مطلب سوّم ایشان درباره درست بودن نقل معجزات پیامبران است که احتمال دارد شاهدان در گزارش خود اشتباه کرده باشند، او می گوید «مدعیان دو علم: 1- روانشناسی نابهنجاران، 2- فرا روانشناسی (علم تحقیقات روحی) موجب شک در عدم خطای ناقلان می شود. روانشناسی نامتعارف می گوید: انگیزه های انسان در این که چه چیزی را دیده و یا شنیده، و یا ندیده و نشنیده مؤثر است. همچنان که گفته اند: «حبّ الشیء یعمی و یصم«؛ یعنی انسان گاهی فردی را دوست دارد و فقط خوبی های او را می بیند و بدیهای او را اصلاً نمی بیند، نه این که می بیند و مخفی می کند، روی این اساس آقای براد می گوید: «محبتی که اصحاب یک پیامبر نسبت به او دارند، موجب می شود که امور را دقیق و صحیح نقل نکنند؛ زیرا
محبت به پیامبر باعث می شود که وقایع را خلاف بینند؛ مثلاً بگویند: پیامبر اشاره کرد و شخصی خوب شد و یا مرد، ولی اگر یک انسان کامل و بی طرف واقعه را ببیند به نحو دیگر نقل می کند.»
در این جا مطلب قابل ملاحظه این است که اگر راویان معجزه ها در همه جا یاران پیامبران بودند، جای این سخن بود، در حالی که در خواست کنندگان معجزه ها، دشمنان و مخالفان پیامبران بودند، در این صورت در درون آنها به جای محبت، بغض و عداوت وجود داشت و آنها را به سوی انکار می کشید، ولی در عین حال معجزه پیامبران به قدری روشن و واضح بود که منصفان از مخالفان را، بلکه رقیبان آنها را به آستانه اقرار و ایمان می کشانید تا آن جا که ساحران مصر که رقیبان موسی بودند، پس از دیدن معجزه های موسی، سر به سجده نهاده و به او ایمان آوردند و از تهدید فرعون نترسیدند. چنان که خداوند متعال در قرآن می فرماید: فالقی السّحرة سجّداً قالوا آمنّا بربّ هارون و موسی (1) ساحران مصربه سجده افتادند و گفتند به خدای هارون و موسی ایمان آوردیم.
آری برخی از کرامات پیامبران را یاران آنان نقل کرده اند و سخن فعلاً در معجزه های پیامبران است، نه کرامت های آنان.
گذشته از این، شاهدان عینی این معجزات، گروه فراوان بودند که احتمال تأثّر از حب درون درباره برخی از آنها متصور است، امّا نه در باره یک مجموعه بزرگ، خصوص آن که در میان آنان افراد متفکّر و منطقی وجود داشتند که هرگز به آسانی تسلیم ادعای افراد نشده و پس از گفتگوهای فراوان حقیقت را می پذیرفتند.
1) طه / 70.