جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

المنان (منان)

زمان مطالعه: 11 دقیقه

المنّان لغةً

«المنّان» صیغة مبالغة من مادّة «منن»، وهو یدلّ على اصطناع خیر.(1) المنّ: العطاء، فالمنّان هو المنعم المعطی، وکثیرا ما یرد المنّ فی کلام العرب بمعنى الإحسان إِلى من لا یستثیبه ولا یطلب الجزاء علیه(2)

المنّان فی القرآن والحدیث

لقد نُسبت مشتقّات مادّة «منن» إِلى اللّه تعالى فی القرآن الکریم اثنتی عشرة مرّةً، لکنّ صفة «المنّان» لم ترد فیه، وقد حصر بعض الأَحادیث هذه الصفة باللّه وحده، لأنّه المعطی ابتداءً وجمیع العطایا تعود إِلى اللّه فی نهایة المطاف، وهو سبحانه المصدر النهائیّ لکافّة النعم، والموجودات الأُخرى وسائط لإیصال المنّ إِلى شتّى النَّاس.

کما ذُکرت فی الأَحادیث أُمور متنوّعة بصفة المنّ، منها: العلم، والعقل، والمُلک،

واژه‌شناسى مَنّان

واژه «منّان (گشاده دست / بسیار بخشنده)»، صیغه ی مبالغه از ریشه ی «منن» است که بر نیکى کردن دلالت مى‌کند. «مَنّ»، یعنى بخشیدن. پس «مَنّان»، نعمت دهنده و بخشنده است. در زبان عربى، در بسیارى موارد، «مَنّ» به معناى نیکى کردن به کسى است که نیکى کننده، از او پاداش نمى‌جوید و در برابر نیکى، عوض نمى‌خواهد.

منّان، در قرآن و حدیث

در قرآن کریم، برگرفته‌هاى ریشه ی «منن»، دوازده بار به خداى متعال نسبت داده شده، امّا صفت «مَنّان»، به کار نرفته است. برخى احادیث، این صفت را به خدا اختصاص داده‌اند؛ زیرا بخشنده ی نخستین، خداست و همه ی نعمت‌ها، در نهایت به خدا باز مى‌گردند و او سرچشمه ی نهایىِ همه ی نعمت‌هاست و دیگر موجودات، واسطه‌هاى رسیدن بخشش به مردمان هستند.

در احادیث، امور گوناگونى به عنوان منّت ذکر شده‌اند؛ از جمله: دانش،

والعدل، والنصرة، والنبوّة، والشریعة والطاعات، والإیمان، والهدایة، وولایة أَهل البیت والجنّة، وهذه الأُمور فی الحقیقة نعم إِلهیّة، لکنّ أغلب الترکیز من بین النعم الإلهیّة على النعم المعنویّة وتأکیدها أَکثر من تأکید النعم المادّیّة.

78 / 1

لَهُ المَنُّ کُلُّهُ

5381. رسول اللّه صلى الله علیه و آله: إِنَّ للّهِ‌ِ عز و جل تِسعَةً وتِسعینَ اسما- مِئَةً إِلاّ واحِدا- مَن أَحصاها دَخَلَ الجَنَّةَ وهِیَ:

اللّهُ، الإِلهُ، الواحِدُ، الأَحَدُ، الصَّمَدُ… المَنّانُ.(3)

5382. عنه صلى الله علیه و آله: اللّهُمَّ لَکَ الحَمدُ کُلُّهُ، ولَکَ المَنُّ کُلُّهُ.(4)

5383. الإمام علیّ علیه السلام: الحَمدُ للّهِ‌ِ الَّذی لا یَفِرُهُ(5) المَنعُ وَالجُمودُ، ولا یُکدیهِ(6) الإِعطاءُ وَالجودُ، إِذ کُلُّ مُعطٍ مُنتَقِصٌ سِواهُ، وکُلُّ مانِعٍ مَذمومٌ ما خَلاهُ، وهُوَ المَنّانُ بِفَوائِدِ النِّعَمِ، وعَوائِدِ المَزیدِ وَالقِسَمِ.(7)

5384. عنه علیه السلام: أَفضَلُ ما مَنَّ اللّهُ سُبحانَهُ بِهِ عَلى عِبادِهِ، عِلمٌ وعَقلٌ ومُلکٌ وعَدلٌ.(8)

عقل، فرمان‌روایى، عدالت، یارى، پیامبرى، شریعت و طاعات، ایمان، راهیابى، ولایت اهل بیت علیهم السلام و بهشت. همه ی این امور، در واقعْ نعمت‌هاى الهى هستند؛ امّا از میان نعمت‌هاى الهى، بیشتر بر نعمت‌هاى معنوى تأکید شده است تا نعمت‌هاى مادّى.

