جاى مسرت است که این اشکال در روایات اهل بیت(علیهم السلام) مطرح گردیده و به آن پاسخ داده شده است و حاصل پاسخ روایات این است که هیچ
ملازمه اى میان اراده تکوینى خدا که کارهاى اختیارى انسان را نیز در برمى گیرد و محبوب بودن کارهاى ناروا و در نتیجه نسبت دادن کارها ى نارا به خدا، وجود ندارد و اینک نمونه هایى از این روایات:
1. فتح بن یزید جرجانى مى گوید: به امام(علیه السلام) عرض کردم، کارى که حضرت عیسى (علیه السلام)انجام داد و براى اثبات نبوت خود به اذن خدا از گل، شکل پرنده ساخت (و در آن روح دمید تا به صورت پرنده واقعى درآمد) و کارى که سامرى انجام داد و به خاطر مخالفت با موسى و نبوت او گوساله اى را ساخت، هر دو به مشیت و خواست خدا بوده است؟
امام(علیه السلام) در پاسخ فرمود: خدا دو اراده و دو مشیت دارد:
یکى اراده حتمى (ارادة حتم ـ اراده تکوینى) و دیگر اراده عزمى (ارادة عزم ـ اراده تشریعى) او از چیزى نهى مى کند و حال آن که آن را اراده کرده است، به چیزى امر مى کند در حالى که آن را نمى خواهد.(1)
2. فضیل بن یسار گوید: از امام صادق(علیه السلام) شنیدم که مى فرمود:
«شاء وأراد و لم یحب ولم یرض».
«خداوند (برخى از کارها) رااراده کرده ولى آن را دوست نداشته و از آن راضى نیست».
آنگاه فرمود:اراده خدا مانند علم او گسترده است و به همه چیز تعلق دارد ولى عقیده تثلیث را دوست ندارد و از کفر کافران راضى نیست.(2)
3. ابوبصیر گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: آیا خدا کفر کافران را
اراده کرده است؟
فرمود: آرى.
گفتم: آیا آن را دوست داشته و از آن راضى است؟
فرمود: خیر.
گفتم: پس خدا کارهایى را اراده کرده ولى آنها را دوست نداشته و از آنها راضى نیست.
فرمود: این مطلب به همین صورت از عالم غیب به ما رسیده است(3) (هکذا خرج إلینا).
در آغاز بحث یادآور شدیم علل پنج گانه اى از نظر صاحب مواقف مایه گرایش اشاعره به جبر شده است از میان این علل پیرامون سه انگیزه بحث و گفتگو نمودیم و این سه انگیزه عبارتند از:
1. عمومیت خالقیت خدا.
2. علم پیشین خدا.
3. اراده گسترده او.
اکنون وقت آن رسیده است که پیرامون دو انگیزه دیگر که آنان را به عقیده جبر سوق داده است، بحث و گفتگو کنیم.
4. قضاء و قدر.
5. هدایت و ضلالت از آن خداست.
1) توحید صدوق، باب2، حدیث18.
2) توحید، صدوق، باب55، حدیث9.
3) بحارالانوار، ج5، باب قضاء و قدر، حدیث66.