این نوع از هدایت، همه پدیده هاى عالم طبیعت را شامل مى شود و اختصاص به انسان ندارد و تبیین فلسفى آن این است که آفریدگار هستى، هر پدیده اى را براى غرض و هدف خاصى آفریده است و هیچ موجودى بدون هدف معیّن و ویژه اى آفریده نشده است چنان که مى فرماید:
(ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَالأَرْض وَما بَیْنَهُما باطِلاً)(ص/27).
«آسمان و زمین و آنچه میان آنها است را بیهوده و باطل نیافریده ایم».
زیرا یکى از صفات جمال و کمال خدا حکمت است(در بسیارى از آیات قرآن، خداوند به لفظ «حکیم» توصیف شده است)(1) و معلوم است که فاعل حکیم، هیچ فعلى را بدون غرض و بیهوده انجام نمى دهد.
از طرف دیگر براى رسیدن به هدف، برنامه و راه ویژه اى لازم است تا هر پدیده اى بتواند به هدفى که براى آن آفریده شده است نائل گردد، و بر این اساس، همه موجودات (جمادات، نباتات، حیوانات و انسانها) از یک هدایت تکوینى گسترده اى که راه حیات و زندگى و حرکت به سوى هدف را براى آنان ترسیم نماید، برخوردارند. این هدایت در مورد انسان از دو جنبه باید مطالعه شود:
1) (إِنَّ اللهَ عزیزٌ حَکیمٌ)(لقمان/27) (وَهُوَ الْحَکیمُ الْخَبیرُ)(سبأ/1)، (وَاللهُ عَلیمٌ حَکیم) (نور/59) و آیات بسیار دیگر.