78 / 1

همه ی بخشش‌ها از آنِ اوست

5381. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خدا، نَوَد و نُه نام دارد، یکى کمتر از صد. هر کس آنها را بر شمارد، وارد بهشت مى‌شود و این نام‌ها عبارت‌اند از: اللّه، خدا، یگانه، بى‌همتا، صمد… گشاده‌دست.

5382. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خدایا! همه ی ستایش‌ها، براى توست و همه ی گشاده‌دستى‌ها، از آنِ توست.

5383. امام على علیه السلام: ستایش، براى خدایى است که نابخشیدن و بخل ورزیدن، [چیزى] بر او نمى‌افزاید و بخشش و بى‌عوض بخشیدن، از او نمى‌کاهد؛ زیرا هر بخشنده‌اى جز او، [با بخشش] دچار کاستى مى‌شود و هر کس، جز او، اگر بخشش نکند، نکوهش مى‌شود و اوست بسیار بخشنده ی نعمت‌هاى مفید و سودها و قسمت‌هاى فراوان.

5384. امام على علیه السلام: برترین چیزى که خداى پاک، با آن بر بندگانش گشاده‌دستى کرده، دانشِ همراه با خرد [ورزى]، و فرمان‌روایىِ همراه با دادگرى است.

5385. الإمام الصادق علیه السلام- فِی الدُّعاءِ عِندَ زِیارَةِ الحُسَینِ علیه السلام-: اللّهُمَّ اجعَلنا مِمَن یَنصُرُهُ وتَنتَصِرُ بِهِ، وتَمُنُّ عَلَیهِ بِنَصرِکَ لِدینِکَ فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ.(9)

5386. الإمام علیّ علیه السلام: الحَنّانُ الَّذی یُقبِلُ عَلى مَن أَعرَضَ عَنهُ، وَالمَنّانُ الَّذی یَبدَأُ بِالنَّوالِ قَبلَ السُّؤالِ.(10)

5387. الإمام زین العابدین علیه السلام- فِی الدُّعاءِ-: إِنَّکَ المَنّانُ بِجَسیمِ المِنَنِ، الوَهّابُ لِعَظیمِ النِّعَمِ، القابِلُ یَسیرَ الحَمدِ، الشّاکِرُ قَلیلَ الشُّکرِ، المُحسِنُ المُجمِلُ ذُو الطَّولِ(11)، لا إِلهَ إِلاّ أَنتَ، إِلَیکَ المَصیرُ.(12)

5388. عنه علیه السلام- فِی الدُّعاءِ-: إِنَّکَ المُتَفَضِّلُ بِالإِحسانِ، المُتَطَوِّلُ بِالاِمتِنانِ، الوَهّابُ الکَریمُ، ذُوالجَلالِ وَالإِکرامِ.(13)

5389. عنه علیه السلام- فی الدُّعاءِ-: یا مَن تَحَمَّدَ إِلى عِبادِهِ بِالإِحسانِ وَالفَضلِ وغَمَرَهُم‌بِالمَنِّ وَالطَّولِ.(14)

5390. الإمام الصادق علیه السلام: یاذَا المَنِّ لا مَنَّ عَلَیکَ، یا ذَا الطَّولِ لا إِلهَ إِلاّ أَنتَ.(15)

5385. امام صادق علیه السلام- در دعاى هنگام زیارت امام حسین علیه السلام-: خدایا! ما را از کسانى قرار ده که او را یارى مى‌کنند و انتقامش را به وسیله ی آنان مى‌گیرى، و با یارىِ دینت، در دنیا و آخرت بر آنان منّت مى‌گذارى.

5386. امام على علیه السلام: دلسوزى که به کسى که به او پشت کرده، رو مى‌آورد و گشاده‌دستى که پیش از درخواست، به بخششْ آغاز مى‌کند.

5387. امام زین العابدین علیه السلام- در دعا-: تویى بسیار بخشنده ی بخشش‌هاى بزرگ، بسیار بخشنده ی بى‌مزد نعمت‌هاى سترگ، پذیرنده ی سپاسِ اندک، سپاس‌گزارِ سپاس کم، خوبى کننده و نیکى کننده، داراى برترى و فزون‌بخشى. خدایى جز تو نیست. بازگشت، به سوى توست.

