جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مسیح در معرفت قرآنى

زمان مطالعه: 4 دقیقه

از امتیازات قرآن کریم، این است که تاریخ گذشته را آنجا که جنبه معرفتى، تبلیغى و ارشادى دارد، بازگو مى‌کند و به عنوان یک کتاب بازنگر و اصلاح کننده که نسبت به کتابهاى مقدس دارد «مهیمن«(1) جنبه‌هاى غلو آمیز عهد عتیق و عهد جدید را انتقاد مى‌کند و عقاید مشترک ادیان ابراهیمى را به عنوان یک بحث تطبیقى ادیان، نقل مى‌کند.

از این جهت قرآن زندگانى پیامبرى و رسالتى عیساى مسیح و مادر بزرگوار او – مریم مقدس – را به تفصیل نقل مى‌کند و انگیزه‌هاى انحرافى و تهمتهاى نارواى بنى اسرائیل را نسبت به مسیح و مریم، بازگو کرده و رد مى‌کند. اینک مجموع نظریات قرآن را درباره عیساى مسیح به طور اجمال در زیر مى‌آوریم:

1. عیسى مسیح انسان، مخلوق و بنده خداوند است که آفرینش ویژه همانند آدم دارد. امّا وجود وى هرگز خارج از نظام طبیعت و تدبیر خداوندى نیست. او در زمان خاصى تولد یافته و قانون عمومى مرگ شامل حال او نیز مى‌باشد.

»إِنَّ مَثَلَ عِیسى عِنْدَ اَللّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ» (آل عمران / 59(.

»در واقع مثل عیسى پیش خداوند به مانند مثل (آفرینش) آدم است که او را از خاک آفرید، پس بدو گفت: «باش«، پس وجود یافت«.

»… إِنَّ اَللّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَةٍ مِنْهُ اِسْمُهُ اَلْمَسِیحُ عِیسَى اِبْنُ مَرْیَمَ…» (آل عمران / 45(.

»فرشتگان گفتند: اى مریم، خداوند تو را به کلمه‌اى از جانب خود که نامش مسیح عیسى پسر مریم است مژده مى‌دهد«.

»قالَ إِنِّی عَبْدُ اَللّهِ آتانِیَ اَلْکِتابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیًّا» (مریم / 30(.

»عیسى گفت: منم بنده خدا، به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است«.

»لَنْ یَسْتَنْکِفَ اَلْمَسِیحُ أَنْ یَکُونَ عَبْداً لِلّهِ…» (نساء / 172(.

»مسیح از این که بنده خدا باشد هرگز ابا نمى‌کند«.

»إِنْ هُوَ إِلاّ عَبْدٌ أَنْعَمْنا عَلَیْهِ وَ جَعَلْناهُ مَثَلاً لِبَنِی إِسْرائِیلَ» (زخرف / 59(.

»عیسى جز بنده‌اى که بر وى منت نهاده و او را براى فرزندان اسرائیل سرمشق و آیتى گردانیده است نیست«.

»وَ اَلسَّلامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدْتُ وَ یَوْمَ أَمُوتُ وَ یَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا» (مریم / 33(.

»درود بر من، روزى که تولد یافتم و روزى که مى‌میرم و روزى که زنده و برانگیخته مى‌شوم«.

2. عیسى، هرگز ادعاى الوهیت نکرد، آنهایى که او را به خدایى گرفتند، هواى نفس خود را به پرستش گرفتند نه عیسى را.

»وَ إِذْ قالَ اَللّهُ یا عِیسَى اِبْنَ مَرْیَمَ أَأَنْتَ قُلْتَ لِلنّاسِ اِتَّخِذُونِی وَ أُمِّی إِلهَیْنِ مِنْ دُونِ اَللّهِ قالَ سُبْحانَکَ ما یَکُونُ لِی أَنْ أَقُولَ ما لَیْسَ لِی بِحَقٍّ إِنْ کُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ ما فِی نَفْسِی وَ لا أَعْلَمُ ما فِی نَفْسِکَ إِنَّکَ أَنْتَ عَلاّمُ اَلْغُیُوبِ – ما قُلْتُ لَهُمْ إِلاّ ما أَمَرْتَنِی بِهِ أَنِ اُعْبُدُوا اَللّهَ رَبِّی وَ رَبَّکُمْ…» (مائده / 116 – 117(.

»یاد کن هنگامى را که خدا فرمود: اى عیسى پسر مریم، آیا تو به مردم گفتى: من و مادرم را دو خدا به جاى خداوند بپرستید؟ عیسى گفت: منزّهى تو، من درباره‌ى خویش، چیزى را که

حق نیست، بگویم. اگر آن را گفته بودم قطعا آن را مى‌دانستى. آنچه در نفس من است تو مى‌دانى و آنچه در ذات توست من نمى‌دانم. چرا که تو خود، داناى رازهاى پنهانى، جز آنچه مرا بدان فرمان دادى، چیزى به آنان نگفتم. گفتم که خدا، پروردگار من و خداى خود را عبادت کنید…«.

