عنوان بحث حاکى است که این گروه به جاى اینکه به دین از منظر «عبودیت» و «الوهیت» بنگرند و رابطه آن را با بشر، رابطه ی آفریدگار با آفریده ی خود تلقى کنند، از دیده ی ابزارى به آن نگاه مىکنند و آن را در کنار دیگر ابزار زندگى، که هریک مشکلى از انسان را برطرف مىسازد، قرار مىدهند. از آنجا که پایه ی انتظار انسان از دیگر ابزارهاى زندگى، مشخص است، حالا به این فکر افتاده که پایه ی انتظار خود را از دین مشخص سازد، در حالىکه مقام و منزلت دین بالاتر و برتر از آن است که در ردیف دیگر کالاها و ابزارهاى زندگى قرار گیرد، و به آن به دیده ی ابزارى بنگرند.
دین در یک نگاه اجمالى، اعتقاد به وابستگى انسان و جهان، به موجود برتر
است و این وابستگى یک رشته تکالیفى را از نظر عقیده و عمل به دنبال مىآورد، در چنین صورت باید در انتظار دستور و فرمانهاى آن باشیم، نه در انتظار خدمات آن در قلمرو اندیشه و زندگى.