5388. امام زین العابدین علیه السلام- در دعا-: تویى که بیش از استحقاق، نیکى ارزانى مى‌دارى؛ با گشاده‌دستى، فزون‌بخش هستى؛ بسیار بخشنده ی بى‌مزدى و بزرگوار؛ داراى شکوهى و بزرگوارى.

5389. امام زین العابدین علیه السلام- در دعا-: اى کسى که با نیکى و فزون‌بخشى، [خود را] نزد بندگانش سزاوار ستایش ساخته و ایشان را غرق در گشاده‌دستى و بخشش [خود] کرده است.

5390. امام صادق علیه السلام: اى داراى بخششِ بسیار! منّتى بر تو نیست. اى داراى نعمتِ بسیار! خدایى جز تو نیست.

5391. عنه علیه السلام: اللّهُمَّ لَکَ الحَمدُ ولَکَ المَجدُ… ولَکَ الاِمتِنانُ، ولَکَ التَّسبیحُ.(16)

5392. عنه علیه السلام: ما مِن قَبضٍ ولا بَسطٍ إِلاّ وللّهِ‌ِ فیهِ المَنُّ والاِبتِلاءُ.(17)

5393. الإمام الکاظم علیه السلام: إِذا مَنَّ اللّهُ عَلَى العَبدِ المُؤمِنِ، جَمَعَ اللّهُ لَهُ الرَّغبَةَ وَالقُدرَةَ وَالإِذنَ، فَهُناکَ تَجِبُ السَّعادَةُ.(18)

78 / 2

یَمُنُّ بِالنُّبُوَّةِ

الکتاب

«قالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِنْ نَحْنُ إِلاّ بَشَرٌ مِثْلُکُمْ وَ لکِنَّ اَللّهَ یَمُنُّ عَلى مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ ما کانَ لَنا أَنْ نَأْتِیَکُمْ بِسُلْطانٍ إِلاّ بِإِذْنِ اَللّهِ وَ عَلَى اَللّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ اَلْمُؤْمِنُونَ».(19)

«بِئْسَمَا اِشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ یَکْفُرُوا بِما أَنْزَلَ اَللّهُ بَغْیاً أَنْ یُنَزِّلَ اَللّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلى مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ فَباؤُ بِغَضَبٍ عَلى غَضَبٍ وَ لِلْکافِرِینَ عَذابٌ مُهِینٌ».(20)

الحدیث

5394. رسول اللّه صلى الله علیه و آله- فی بَیانِ قَولِهِ تَعالى: «لَوْ لا نُزِّلَ هذَا اَلْقُرْآنُ عَلى رَجُلٍ مِنَ اَلْقَرْیَتَیْنِ عَظِیمٍ- أَهُمْ یَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّکَ»(21)-:… ولَیسَ قِسمَةُ رَحمَةِ اللّهِ إِلَیکَ، بَلِ اللّهُ

5391. امام صادق علیه السلام: بار خدایا! ستایش و ارجمندى، براى توست… و گشاده‌دستى و پاکى، از آنِ توست.

5392. امام صادق علیه السلام: هیچ تنگنا و فراخى نیست، مگر این که خدا را در آن، گشاده‌دستى و آزمایش است.

5393. امام کاظم علیه السلام: آن گاه که خدا بر بنده ی مؤمن، گشاده‌دستى کند، میل و توانایى و اجازه [ى انجام دادن عمل صالح] را براى او فراهم مى‌آورد. این جاست که خوش‌بختى [براى او] مقرّر مى‌گردد.

78 / 2

با پیامبرىْ منّت مى‌گذارد

قرآن

«فرستادگانش به آنها گفتند: ما جز بشرى همچون شما نیستیم، ولى خدا بر هر کس از بندگانش که بخواهد، منّت مى‌نهد و ما را نرسد که جز به اذن خدا، براى شما حجّتى آوریم، و مؤمنان باید بر خدا توکّل کنند».

«خود را به بد چیزى فروختند که بدانچه خدا فرستاده، از روى ستم، کافر شوند که چرا خدا از فضل خود بر هر کس از بندگانش که بخواهد، [وحى] فرو فرستد. پس سزاوار خشمِ افزون بر خشم [الهى] شدند، و کافران را عذابى خفّت‌آور است».

