متفکران الهی هر کدام، از راهی به سوی خدا پی برده، و از آن طریق بر وجود او اقامه برهان کرده اند، و در حقیقت مقصد و هدف همگان یکی است هر چند در طریق و شیوه اقامه برهان، با هم تفاوت دارند.
فلاسفه الهی از تقسیم وجود به واجب و ممکن، بر وجود واجب استدلال نموده اند که تقریرآن در فصول پیشین گذشت. (1) ولی دانشمندان طبیعت شناس از طریق وجود حرکت در طبیعت، بر وجود محرّک غیر متحرک، و متکلمان از طریق حدوث عالم ماده، اعم از جوهر و عرض، بر وجود خالق و پدید آرنده ی جهان، استدلال کرده اند.
شیخ الرئیس در حالی که هر سه برهان را متذکر شده است، برهان نخست را استوارتر از دو برهان بعدی دانسته است؛ زیرا در برهان نخست اصل هستی مورد مطالعه قرار می گیرد آنگاه، واجب الوجود بالذات، اثبات می گردد، در حالی که در دو طریقه اخیراز ویژگی های وجود امکانی (حرکت و حدوث) به پدید آرنده آن پی می بریم، و این در حقیقت از نوع برهان انی است. (2).
در گذشته یاد آور شدیم که هر برهانی برای خود پیام و مخاطبان خاصی دارد، و هرگز نباید از هر برهان انتظار اثبات همه مدعای الهیون را داشت، بلکه نتیجه هر برهان، متناسب با مقدمات آن است. و در مقبولیت یک برهان کافی است که بخشی از مدعا را ثابت کند، هر چند بخش دیگر آن را دلیل دیگر عهده دار شود.
مثلاً در برهان حرکت ثابت می شود که متحرک به محرّک غیر متحرک نیاز دارد، و چون عالم طبیعت خالی از حرکت نیست، طبعاً محرک، موجودی فراتر طبیعت خواهد بود. و همچنین است سخن درباره برهان حدوث؛ زیرا آنچه که این برهان ثابت می کند این است که اجسام و اعراض به حکم حادث بودن (بودن پس از نبودن) محدث و پدید آرنده ای لازم دارد، و طبعاً این محدث از سنخ جسم و عرض نبوده و فراتر از جهان ماده خواهد بود. این مطلب رسالت هر دو برهان است، و امّا این که محرک غیر متحرک یا محدث جهان اجسام و اعراض، واجب است یا ممکن، واحد است یا متعدد، کمالات او متناهی است یا غیر متناهی، از رسالت این دو برهان خارج می باشد، و باید آنها را با براهین دیگری (مانند برهان امکان و وجوب) اثبات کرد.
با توجه به این دو مطلب اکنون به تقریر برهان حرکت به صورت موجز و روشن می پردازیم:
این برهان در کلمات قائلان به گونه ای مختلف تقریر شده است که دو تقریر آن را یاد آور می شویم:
1) صفحات 31- 71.
2) شرح اشارات، ج 3، ص 66 با تصرف مختصر و از نظر شیخ برهان «انی» چه بسا مفید یقین نمی باشد.