تأثیرگذارى علوم و دانشهاى بشرى در تعمیق فهم آیات و روایات مربوط به آفرینش، امرى است ملموس البته نه همه آیات و روایات بلکه آن گروه از آیات و روایات که با این علوم در ارتباطند.
قرآن انسان را به مطالعه طبیعت و جهان آفرینش دعوت مىکند، و این خود گواه بر این است که هر اندازه معرفت انسان از طبیعت عمق بیشترى پیدا کند، معرفت دقیقتر و برترى در زمینه معارف به دست مىآورد، معارف قرآن، بسان آب زلال و گوارایى است که از آسمان غیب و سرچشمه وحى الهى نازل گردیده و انسانها در هر دوره و عصرى به مقدار ظرفیت فکرى و علمى آنها خود از آن بهرهمند مىشوند: «أَنْزَلَ مِنَ اَلسَّماءِ ماءً فَسالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِها…» (رعد / 17(.
ابن عباس مىگوید: «القرآن یفسّره الزمان؛ گذشت زمان تفسیر کننده ی قرآن است«. مقصود او از جمله این است که بالا رفتن سطح اندیشه و معرفت بشرى در امتداد زمان، در زمینه فهم حقایق و معارف قرآن افق جدیدى را فرا روى او مىگشاید.
امام سجاد علیه السّلام مىگوید: نخستین آیات سوره ی حدید را مردمانى که در دوران بعد (آخر الزمان) پا به عرصه حیات مىگذارند، ادراک مىنمایند.
امام هشتم علیه السّلام مىفرماید: «هر کس از «هیئت و تشریح» مطلع نباشد در معرفت و شناخت خدا عنّین و ناتوان است«.
بدون شک «اعجاز قرآن» از دیدگاه بشر امروزى معنایى بس گستردهتر از آنچه
براى انسانهاى عصر نزول قرآن جلوه مىکرد، دارد. مثلا کارشناسان مسائل حقوقى و آگاهان از قوانین بشرى بهتر مىتوانند اعجاز قرآن را در این زمینه جویا شوند، یا دانشمندان اخلاق نظرى، در فهم و معرفت اعجاز اخلاقى قرآن، موفقتر خواهند بود، این پیشرفت دانش بشرى بود که از اعجاز پیشگویى درست قرآن نسبت به حرکت و کرویت زمین، پرده برداشت.
امروز در پرتو تکامل علم این آیه قرآن «… وَ أَنْبَتْنا فِیها مِنْ کُلِّ شَیْءٍ مَوْزُونٍ» (حجر / 19(: «و هر چیزى را با تنظیم خاصى در زمین رویانیدیم«، به گونهاى جلوه مىنماید که در اندیشه گذشتگان جلوهاى را نداشت.
امروز در دانش گیاهشناسى ثابت شده است که گیاهان نیز براى خود نوعى ازدواج و عمل «لقاح» دارند، و این عمل در برخى از موارد به واسطه باد انجام مىشود. این یک تحول و تکامل علمى است. بدون شک این تکامل علمى در فهم این آیه از قرآن که مىفرماید: «وَ أَرْسَلْنَا اَلرِّیاحَ لَواقِحَ…» (حجر / 22) مؤثر بوده و فهم کاملترى را به انسان مىدهد و همچنین است موارد دیگر.
ما در این جا دو نکته را یادآور مىشویم:
1. آراى مختلف در آیه، همگى مقصود نیست
گاهى دانشمندان و مفسران اسلامى با توجه به اندوختههاى علمى خود و بر اساس علوم رایج عصر خویش، برداشتهایى از آیات قرآن نمودهاند، و پس از گذشت زمان و تکامل آن علوم، مفسران دوره بعد برداشتهاى دیگرى نمودهاند، حال آیا مىتوان همه این آرا و نظریات را به طور دربست به عنوان واقعیت مراد و مقصود قرآن پذیرفت و یا آن که تنها برخى صحیح و واقعنما بوده و آراى دیگر نادرست و غیر واقع بینانه است؟
2. حساب آیات تکوینى از احکام فرعى جداست
حساب آیات مربوط به معارف از آیات مربوط به احکام جداست. و در
نتیجه هر کس در رشتهاى که ورزیدگى و آگاهى بیشترى دارد از این دریاى معرفت، بهرهمند مىگردد ولى آیات گروه دوم از آنجا که بیانگر وظایف روزمره انسان مىباشد و کارهاى جایز و ممنوع و صحیح و باطل را بیان مىکند، فرض «بطون» در اینباره نامعقول و بىجاست عمل حلال یا حرام، براى انسان بدوى و انسان پیشرفته از نظر علمى یکسان است، بنابراین تحول و تکامل علوم گوناگون بشر، در اینباره هیچ تأثیرى نخواهد گذاشت و تفصیل این بخش بعدا خواهد آمد.