جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

اومانیسم یا اصالت انسان

زمان مطالعه: 2 دقیقه

مادى‌هاى معاصر که دست آنان از معنویت کوتاه شده و وجود را با ماده و طبیعت یکسان مى‌دانند و در نتیجه منکر هر نوع معنویت مى‌باشند، براى جبران فقدان معنویت در زندگى بشر، به فکر «مشابه‌سازى» افتاده تا سفره رنگین مادى آنان از نعمت معنویت نیز تهی نباشد، به خاطر جبران این نقیصه مسأله «اومانیسم» و یا اصالت انسان را مطرح کرده، که عشق به انسان و ترقى و تکامل او در زندگى و صیانت از آسیب، جایگزین معنویت و اعتقاد، به ماوراء طبیعت گردد.

آنان براى عظمت بخشیدن به انسان به او نوعى اصالت داده‌اند، و در قالب مکتبهاى مادّى، اومانیسم به‌گونه‌اى مطرح است و در حقیقت مى‌خواهند در مقابل کفّه ی سنگین مادیت، یک نوع معنویتى براى خود قائل شوند. اما آن مادى که مى‌خواهد از این طریق انسان را از بندگى خدا برهاند، سرانجام او را بنده ی اقتصاد و ابزار تولید مى‌کند، زیرا از نظر مکتب مارکسیسم، سازنده ی تاریخ، ابزار تولید است، و انسان نیز بازیچه‌اى در دست آن است. حال، این چه عظمتى براى انسان است، که هیچ نوع اختیار و اراده‌اى از خود ندارد و هرکجا که ابزار تولید او را هدایت کرد، باید برود؟

تصور نشود که تحقیر انسان، فقط در مکتب مارکسیسم است، بلکه همین تحقیر در مکتب سرمایه‌دارى غرب نیز مطرح است، زیرا درست است که در آنجا به انسان از نظر فردى و به آراى جامعه، از نظر اجتماعى احترام مى‌گذارند، ولى، در آنجا افکار عمومى و آراى مردم نیز بازیچ دست ثروتمندان است که به‌گونه‌اى با برنامه‌هاى ظریف، افکار عمومى را به نفع خود هدایت مى‌کنند و مردم به آن‌سو مى‌روند که صاحبان ثروت مى‌خواهند.

آنان‌که انتظار بشر از دین را مطرح مى‌کنند، ناخودآگاه تحت‌تأثیر «اومانیسم» قرار گرفته و به دین، از دیدگاه «انسان‌محورى» مى‌نگرند و ماسوى را در خدمت او قرار مى‌دهند و لذا مى‌گویند: انتظار ما از دین این است که چنین و چنان کند.

در حالى‌که واقعیت به‌گونه ی دیگر است، از نظر یک دین‌دار، خدا، محور بوده و ماسوى در خدمت و بنده او هستند. اگر اصالتى هست، از آن خدا و دین اوست، نه از آن انسان، و به تعبیر صحیح‌تر: انسان در خدمت دین است، نه دین در خدمت انسان، چنان‌که مى‌فرماید:

إِنْ کُلُّ مَنْ فِی اَلسَّماواتِ وَ اَلْأَرْضِ إِلاّ آتِی اَلرَّحْمنِ عَبْداً.(1)

»آنچه که در آسمانها و زمین است همگان به صورت بنده در پیشگاه خدا حاضرند«.

خلاصه در این عنوان، نیاز انسان مطرح است نه کرامت دین.


1) مریم:93.