جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ملاک سوم: داورى‌هاى خرد

زمان مطالعه: 2 دقیقه

عامل سوم، مانند عامل چهارم که خواهد آمد، برخلاف دو عامل پیشین، هم عامل علت گریز از چیز، و هم محدودکننده‌ى آزادى است.

چه‌بسا خرد انسان، او را براى گریز از حالتى به حالتى دعوت کند، ولى از سوى دیگر، آزادى او را با یک رشته قوانین محدود مى‌سازد.

دو عامل نخست، فقط عامل گریز بودند نه تعیین‌کننده‌ى حدود آزادى، ولى در این مورد، در حالى‌که خرد، علت گریز انسان از حالتى به حالت دیگر است ولى، گریز او را با یک رشته بایدها محدود مى‌سازد. بلکه بیش‌ترین نقش خرد،

ایجاد محدودیت‌ها است، و هر فرد آزادى‌خواه باید بر جریان خرد در عرصه‌ى محدودیت تن دهد.

اصولا باید دید آزادى وسیله است یا هدف؛ هرگز نمى‌توان گفت آزادى هدف است، زیرا آزادى مطلق با نابودى انسان همسوست و آفرینش انسان با یک رشته‌ى محدودیت‌ها عجین مى‌باشد.(1) انسان نمى‌تواند هرچیزى را بخورد و هرچیزى را بنوشد و به هر شیوه‌اى خواست راه برود، و جست‌وخیز کند؛ زیرا آفرینش، وجود او را اندازه‌گیرى کرده، و براى آن حدّ و حدودى قایل شده است.

از این‌رو، آزادى وسیله‌ى کمال است؛ زیرا انسان در صورت آزاد بودن مى‌تواند استعدادهاى نهان را آشکار سازد و کمال بالقوه را به فعلیت برساند و این همان است که گفته شد آزادى وسیله است نه هدف. در این صورت مانعى نخواهد داشت که عقل و خرد-که چراغى فرا راه انسان است-آزادى مضر را از آزادى مفید بازشناسد و از اوّلى بپرهیزد و به دومى رو آورد.

و به دیگر سخن: انسان عاقل، انسانى است که زندگى اجتماعى را بر زندگى فردى برترى بخشد و انسان منزوى که مى‌خواهد در بیغوله‌ها و شکاف کوه‌ها زندگى کند مسلّما از خرد کامل انسانى برخوردار نیست. از طرفى دیگر، در زندگى اجتماعى حرص و آز، فزون‌طلبى‌ها، مال‌اندوزى‌ها باید تحت سیطره خرد قرار گیرد، تا بتواند زندگى را ممکن سازد.

اساس زندگى اجتماعى، احترام به حقوق یکدیگر و عدم تجاوز به حریم دیگران است در غیر این صورت رشته‌ى زندگى از هم گسسته و عرصه‌ى زندگى به صورت یک جنگل در مى‌آید.

از این بیان نتیجه مى‌گیریم که عقل و خرد با بررسى‌هاى دقیق با مشاوره‌ها و مذاکره‌ها مى‌تواند مسیر آزادى و حدّ و حدود آن را مشخّص کند تا آزادى به صورت کلى یک پدیده‌ى دلپذیر درآید.


1) تفصیل آن در ص 103-105 خواهد آمد.