جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

تورات و انجیل هدایت و نور است

زمان مطالعه: 3 دقیقه

یکى از دستاویزهاى این گروه این است که قرآن، تورات و انجیل را مایه هدایت و نور خوانده است چنان که مى‌فرماید:

»إِنّا أَنْزَلْنَا اَلتَّوْراةَ فِیها هُدىً وَ نُورٌ…» (مائده / 44(.

»وَ آتَیْناهُ اَلْإِنْجِیلَ فِیهِ هُدىً وَ نُورٌ…» (مائده / 46(.

هر دو آیه حاکى است که این دو کتاب، هنوز حالت روشنگرى و راهنمایى خود را در عصر رسول خدا از دست نداده بودند و طبعا تا به امروز نیز باقى خواهند ماند.

این نوع استدلال، بسان استدلال خود یهود و نصارى است که در زندگى از شعار: «نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکْفُرُ بِبَعْضٍ» پیروى مى‌کردند و مى‌گفتند به موسى ایمان مى‌آوریم، و به عیسى و محمد کفر مى‌ورزیم(1)، این افراد نیز از مجموع آیات وارد در موضوع صرف‌نظر کرده و به یک اشعار ضعیف که آن هم با توجه به سیاق و شأن نزول آیات، از بین مى‌رود، چنگ انداخته‌اند.

مجموع آیات موضوع در قرآن، از آیه چهل و یکم سوره مبارکه مائده آغاز مى‌شود و در آیه پنجاهم پایان مى‌پذیرد، و سراسر آیات انتقاد از عملکرد یهود است که احکام الهى را تغییر داده و پنهان مى‌کردند.

مثلا درباره زناى محصنه که حکم تورات بر رجم است به سیاه کردن چهره اکتفا مى‌ورزیدند و یا درباره دیه دو نوع عملکرد داشتند هرگاه فردى از قبیله «بنى نضیر» کشته مى‌شد، تمام دیه را مى‌گرفتند، در حالى که اگر فردى از «بنى قریظه» کشته مى‌شد، نصف دیه را، زیرا قبیله نخست در موضع قدرت و دومى در موضع ضعف قرار داشتند، در حالى که در تورات دیه انسان درباره همه یکسان است.

در عصر رسول خدا زن و مردى از آنان زنا کردند و زناى آنان زناى محصنه بود با آگاهى از حکم آن در تورات، محاکمه را نزد رسول خدا آوردند پیامبر فرمود: حکم تورات در این مورد چیست، گفتند: سیاه کردن صورت، فرمود دروغ گفتید حکم آن رجم است، فرمود تورات را بیاورید، به هر قیمتى بود تورات را آوردند مردى به نام «ابن صوریا» تلاوت آن‌ را بر عهده گرفت، وقتى به حکم زنا رسید دست بر روى آن نهاد، سرانجام پس از اصرار دست برداشت و همگى اقرار کردند که حکم آن در تورات رجم است و ما آن‌ را پیوسته پنهان مى‌کردیم و خدا به پیامبر دستور داد که حکم خدا را درباره او اجرا کند.

در چنین شرایطى قرآن، تورات و انجیل را مایه هدایت و روشنگرى مى‌خواند و مى‌فرماید:

»إِنّا أَنْزَلْنَا اَلتَّوْراةَ فِیها هُدىً وَ نُورٌ یَحْکُمُ بِهَا اَلنَّبِیُّونَ اَلَّذِینَ أَسْلَمُوا لِلَّذِینَ هادُوا…«.

این آیه و نظایر آن مربوط به آن بخش از آیات تحریف نشده از این دو کتاب است که شریعت اسلام نیز مفاد آنها را به رسمیت شناخته است، نه همه آنچه که در تورات و انجیل آن روز و یا امروز موجود مى‌باشد.

نکته جالب در این مورد این است که قرآن به خاطر تحریفى که در این دو کتاب رخ داده است، تعبیر او درباره آنها و درباره قرآن متفاوت است، درباره تورات و انجیل مى‌گوید:

»فِیها هُدىً وَ نُورٌ» و یا «فِیهِ هُدىً وَ نُورٌ«: در آنها هدایت و نور است نه این که سراسر نور و هدایت مى‌باشد، ولى تعبیر او درباره خویش برخلاف این دو تعبیر است چنان که مى‌فرماید: «وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکُمْ نُوراً مُبِیناً» (نساء / 174(: «ما به سوى شما نور روشنگرى فرو فرستادیم«.

از این میان نتیجه مى‌گیریم در تورات و انجیل تحریف‌هایى در آن رخ داده است حقایق نورانى وجود دارد، و قسمتى از آنها به شریعت اسلام نیز انتقال یافته و به عنوان مشترکات شناخته مى‌شود و ستایش از این نوع احکام که بخش کمى از آن دو کتاب را تشکیل مى‌دهد به معنى به رسمیت شناختن شرایع پیشین یا دست نخوردگى آن دو کتاب نیست.


1) المنار: 6 / 8.