برگسون یکى از حکماء بزرگ اروپا به شمار مى رود، بعضى گفته اند در فرانسه پس از دکارت و در سراسر اروپا پس از «کانت» حکیمى به بلندى مقام او نیامده است. وى در پاسخ به کسانى که اراده را امرى غیر اختیارى مى دانند، کلامى دارد که با آنچه ما یادآور شدیم هماهنگ است نامبرده در قسمتى از سخنان خود مى گوید:
«تنوع احوال نفس غیر از تعدد و تکثر افرادى است. احوال در یکدیگر متداخلند و در عین متنوع بودن متحدند هر حالتى که از حالات نفس انسان تمام نفس است نه از اجزاء جدا از نفس.
به عبارت دیگر اگر کسى بنا به خواهش نفس کارى انجام دهد نباید گفت خواهش نفس اراده آن کار را در او ایجاد کرده و او را وادار به آن نموده است زیرا حالات نفس همان خود نفس است پس اراده اى که بر انجام آن کار صادر مى شود معلول خود نفس است نه معلول معنایى و حالتى که بر نفس عارض شده است.(1)
1) سیر حکمت در اروپا، ج3، ص 275.