جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

استکبار در برابر خدا، مایه نابودى است

زمان مطالعه: 2 دقیقه

یکى دیگر از قضاء و قدرهاى کلّى و سنّت هاى ثابت خدا این است که فرد یا جامعه اى که در برابر خدا و آیین حق، راه استکبار و طغیانگرى را برگزیند و به مکر و نیرنگهاى شیطان پناه ببرد، سرانجامى جز نابودى و هلاکت دنیوى و خشم خدا و کیفر اخروى ندارد، این قانون، نه تنها دلائلى نقلى بسیارى از آیات و روایات دارد، بلکه تجربه امّتهاى پیشین نیز آن را تأکید مى کند و قرآن نیز همین تجربه تاریخى را در موارد بسیارى یادآور شده است و اینک نمونه هایى از این آیات:

(وَأَقْسَمُوا بِاللهِ جَهْدَ أَیْمانِهِمْ لَئِنْ جائَهُمْ نَذِیرٌ لَیَکُوننَّ أَهْدى مِنْ إِحدَى الأُمَمِ فَلَمّا جاءَهُمْ نَذیرٌ ما زادَهُمْ إِلاّ نُفُوراً – استکْباراً فى الأرْضِ وَمَکْرَ السَّیِّئى وَلا یَحیقُ الْمَکْرُ السَّیئى إِلاّ بِأَهْلهِ فَهَلْ یَنْظُرونَ إِلاّ سُنَّةَ الأوّلین فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللهِ تَبْدیلاً وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللهِ تَحویلاً)(فاطر/42ـ 43).

» مشرکان عرب سوگندهاى محکم یاد کردند که اگر از جانب خدا بیم دهنده اى به سوى آنان بیاید، هدایت یافته تر از امتهاى پیشین خواهند بود، پس آنگاه که بیم دهنده به سوى آنان آمد، به خاطر آن که در پى استکبار و خودخواهى بودند و اندیشه مکر و نیرنگ هاى شیطانى در سر مى پروراندند، چیزى جز بیزارى از حق، بر آنها افزوده نشد(ولى باید بدانند) که نیرنگهاى شیطانى و بد، سرانجام، دامنگیر اهل آن مى شود،

(چنانکه در تاریخ گذشته چنین بوده است) آیا آنان قانونى غیر از آنچه بر گذشته جارى بوده است انتظار دارند؟ این خیال خامى بیش نیست) زیرا هرگز در قانون الهى تبدیل و تغییرى راه ندارد».

آنگاه در آیه بعد مى فرماید:

«آیا این مردم در اطراف زمین سیر نکرده اند تا با تاریخ گذشتگان آشنا گردند، و ببینند سرانجام طغیانگران قبل از آنها که داراى قدرت و امکانات بیشترى هم بودند، چگونه بوده است؟(1)

قرآن ، قانون یاد شده را در جاى دیگر در یک جمله کوتاه، ولى بسیار گویا چنین بیان کرده است:

(إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرصادِ)(فجر/14).

«به درستى که خدا در کمین ستمگران و مستکبران است».(2)

جالب توجه آن که این آیه پس از آیاتى است که سرگذشت مستکبران و ظالمانى چون قوم عاد و ثمود و فرعون را بیان مى کند:

(الَّذِینَ طَغَوْا فِی الْبِلاد – فَأَکْثَرُوا فِیهَا الْفَسادَ – فَصَبَّ عَلَیْهِمْ رَبُّکَ سَوْطَ عَذاب)(فجر/11، 12، 13).

«کسانى که در شهرها طغیان نمودند و در آنها تباهى گرى کردند، پس خداوند تازیانه هاى عذاب را بر آنان فرود آورد».

از این اصل در مواردى از نهج البلاغه نیز یادآورى شده است، از جمله مى فرماید:

«وَلئِنْ أَمهلَ اللهُ الظّالِمَ فَلَنْ یَفُوتَ أَخْذُهُ وَهُوَ لَهُ بِالْمِرْصادِ عَلى مَجازِ طَریقِهِ وَبِمَوْضِعِ الشَّجى مِنْ مَساعِ ریقِهِ».(3)

«اگر خداوند ستمگر را مهلت دهد، هرگز از کیفر و مؤاخذه او نمى گذرد، و در مسیر زندگى و به هنگام گرفتاریها و اندوه هایى که او را گلوگیر مى کند، در کمین او است».


1) فاطر/44.

2) اصل یاد شده در آیات قرآنى دیگرى نیز وارد شده است که بر آشنایان به معارف قرآن پوشیده نیست. از جمله به سوره هاى قصص آیه 58 و 59، اسراء آیه 16، یونس آیه 13، انبیاء آیه9، حج آیه 45 رجوع شود.

3) نهج البلاغه، فیض الإسلام، خطبه96.