جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

آیات مربوط به تأثیرگذارى برخى از پدیده هاى طبیعى

زمان مطالعه: 4 دقیقه

در قرآن، آیات بسیارى حاکى از تأثیرگذارى برخى از پدیده ها است که ما در اینجا سه نمونه را یادآور مى شویم:

الف: (وَتَرَى الأرْض هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَیْها الْماءُ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنْبَتَتْ مِنْ کُلِّ زَوْج بَهیج) (حج/5).

«زمین را خشک و بى گیاه مى بینى، هنگام که باران بر آن فرو فرستادیم حرکت نموده و بالا مى آید و انواع گیاهان زیبا و نشاط آور را مى رویاند».

رویش گیاهان را به صورت زنجیره اى به آب و زمین استناد داده است و

مفاد آن این است که آفریدگار هستى در درون زمین استعداد و آمادگى خاصّى را براى پرورش تخم گیاهان قرار داده که پس از آمدن باران (و تحقق یافتن شرایط لازم دیگر)، زمین مى تواند آن استعدادهاى خدادادى را به فعلیت برساند و در این که رویش گیاهان که خود یکى از آثار وجلوه هاى عالم طبیعت است، مستند به زمین مى باشد(أنبتت)از نظر آیه جاى هیچ گونه تردیدى نیست.

ب: قرآن کریم آنجا که مى خواهد ارزش انفاق را بیان نماید آن را به رویش سنبله ها از دانه گیاهان تشبیه نموده چنین مى فرماید:

(مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فی سَبیلِ اللهِ کَمَثَلِ حَبّة أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فی کُلِّ سُنْبُلَة مائةُ حَبَّة وَاللهُ یُضاغِفُ لِمَنْ یَشاءُ وَاللهُ واسَعٌ عَلیمٌ) (بقره/261).

«اموال کسانى که در راه خدا انفاق مى کنند مانند دانه اى است که هفت سنبل را مى رویاند که در هر یک از این سنبل ها هفت دانه پدیدار مى گردد، و خداوند براى هر کسى که بخواهد افزایش مى دهد، و خدا(داراى قدرت) گسترده و دانا است».

این آیه با صراحت تمام رویش سنبل را به دانه نسبت مى دهد چنانچه مى فرماید:

(وَأَنبتت سبع سَنابل) و این نه بدان معنا است که قائلان به «عادة الله» مى گویند که «حبه» هیچ گونه صلاحیت و خصوصیتى در پیدایش «سنبل» ندارد و تنها » عادة الله» بر این منوال جارى است که پس از قرار گرفتن دانه در زمین، سنبل در آن «دانه» پدید مى آورد زیرا این اندیشه با ظاهر آیه هماهنگ نیست، بلکه ظاهر آیه و بلکه صریح آن گویاى این مطلب است که دانه داراى استعداد

و قابلیتى است که پس از قرار گرفتن در زمین مناسب و فراهم آمدن شرایط دیگر مى تواند به اذن و قدرت خدا، آن استعداد را به صورت «سنبل دانه دار» به فعلیت برساند.

نکته شایان توجه این است که قرآن اگر چه در دو آیه فوق رویش گیاه و رستن سنبل رابه زمین و دانه نسبت مى دهد و آن دو را مبدأ پیدایش و مؤثر در آنها مى داند لکن در آیات دیگرى آن را به خدا نسبت داده و او را فاعل و مؤثر آنها مى شمارد چنان که فرموده است:

(وَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماء فَأَنْبَتْنا فِیها مِنْ کُلِّ زَوْج کَریم) (لقمان/10).

«و از آسمان آب فرو فرستادیم پس در زمین از هر نوع گیاه یک جفت زیبا رویاندیم».

وقتى این دو نمونه آیات را در کنار یکدیگر مطالعه نماییم نتیجه اى که به دست مى آید این است که «انبات»(رویاندن گیاه) از این نظر که زمین و دانه با استعداد و آمادگى هاى خاص خود در تحقق یافتن آن، نقش مؤثرى را دارا مى باشد، به آنها نسبت داده مى شود و این یک نسبت واقعى است. نه صورى و مجازى هر چند واقعیت آن ذاتى و اصالى نیست، بلکه وابسته به فیض و قدرت الهى است و از این نظر که این استعداد و آمادگى را آفریدگار هستى به او عطاء کرده و او هر لحظه در اصل وجود و استعداد و قابلیت خود، وابسته و محتاج به خداى هستى آفرین مى باشد، در حقیقت «انبات» فعل و اثر او مى باشد، و از آنجا که یکى از این دو نسبت اصالى و بالذات و دیگرى تبعى و بالغیر است، هیچ گونه تخالف و تضادى میان آن دو نخواهد بود.

بدیهى است که نظریه یاد شده، هماهنگ با معنایى است که ما در مورد حصر خالقیت به خدا بیان کردیم نه با آنچه مورد قبول قائلان به «خلق اعمال» و «عادة الله» مى باشد.

ج: (اَللهُ الَّذى یُرْسلُ الرِّیاحَ فَتُثیرُ سَحاباً فَیَبْسُطُهُ فِى السَّماءِ کَیْفَ یَشاءُ وَیَجْعَلُهُ کِسَفاً فَتَرىَ الْوَدْقَ یَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ فَإِذا أَصابَ بِهِ مَنْ یَشاءُ مِنْ عَبادِهِ إِذا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ) (روم/48).

«خدایى که بادها را مى فرستد پس آن بادها ابرها را برمى انگیزند سپس ابرها را به هر کیفیتى که بخواهد در آسمان مى گستراند، و بعد به صورت قطعات تیره درمى آورد آنگاه دانه هاى باران را مى بینى که از خلال آنها بیرون مى آید و به هر کس که اصابت نماید خوشحال مى گردد».

این آیه آشکارا به اصل سببیت در پدیده هاى طبیعى گواهى مى دهد، زیرا آمدن باران را به عوامل مختلفى چون: 1. وزش باد، 2. حرکت ابرها، 3. به هم پیوستگى و فشردگى آنها نسبت مى دهد بنابراین امور یاد شده هر یک به نوبه خود در آمدن باران که یک پدیده طبیعى است، مؤثر مى باشند.

و از طرف دیگر رابطه سببى و مسببى در میان خود این پدیده ها را نیز یادآور مى شود زیرا حرکت ابرها و فشردگى آنها معلول وزش باد است ولى در عین حال در همین آیه گاهى پدیده طبیعى را به عامل طبیعى نسبت داده و گاهى آن را به خدا نسبت مى دهد مثلاً حرکت ابر را از آنِ بادها مى داند و مى فرماید:

(اللهُ الّذى یُرْسِلُ الرِّیاحَ فَتُثیرُ سَحاباً).

«خدا بادها را مى فرستد که ابرها را به حرکت در مى آورند».

در این جا حرکت ابر را به وزش باد نسبت مى دهد، ولکن بسط و گسترش ابر در آسمان از آن خدا مى داند و مى فرماید:

(فَیَبْسُطُهُ فِی السَّماءِ کَیْفَ یَشاءُ).

«به هر نحوى بخواهد ابرها را در آسمان پهن مى کند».

ناگفته پیدا است اگر باد در حرکت ابرها مؤثر است در بسط آنها نیز مؤثر مى باشد و علت اختلاف بین دو نسبت (که به یک معنى هر دو (حرکت ابر و بسط در آسمان) از آنِ عامل طبیعى است و به یک معنى هر دو از آنِ خدا مى باشد) این است که عوامل طبیعى در طول مشیت الهى قرار گرفته است و هر دو نسبت صحیح و پا برجاست.