در بسیارى از مواقع با یک سلسله محرومیت‌هاى مادى همراه است.

مثلا زن عفیف باید از یک سلسله لذایذ صرف‌نظر کند. راستگویى چه‌بسا موجب زیان انسان مى‌گردد، در این صورت دلیل ندارد یک فرد بى‌جهت و بدون یک انگیزه‌ى روحى و خواست درونى، چنین اصولى را مراعات کند، مگر این‌که معتقد گردد این محرومیت‌ها در سراى دیگر به‌عنوان پاداش جبران مى‌شود یا آلودگى به این لذایذ زودگذر، کیفرهاى سختى به دنبال دارد.