جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

حقیقت علیت

زمان مطالعه: 2 دقیقه

»حقیقت علیت در تمام اذهان، با مراتبی که در درک مفاهیم عمومی دارند، جز این نیست که واقعیتی سرچشمه ی واقعیت دیگر گردد، مثلاً هنگامی که انسان عصا را با دست خود حرکت می دهد، در زمان واحد هم دست حرکت می کند و هم عصا، این دو حرکت در عین این که هم زمان هستند، انسان یکی را از آن دیگری می داند و می گوید، چون دست حرکت می کند عصا حرکت می کند، یعنی حرکت عصا را نتیجه ی حرکت دست می داند و عکس آن را نادرست می شمارد (1).

این چیزی است که نوع بشر از معنی علیت، درک می کند و در اصطلاحات روزمره نیز به کار می برد و هیچ حکیم الهی نیز از کاربرد این اصطلاح در قلمرو خویش جلوگیری نمی کند، ولی آن گاه که حکیم الهی بر کرسی تحلیل می نشیند، علت را به دو نوع تقسیم می کند، هر یک را به گروهی نسبت می دهد و هیچ یک را در نامگذاری تخطئه نمی کند.

1- علت معطی الوجود، چیزی که معلول خود را از عدم به وجود آورده و به آن هستی بخشیده است؛ علت به این معنا را «فاعل الهی» نیز می نامند، آن گاه آن را به فاعل الهی بالذات و فاعل الهی بالغیر تقسیم می کنند، یعنی هرگاه در وجود و ایجاد مستقل باشد، به آن فاعل بالذات می گویند و این نوع از فاعل، مصداقی جز

علت اولی (واجب الوجود بالذات) که آفریدگار همه هستی است، ندارد و هرگاه در وجود و ایجاد، وابسته به علت اولی باشد، به آن فاعل بالغیر می گویند، و یکی از مصادیق آن نفس انسان بوده که در قلمرو خود، مبدأ یک رشته امور روحی و خلاق صور علمی از عدم است و از این جهت، انسان را «فاعل الهی» نیز می گویند.

2- علت به معنی مبدأ حرکت و مقدمه پیدایش چیز دیگر؛ این همان علل طبیعی است که در عالم طبیعت برای همگان مشهود است و فیلسوف نیز به آن اذعان دارد، جهان آفرینش از واقعیت های به هم پیوسته تشکیل شده که میان آنها ارتباط دایم برقرار است و برخی مقدمه ی پیدایش برخی دیگر است؛ مسلماً میوه ی رنگین و شیرینی را که از درخت می چینیم، معلول یک رشته فعل و انفعالهای فیزیکی و شیمیایی است که از طریق آب، زمین، درخت، هوا و انرژی خورشیدی در درخت پدید می آید، در اینجا دانشمند طبیعی به مناسبت موضوع بحث خود، هر یک از آب و تنه درخت، نور خورشید و…. را علت پیدایش میوه می شناسد، ولی در حقیقت علت در این جا به معنی پدیدآرنده و دهنده ی وجود نیست، بلکه به معنی مبدأ حرکت است، یعنی مادّه، تحت شرایطی به صورت دیگری تبدیل شده است، برای اینکه متعلم هر دو مصداق را یک جا آموزش ببیند، حکیمان اسلامی چنین می گویند:

علیت به معنای عامّ که هر دو قسم را در برگیرد، نوعی رابطه است میان دو شیء و آن رابطه عبارت است از توقف وجودی یک واقعیت بر واقعیت دیگر، واقعیت متوقف علیه را علت، و واقعیت متوقف را معلول می نامیم. (2).


1) اصول فلسفه، ج 22، ص 57.

2) الموجود المتوقف علیه فی الجمله ی، هو الذی نسمیه عله و الماهیة المتوقفة علیه فی وجودها، معلولة له. (بدایة الحکمه، مرحله 7، فصل 1.(.