جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مبالغه گویى فخر رازى

زمان مطالعه: 2 دقیقه

از مطالب گذشته معلوم شد که ادعاى فخر رازى در این باره که اگر همه خردمندان عالم دور هم جمع شوند نخواهند توانست بر استدلال او با علم ازلى بر جبر خرده بگیرند، پایه واساس ندارد و حکماى بزرگ اسلامى به روشنى آن را پاسخ گفته اند حال مى خواهیم نادرستى ادعاى دیگر وى را نیز بیان کنیم و آن این که «هشام بن حکم به علم ازلى خدا معتقد نبوده و تنها رهایى از شبهه علم ازلى، پذیرفتن نظریه اوست».

در پاسخ این مدعا مى گوییم: هشام بن حکم هرگز معتقد به این اندیشه نادرست نبوده است، هرچند در میان متکلمان اسلامى کسانى چون جهم بن صفوان و هشام بن عمرو بدان گرایش داشته اند و اگر هم هشام بن حکم طرفدار این اندیشه نادرست بوده است مربوط به زمانى است که از مکتب جهمیه پیروى مى کرده است، لکن پس از آن که به ملاقات با امام صادق (علیه السلام) مفتخر گردید و به مکتب اهل بیت گرایش بیدا کرد نمى توان قبول کرد که به این عقیده نادرست پایبند بوده است، خصوص آن که موقعیت کلامى او در پیشگاه امام صادق (علیه السلام) به حدى بود که مورد احترام و عنایت خاص آن حضرت قرار داشت، بنابراین بعید نیست که مخالفان وى، او را به این گفتار متهم

ساخته اند تا از موقعیت اجتماعى او بکاهند ما در اینجا گفتارى را که متکلّم و فقیه نامدار شیعه، شیخ مفید در مورد نادرستى این نسبت آورده است، یادآور مى شویم:

وى مى گوید: «خداوند بزرگ به همه موجودات قبل از پیدایش آنها عالم و آگاه است و چیزى در آسمان و زمین بر خدا پوشیده نیست دلایل عقلى و آیات قرآنى و احادیث متواتره از خاندان پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) بر این مطلب گواهى مى دهد و همه دانشمندان امامیه بر آن اتّفاق دارند و از نظر ما آنچه معتزله به هشام بن حکم نسبت داده اند صحیح نبوده و اتهامى بیش نیست و دگران نیز اشتباهاً در این سخن از آنان پیروى کرده اند و سخنان عالمانه و متین و ى در وى در مباحث امامت و غیر آن بر خلاف این قبیل نسبتها گواهى مى دهد».(1)


1) اوائل المقالات، ص 60.