جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

آرمان هاى بزرگ در گرو همت والا

زمان مطالعه: 2 دقیقه

آنچه درباره شداید و ناملایمات، در زندگى دنیوى انسانهاى خداجوى و راست ایمان، پیامبران، امامان و مؤمنان بیان گردید، و نیز روایات بسیار دیگرى که در ابواب مختلف کتب حدیث و اخلاق در این باره آمده است، همگى یک تفسیر دارد و آن عبارت است از این که: آرمانهاى بزرگ ووالا، همّتى استوار و والا مى خواهد و به اصطلاح: آن که طاووس خواهد جور هندوستان کشد و یا :

در بیابان گر به شوق کعبه خواهى زد قدم

سرزنشها گر کند خار مغیلان، غم مخور

آنان که طالب لقاء الله و خواهان صعود به عالى ترین مدارج انسانى هستند و آگاهانه و با اختیار کامل این آرمان را برگزیده اند بایستى خود را براى رویایى با قضا و قدر الهى و پیش آمدهاى ناگوار که از یک سنت ثابت و پایدار نشأت مى گیرد، آماده نمایند و از اینجا راه مفاد روایاتى که درباره شداید و

ناملایماتى که پیوسته انسانهاى با ایمان با آنها روبرو مى شوند و بایستى تسلیم امر خدا و راضى به قضاى الهى باشند، روشن مى گردد، اینک نمونه هایى از روایات:

1. رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: مؤمن وضعیت شگفت آورى دارد، زیرا هر قضاء و حکمى که از جانب خدا براى او تعیین مى شود، در برگیرنده خیر و سعادت او است، خواه مایه شادمانى او گردد و خواه موجب غم و اندوه او شود، اگر او را به شداید و ناملایمات مبتلا سازد، کفاره گناه او است و اگر نعمتى به او عطا نماید موهبتى از جانب خدا به شمار مى آید.(1)

2. امام صادق(علیه السلام) فرمود: رضا به قضاء و قدرهاى ناگوار و تلخ، از عالى ترین درجات یقین است.(2)

3. در حدیث دیگرى از آن حضرت نقل شده که: سرآمد هر طاعت و بندگى خدا، راضى بودن به آن چیزى است که خداوند نسبت به بنده خود انجام مى دهد، خواه آن را دوست بدارد و یا براى او ناگوار باشد.(3)

امام حسین(علیه السلام) وقتى خواست از مدینه به سوى مکّه حرکت کند، براى وداع به روضه پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) رفت، پس از مقدارى عبادت و مناجات با خدا و گفتگو با پیامبر، خواب اندکى بر او عارض شده و در عالم رؤیا، جدّ بزرگوار خود را دید که او را در آغوش گرفته مى گوید: فرزندم، تو به زودى نزد پدر و

مادر و برادرت مى آیى و آنان در اشتیاق امدن تو بسر مى برند، آنگاه فرمود:

«وَإِنَّ لَکَ فِى الْجَنَّةِ دَرَجات لا تَنالُها إِلاّ بِالشَّهادَةِ».

«براى تو در بهشت درجاتى است که جز با شهادت در راه خدا به آن نایل نمى شوى».(4)


1) عَجَباً لِلْمُؤمِنِ لا یَقْضِى اللهُ عَلَیْهِ قَضاءً إلاّ کانَ خَیْراً لَهُ سِرّهُ أَوْساءَهُ، إِنِ ابتَلاهُ کانَ کَفّارة لذَنْبهِ وَإِنْ أَعطاهُ وَأَکْرَمَهُ کانَ قَدْ حَبَاهُ(مدرک قبل).

2) الرِّضا بِمَکْرُوهِ الْقَضاءِ مِنْ أَعلى دَرَجاتِ الْیَقینِ(مدرک قبل، ج71، ص 152).

3) رأسُ کُلِّ طاعَةِ الله الرِّضا بِما صَنَعَ اللهُ إلى الْعَبْدِ فیما أحَبَّ وَفیما أکرَهَ(مدرک قبل، ص 156).

4) بحارالانوار، ج44، ص 313.