جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

نیاز بشر به دین در امور روانى

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

روانشناسان در میان پدیده‌هاى بى‌شمار جهان به شناخت روان انسان پرداخته‌اند. آنان در این مورد، چنین مى‌گویند:

بازگشت انسان به دین، داراى آثارى است که مى‌تواند برخى از مشکلات زندگى را حلّ کند:

1. دربند نمودن نیروهاى سرکش و نافرمان طبیعت.

2. برقرارى تفاهم و خوش‌بینى میان انسان و سرنوشت اندوه‌بار وى.

3. جبران رنج‌ها و محرومیّت‌ها و ناراحتى‌هاى حاصل از زندگى.(1)

»یونگ» هم معتقد است که دین به انسان آرامش مى‌دهد. دین به وجود انسان معنا مى‌دهد، و راه‌هاى تحمّل مشکلات را به انسان مى‌آموزد.(2)

»ویلیام جیمز» هم معتقد است که انسان با رجوع به دین، آرامش و سرور خاصى پیدا مى‌کند. رجوع به دین، موجب ایجاد شور و هیجان در انسان مى‌شود که تیرگى‌ها و مصیبت‌هاى زندگى را از میان مى‌برد. قدرتى که دین براى تحمّل مصایب به انسان مى‌دهد، هرگز از عهده‌ى اخلاق برنمى‌آید، زیرا شور و حرارتى که بااعتقاد به دین، در انسان حاصل مى‌شود هرگز از عهده‌ى اخلاق برنمى‌آید.(3)

»مینگر» معتقد است که بشر براى زندگى خود، به یک سلسله ارزش‌هاى فراگیر نیاز دارد، ارزش‌هایى که باید براى مسایل غایى حیات به‌ویژه معمّاى مرگ، پاسخهایى را فراهم سازد. به علاوه این ارزش‌ها باید مشکلاتى چون ناکامى، مصیبت و رنج و سرخوردگى را براى بشر توجیه کند.(4)


1) آینده یک پندار، ص 179.

2) فرد در جامعه‌هاى امروزى، ص 7-8.

3) دین داران، ص178.

4) تفکر دینی در قرن بیستم، ص233_249.