اگر نفس در مرتبه ذات از اختیار و آگاهى برخوردار نباشد در مرحله فعل واجد این کمالات نخواهد بود و با توجه به این که در مرحله فعل کمالات یاد شده را دارا است بدون شک در مرتبه ذات نیز واجد این کمالات است، بنابراین نفس انسانى در ذات و نهاد خود از ویژگى اختیار برخوردار است، و این صفت ذاتى را به واسطه مبادى و وسایط خاصى که از جمله آنها «اراده» است در مرحله فعل یعنى کارهاى فیزیکى و جانحى ابراز مى نماید.
این پاسخ که به صورت گسترده بیان گردید، فشرده آن در سخنان صدرالمتألهین در باب «علم بارى» مطرح گردیده است براى اداء حق آن فیلسوف بزرگ به نقل آن مى پردازیم، ولى روشن نیست که چرا از این پاسخ در باب «اختیارى» بودن «اراده» بهره نگرفته است و حاصل آن این است که:
«ملاک اختیارى بودن کارهاى اختیارى انسان در همه موارد، مسبوق بودن به اراده نیست، بلکه یک رشته از کارهاى اختیارى انسان (کارهاى جوانحى) در عین این که به طور اختیار تحقق مى پذیرند ولى هرگز مسبوق به اراده قبلى
نمى باشند اینک ترجمه عبارت وى:
«نفس انسان در آغاز آفرینش فاقد هرگونه علم تصورى و تصدیقى است و از طرفى شکى نیست که به کارگیرى حواس از افعال طبیعى نفس (غیر اختیارى) به شمار نمى رود بلکه از کارهاى اختیارى او است و هر کار اختیارى متوقف بر علم و آگاهى فاعل مى باشد بنابراین نخستین علمى که براى نفس حاصل مى شود علم او به ذات خود و پس از آن علم به قوى و حواس خود مى باشد و این هر دو علم حضورى مى باشند به دنبال این دو آگاهى (آگاهى به ذات و قوى وحواس) بدون آن که نیاز به تصور فعل (به کارگیرى قوى و حواس) و تصدیق به فایده آن باشد (آن گونه که در سایر کارهاى اختیارى که در بیرون قلمرو وجود انسان رخ مى دهد) آن کار تحقق مى پذیرد، این اراده و اختیار، نوع دیگرى از اراده و اختیار است و اگر چه از علم و آگاهى جدا نیست، ولى بر قصد و اعمال فکر و رویّه مبتنى نیست این نوع از اراده عین علم و آگاهى است در حالى که اراده در مورد کارهاى بیرون (جوارحى) مسبوق به علم و تصدیق فایده به آنها است. کارهایى چون به کارگیرى قوى و حواس و مانند آن (که در قلمرو درون انسان واقع مى شود) بدون اعمال رویه و فکر از ذات و نهاد انسان سرچشمه مى گیرد. بنابراین ذات انسان (نفس) با تکیه بر خود و بدون نیاز بر اراده و علم زاید بر ذات مبدأ پیدایش این کارها است».(1)
این پاسخ از نظر ما بسیار محکم و استوار است و شایسته بود که وى در بحث اراده و پاسخ به شبهه تسلسل اراده ها همین مطلب را یادآور شده و به آن اکتفا ورزد ولى در باب «اراده» دو پاسخ دیگر مطرح نموده که بعداً نقل
مى شود، هر چند به استوارى این پاسخ که از آن در باب «علم خدا» یاد کرده است، نمى رسد.
1) اسفار، ج6، بخش علم خدا، ص 161ـ 162.