یکى از عوامل خلاّق و آفرینشگر تاریخ، شخصیت هاى برجسته تاریخ
است که در تحرک بخشى به چرخ هاى تاریخ و رویدادهاى مهم آن نقش فوق العاده اى ایفاء کرده اند و هیچ فرد با انصافى نمى تواند نقش شخصیت ها را در ایجاد فرصت هاى و زمینه ها و یا بهره بردارى بجا و شایسته از آن انکار کند.
«کورت برایزیک»(1866ـ 1940) در کتاب خویش به نام «صیرورت تاریخ» کوشیده است نشان دهد تمام نهضت هاى تازه را نیروى خلاقه افراد و شخصیت ها به وجود آورده اند، مبتکران واقعى افراد فوق العاده اى هستند که شخصیت قوى دارند و دیگران فقط دعوتگر و مجرى افکار آنان به شمار مى روند. آنگاه وى «لوتر» را شخصیتى قوى مى شمارد که تعالیم او را شاگردانش نشر کردند. شما خود «کارل مارکس» را در نظر بگیرید نقش شخصیت او در گردش چرخ هاى تاریخ قابل انکار نیست.
«توین بى» مورخ انگلیسى معاصر در میان عوامل مؤثر در سیر تاریخ از نقش «افراد آفرینشگر» سخن مى گوید.(1)
«کارلایل» معتقد است هر نهضتى در جهان به وسیله شخصیت ها وارد تاریخ شده است، اصلاحات، بنیادها، ادوار تازه، حتّى قوانین مربوط به اساس حکومت نیز باید به وسیله شرح حال اشخاص توجیه و تفسیر شود.(2)
البته ما با مبالغه «کارلایل» درباره شعاع شخصیت ها و «قهرمان پرستى» موافق نیستیم و تحولات تاریخى را معلول عوامل گوناگون مادى و معنوى مى دانیم و شخصیت هاى بزرگ را یکى از این عوامل مى شناسیم.
1) تاریخ در ترازو، ص 208.
2) تاریخ در ترازو، ص 207.