کشف حس مذهبی در انسان، و اعتراف به اینکه حس دینی یکی از عناصر اولی، ثابت و طبیعی روح انسان است، حصار ابعاد سه گانه روحی را در هم کوبید و ثابت کرد که در روح و روان انسان، علاوه بر غرایز سه گانه، حس چهارمی به نام «حس مذهبی» وجود دارد که از نظر اصالت با سه غریزه دیگر هم رتبه است.
اینک به توضیح هر چهار حس می پردازیم:
1. حس کنجکاوی، که بشر را از روز نخست به بحس و بررسی پیرامون مسایل مبهم وادار نموده و در حقیقت پدید اورنده علوم و صنایع است. و این حس به کاشفان و مخترعان نیرو بخشیده که از راز های نهفته طبیعت پرده بردارند.
2.حس نیکی که پدید آورنده اخلاق و تکیه گاه فضایل، و سجایای انسانی و صفات عالی در روان است.
3. حس زیبایی که پدید آورنده هنر و سبب تجلی انواع ذوقیات است.
4. حس مذهبی، حسی که هر فردی در آغاز بلوغ، آنرا لمس کرده و یک نوع تمایل و کشش به ماورای طبیعت دارد.کشف این حس در قرن بیستم تحولاتی در اندیشه دانشمندان غرب پدید آورد و ماتریالیست ها را به تجدید نظر در اندیشه های خود، برانگیخت.
وجود بعد چهارم در روح انسان ثابت میکند که تمایلات مذهبی، در انسان، ریشه ذاتی دارد، حتی انسان هایی که در شکاف کوه ها و دل جنگل ها زندگی می کنند، از این حس برخوردارند.
دین،پاسخگوی این فطرت انسانی است که به صورت بالقوه در انسان موجود است.دینی که انبیا و آموزگاران الهی منادی آن میباشند، به این فطرت و کشش درونی پاسخ مثبت داده،به رهبری آن میردازد و آنرا از انحراف باز می دارد،منکران دین و نافیان ماورای طبیعت،این حس را بی پاسخ نهاده و آنرا سرکوب میکنند و در حقیقت به نوعی با فطرت میجنگند.