1. (قَدْ جائَکُمْ بَصائِرٌ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِیَ فَعَلَیْها وَما أَنَا عَلَیْکُمْ بِحَفِیظ) (انعام /104).
«اسباب بصیرت از جانب خدا به سوى شما آمده است هر کس بصیرت یابد به سود او است و هر کس کور بماند به ضرر او است و من نگهبان شما از عذاب خدا نیستم».
2. (لِیَهْلِکَ مَنْ هَلَکَ عَنْ بَیِّنَة وَیَحْیى عَنْ بَیِّنَة وَإِنَّ اللهَ لَسَمیعٌ عَلیمٌ)(انفال /42).
«تا آن کس که هلاک شدنى است پس از اتمام حجت هلاک شود، و آن کس که شایسته زندگى است با اتمام حجت زنده بماند».
3. (إِنّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ إِمّا شاکِراً وَإِمّا کَفُوراً) (دهر/3).
«ما او را به (نشانه هاى ایمان و کفر) هدایت کردیم او یا سپاسگزار است و یا کافر به نعمت».
4. (مَنِ اهْتَدى فَإِنَّما یَهْتَدى لِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّما یَضِلُّ عَلَیْها)(اسراء/15).
«هرکس هدایت پذیرد به سود خویش هدایت پذیرفته و هر کس گمراه شود به ضرر خویش گمراه شده است.
5. (کُلُّ امْرئ بِما کَسَبَ رَهینٌ)(طور/21).
«هر فردى در گرو عملى است که به دست آورده است».
6. (إِنّما تُجْزَوْنَ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ)(طور/16).
لازم به یادآورى است که ما در یکى از فصلهاى آینده، دیدگاه قرآن را درباره اصل اختیار بیان خواهیم کرد.