انگیزه هاى جبر در این دو مکتب را مى توان در موارد ذیل خلاصه کرد:
1. توحید در خالقیت و این که در جهان جز خدا خالقى نیست و اگر خدا خالق انسان است خالق افعال او نیز مى پاشد و گاهى از این انگیزه در کتابهاى کلامى به «عموم قدرت» تعبیر مى کنند.
2. علم پیشین و ازلى خدا نسبت به کائنات جهان و از آن جمله افعال انسان.
3. تعلق اراده گسترده و ازلى خدا بر تمام کائنات و این که آنچه در جهان رخ مى دهد متعلق به اراده او است.
4. قضاء و قدر در کتاب و سنت و این که سرنوشت هر انسانى قبلاً در کتابى نوشته شده است.
5. آیات قرآنى که هدایت و ضلالت را از آن خدا دانسته و احیاناً اعلام مى دارد که خدا، هر کس را بخواهد هدایت و هر کس را بخواهد گمراه مى سازد، بحث درباره این آیات در گرو بحث گسترده اى است که مجموع آیات مربوط به جبر و اختیار مورد بحث قرار گیرد تا به شیوه تفسیر موضوعى به نظریه نهایى قرآن برسیم.
اینها رؤوس انگیزه هاى جبر نزد اشاعره است و در این مورد یک رشته انگیزه هاى دیگرى نیز هست که اشعرى و غیره در آن مشترک مى باشند که در بیان مکاتب دیگر به آنها اشاره خواهد شد.
ما هر یک از این انگیزه هاى پنجگانه را، در فصول جداگانه مورد بررسى قرار مى دهیم تا خواننده گرامى به آسانى بر مبانى جبرى گرى در مکتب اشاعره آشنا بشود.
اینک به تبیین نخستین انگیزه جبر مى پردازیم: