زمان مطالعه: < 1 دقیقه
این برهان از دو مقدمه تشکیل شده است:
1. کارهاى انسان وابسته به دواعى و خواست او مى باشد.
2. وابستگى یک پدیده به پدیده دیگر بیانگر تأثیر پدیده دوم در پدیده نخست مى باشد.
انکار این دو مقدمه براى هیچ انسان منصف و صاحب اندیشه اى روا نیست ولى باید دید نتیجه آن دو چیست آیا نتیجه آن انحصار دواعى و خواست انسان در تحقق افعال او است(آن گونه که مفوضه مى گویند) یا تنها اصل تأثیر قدرت دواعى انسان را بیان مى کند؟
از آنجا که هیچ نشانى از انحصار یاد شده در مقدمات برهان به چشم نمى خورد، بنابراین یک چنین استنتاج از سبک برهان بیرون رفته و نوعى مغالطه
به شمار مى رود (جعل ما لیس بعلة علةً) بنابراین نتیجه برهان یاد شده این است که اراده و خواست هاى انسان در تحقق کارهاى او مؤثر است بدین گونه اندیشه «جبرگرایان» باطل مى گردد ولى مدعاى قائلان «تفویض» را ثابت نمى کند.