جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

تفسیر جهان طبیعت بر پایه ی فرضیه ی مکانیسم

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

[نظریه مکانیسم به اختلاف ماهوی اشیاء و صور نوعیه قائل نیست و معتقد است همه اشیاء از یک سلسله اجزای مادی تشکیل شده اند و تفاوت های آنها فقط مربوط به کمیت و کیفیت تشکیل آنها از مواد می باشد و اگر درباره ی هر یک از آنها با کلمه ی ما هو؟ سؤال شود جواب این است: انبوهی از ذرات با فلان نظم و فلان مکانیسم، در این باره به اصول فلسفه، ج 4، ص 132- 123 رجوع شود.]

ناقدان برهان، برای تبیین حرکت و پیدایش پدیده های جهان طبیعت، به فرضیه ی مکانیسم پناه برده اند؛ اگر چه با صراحت از آن نام نبرده اند، در بخشی از سخنان خود چنین یادآور شده اند: «اشیای مادی اگر در مسیر حرکت خود از یکدیگر تأثیر می پذیرند و بر هم اثر می گذارند و در نتیجه به حالت های مختلف در می آیند، در تغییر این احوال به یکدیگر محتاجند، اما در وجود خود اصولاً هیچ گونه اتکایی بر غیر ندارند، ماده اصلاً نه به وجود می آید و نه از بین می رود، اما به اشکال مختلف درمی آید؛ آنچه منطقاً مجاز هستیم درباره ی جهان طبیعت بگوییم این است که این شیء مادی یعنی توده ی اتم که قبلاً ترکیب خاصی داشته است که آن ترکیب خاص موجب می شده است که ما صورت خاصی را از آن انتزاع کنیم، اینک ما صورت میز یا کتاب یا امثال آن را انتزاع می کنیم؛ بنابراین، چه جای آن است که از مسبوقیت ترکیب خاصی از اتم ها به ترکیب دیگری، مسبوقیت آن مجموعه مرکب را به عدم ذاتی نتیجه بگیریم«.

و به دیگر سخن جهان طبیعت با جلوه های مختلف خود، محصول اختلاف ترکیب اتم ها است، از این جهت، طبیعت در پیدایش صور و نوع خودکفا می باشد و نیازی به سرکشی مقام دیگر ندارد.