جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ملاک دوم: آداب و رسوم

زمان مطالعه: 2 دقیقه

ملاک دیگر در تعیین گریز از نقطه‌اى به نقطه‌ى دیگر، حفظ آداب و رسوم و به اصطلاح فرهنگ ملت‌هاست، و مبارزه با هر نوع عاملى که درصدد محو فرهنگ ملت است.

در اینجا از تذکّر نکته‌اى ناگزیریم و آن این‌که: آداب و رسوم ملّت‌ها نشانه‌ى اصالت و دیرپایى آنان در محیط زندگى و به یک معنى میراث نیاکان آنها است، طبعا چنین رسومى، محترم خواهد بود. پیامبران آسمانى با فرهنگ و رسوم ملّت‌ها مخالفتى نداشتند، حتّى پیامبر گرامى اسلام پس از فتح مکه، آداب و رسومى که در اداره‌ى کعبه بود، دست به ترکیب آن نزد، مثلا مقام کلیددارى کعبه را که قبیله‌ى خاصّى برعهده داشت، تغییر نداد، ولى آنچه که مهم است این‌که آداب و رسوم باید در همان چهار چوب ملاک پیشین صورت پذیرد:

الف) فرهنگ هر ملّتى محترم است، تا آنجا که به سعادت او لطمه‌اى وارد نکند.

ب) فرهنگ ملّتى احترام دارد، تا جایى که مایه‌ى تضییع حقوق ملت‌هاى

دیگر نباشد.

فرض کنید فرهنگ ملتى، سنگ‌پرستى و گاوپرستى است، و آن را نشانه‌ى اصالت و آثار نیاکان خود مى‌داند، در حالى‌که از نظر خرد بر ضدّ سعادت فرد و اجتماع است، آیا مى‌توان چنین ملاکى را تحسین کرد و گفت که رهیدن از یکتاپرستى و وارد شدن به سنگ‌پرستى و گاوپرستى، نوعى آزادى است؟

شگفت اینجاست که منطق بت‌پرستان عصر رسول خدا در اصرار بر حفظ فرهنگ، و سرسختى در مقابل تبلیغ پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلّم، همین بود که مى‌گفتند:

إِنّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى أُمَّةٍ وَ إِنّا عَلى آثارِهِمْ مُهْتَدُونَ.(1)

»ما نیاکان خود را بر آیینى یافتیم و ما نیز به پیروى آنان هدایت یافته‌ایم«.

قرآن در نقد این نظریه یادآور مى‌شود:

أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُونَ.(2)

»آیا اگر پدرانشان چیزى را درک نمى‌کردند و راه درست را نمى‌یافتند باز به دنبال آنها مى‌روند؟«.


1) زخرف / 22.

2) بقره / 170.