»لَقَدْ کَفَرَ اَلَّذِینَ قالُوا إِنَّ اَللّهَ هُوَ اَلْمَسِیحُ اِبْنُ مَرْیَمَ وَ قالَ اَلْمَسِیحُ یا بَنِی إِسْرائِیلَ اُعْبُدُوا اَللّهَ رَبِّی وَ رَبَّکُمْ إِنَّهُ مَنْ یُشْرِکْ بِاللّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اَللّهُ عَلَیْهِ اَلْجَنَّةَ وَ مَأْواهُ اَلنّارُ وَ ما لِلظّالِمِینَ مِنْ أَنْصارٍ – لَقَدْ کَفَرَ اَلَّذِینَ قالُوا إِنَّ اَللّهَ ثالِثُ ثَلاثَةٍ وَ ما مِنْ إِلهٍ إِلاّ إِلهٌ واحِدٌ…» (مائده / 72 – 73(.

»کسانى که گفتند: خدا همان مسیح پسر مریم است، قطعا کافر شده‌اند، و حال آن‌ که مسیح، مى‌گفت: اى فرزندان اسرائیل، خداى من و خداى خودتان را بپرستید، که هر کس به خدا شرک بورزد، قطعا خدا بهشت را بر او حرام ساخته و جایگاهش آتش است و براى ستمکاران یاوران نیست. کسانى که به تثلیث قائل شده و گفتند: خدا سومین (شخص از) سه اقنوم است، قطعا کافر شده‌اند و حال آن که هیچ معبودى جز خداى یکتا نیست«.

3. عیسى یک پیامبر، داراى رسالت و برخوردار از علم و حکمت است و کتاب او انجیل است:

»… وَ آتَیْناهُ اَلْإِنْجِیلَ فِیهِ هُدىً وَ نُورٌ…» (مائده / 46(.

»و به او انجیل دادیم که در آن، هدایت و نور است«.

»وَ یُعَلِّمُهُ اَلْکِتابَ وَ اَلْحِکْمَةَ وَ اَلتَّوْراةَ وَ اَلْإِنْجِیلَ – وَ رَسُولاً إِلى بَنِی إِسْرائِیلَ…«

(آل عمران / 48 – 49(.

»به او کتاب و حکمت، تورات و انجیل مى‌آموزد و او را به عنوان پیامبرى به سوى بنى اسرائیل مى‌فرستد«.

»وَ إِذْ قالَ عِیسَى اِبْنُ مَرْیَمَ یا بَنِی إِسْرائِیلَ إِنِّی رَسُولُ اَللّهِ إِلَیْکُمْ…» (صف / 6(.

»یادآر هنگامى که عیسى پسر مریم گفت: اى بنى اسرائیل من پیامبر خدا به سوى شما هستم«.

4. عیسى همانند دیگر پیامبران است و در سلسله‌ى انبیاى خداست:

»وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً وَ إِبْراهِیمَ… – ثُمَّ قَفَّیْنا عَلى آثارِهِمْ بِرُسُلِنا وَ قَفَّیْنا بِعِیسَى اِبْنِ

مَرْیَمَ وَ آتَیْناهُ اَلْإِنْجِیلَ وَ جَعَلْنا فِی قُلُوبِ اَلَّذِینَ اِتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَ رَحْمَةً…» (حدید / 26 – 27(.

»ما نوح و ابراهیم را فرستادیم… آنگاه به دنبال آنان پیامبران خود را پى‌درپى، آوردیم عیسى پسر مریم را به دنبال آنان آوردیم و به او انجیل دادیم و در دل کسانى که پیرو او بودند، مهربانى و محبت قرار دادیم«.

»… وَ أَوْحَیْنا إِلى إِبْراهِیمَ… وَ عِیسى وَ أَیُّوبَ وَ یُونُسَ وَ هارُونَ وَ سُلَیْمانَ…» (نساء / 163(.

»ما به ابراهیم… و عیسى و ایوب و یونس و هارون و سلیمان پیامبر وحى فرستادیم«.

»… مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ اَلتَّوْراةِ وَ لِأُحِلَّ لَکُمْ بَعْضَ اَلَّذِی حُرِّمَ…» (آل عمران / 50(.

»و مى‌گوید: آمده‌ام تا تورات را که پیش از من نازل شده است تصدیق کنم و تا پاره‌اى از آن چیزهایى که بر شما حرام شده، حلال گردانم«.

5. عیسى، معجزات را به اجازه خداوند اقامه مى‌نمود:

»… وَ أُبْرِئُ اَلْأَکْمَهَ وَ اَلْأَبْرَصَ وَ أُحْیِ اَلْمَوْتى بِإِذْنِ اَللّهِ وَ أُنَبِّئُکُمْ بِما تَأْکُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُمْ…» (آل عمران / 49(.

»و به اذن خدا نابیناى مادر زاد و مبتلا به پیسى را شفا مى‌بخشم و مردگان را زنده مى‌گردانم و شما را از آنچه مى‌خورید و در خانه‌هایتان ذخیره مى‌کنید، خبر مى‌دهم«.

6. عیسى در قیامت شاهد مردم خواهد بود.

»وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ اَلْکِتابِ إِلاّ لَیُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَ یَوْمَ اَلْقِیامَةِ یَکُونُ عَلَیْهِمْ شَهِیداً» (نساء / 159(.

»از اهل کتاب کسى نیست مگر این که پیش از مرگ او به او ایمان مى‌آورد و روز قیامت نیز عیسى بر آنان شاهد خواهد بود«.


1) مائده / 48.