در دایرة المعارف «بریتانیکا» براى وحى، مصادیق زیر ذکر شده است:
1. تجلى اراده و تدبیر الهى در عقل انسان و ضمیر و وجدان او.(1)
2. ظهور قدرت و حکمت الهى در طبیعت.(2)
3. حقیقتى که از جانب خداوند و از طریق کلام مکتوب و پیام خاص الهى به «قدیسین» رسیده است، آنهایى که با روح القدس هم سخن شدهاند. این صریحترین نوع وحى است.(3)
یادآور مىشویم: دو معنى نخست را «وحى تکوینى«، و معنى سوم را «وحى تشریعى» مىنامند. و قرآن کریم در دو مورد نخست لفظ «وحى» را به کار مىبرد. چنان که در پاورقى به آن اشاره شد، و معنى سوم، معنى معروف وحى نبوتى است که نیاز به ذکر نمونه ندارد.
4. وحى، حالتى است که انسان تحت تأثیر مستقیم خدا قرار گیرد و وحى به این معنى به طریق یا کانال جریان کلام و مشیت خداوند مىگردد، تفسیر شده است.(4) و در حقیقت وحى در این مورد مساوى با اشراق و الهام است و داستان مادر موسى «وَ أَوْحَیْنا إِلى أُمِّ مُوسى…» (قصص / 7) مصداق روشن این قسم است.
1) در قرآن نیز، وحى در این مورد به کار برده شد: (وَ نَفْسٍ وَ ما سَوّاها – فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها (شمس / 7-8(.
2) در قرآن نیز در این مورد به کار رفته است: «… وَ أَوْحى فِی کُلِّ سَماءٍ أَمْرَها…» (فصلت / 12(.
3) دایرة المعارف بریتانیکا: 23 / 440. به نقل از: تحلیل وحى از دیدگاه اسلام و مسیحیت، ص 102. قابل یادآورى است که در این مقاله، از کتاب مذکور جهت نقل برخى از مطالب استفاده شده است.
4) همان: 15 / 783.