حدیث

5394. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله- در تفسیر این سخن خداوند متعال: «چرا این قرآن، بر مردى بزرگ از این دو شهر (مکّه و طائف) فرو فرستاده نشد؟ آیا آنها رحمت پروردگارت را تقسیم مى‌کنند؟»-:… و تقسیم رحمت خدا، به تو واگذار نشده؛ بلکه خداست تقسیم کننده ی رحمت‌ها، و کننده ی آنچه خواهد…. و رفتار خدا، بر

هُوَ القاسِمُ لِلرَّحَماتِ، وَالفاعِلُ لِما یَشاءُ… وإِنَّما مُعامَلَتُهُ بِالعَدلِ، فَلا یُؤثِرُ أَحَدا لِأَفضَلِ مَراتِبِ الدّینِ وخَلالِهِ إِلاّ الأَفضَلَ فی طاعَتِهِ، وَالأَجَدَّ فی خِدمَتِهِ، وکَذلِکَ لا یُؤَخِّرُ فی مَراتِبِ الدّینِ وخَلالِهِ إِلاّ أَشَدَّهُم تَباطُؤا عَن طاعَتِهِ.

وإِذا کانَ هذا صِفَتُهُ لَم یَنظُر إِلى مالٍ ولا إِلى حالٍ بَل هذَا المَالُ وَالحالُ مِن تَفَضُّلِهِ، ولَیسَ لِأَحَدٍ مِن عِبادِهِ عَلَیهِ ضَربَةُ لازبٍ(22)، فَلا یُقالُ له: إِذا تَفَضَّلتَ بِالمالِ عَلى عَبدٍ فَلا بُدَّ مِن أَن تَتَفَضَّلَ عَلَیهِ بِالنُّبُوَّةِ أَیضا؛ لِأَنَّهُ لَیسَ لِأَحَدٍ إِکراهُهُ عَلى خِلافِ مُرادِهِ، ولا إِلزامُهُ تَفَضُّلاً؛ لِأَنَّهُ تَفَضَّلَ قَبلَهُ بِنِعَمِهِ.(23)

78 / 3

یَمُّنُ عَلَى المُؤمِنینَ بِالإِیمانِ

الکتاب

«یَمُنُّونَ عَلَیْکَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَیَّ إِسْلامَکُمْ بَلِ اَللّهُ یَمُنُّ عَلَیْکُمْ أَنْ هَداکُمْ لِلْإِیمانِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ».(24)

«لَقَدْ مَنَّ اَللّهُ عَلَى اَلْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ اَلْکِتابَ وَ اَلْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ».(25)

«یا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا إِذا ضَرَبْتُمْ فِی سَبِیلِ اَللّهِ فَتَبَیَّنُوا وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى إِلَیْکُمُ اَلسَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً تَبْتَغُونَ عَرَضَ اَلْحَیاةِ اَلدُّنْیا فَعِنْدَ اَللّهِ مَغانِمُ کَثِیرَةٌ کَذلِکَ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اَللّهُ

اساس عدل است. پس کسى را به برترین مراتب دین و ویژگى‌هاى (/ شکوه) آن بر نمى‌گزیند، مگر آن که در فرمانبرى از خدا، برترین باشد و در خدمت‌گزارى، بیشترین کوشش را به جا آورَد. همین طور، [کسى را] در مراتب دین و ویژگى‌هاى آن، پایین نمى‌بَرَد، مگر کُندترین آنها را در فرمان‌بردارى از خدا.

و خدایى با این خصوصیت، به مال و حال [مادّى] توجّه نمى‌کند؛ بلکه این مال و حال، از فزون‌بخشىِ خداست و براى هیچ یک از بندگان خدا، لازم و ذاتى نیست. پس به خدا گفته نمى‌شود: چون مال را به بنده‌اى فزون‌بخشى کردى، پس باید پیامبرى را نیز به او فزون‌بخشى کنى؛ زیرا کسى را نرسد که خدا را بر خلاف اراده‌اش و یا به بخشندگىِ بیش از استحقاق، مجبور کند؛ زیرا او پیش از این، نعمت‌هایش را بیش از استحقاقْ بخشیده است.

78 / 3

با ایمان، بر مؤمنان، منّت مى‌نهد

قرآن

«بر تو منّت مى‌نهند که اسلام آورده‌اند. بگو: به اسلامِ خود، بر من منّت منهید؛ بلکه خدا بر شما منّت نهاده که شما را به ایمان، راه نموده است، اگر راستگویید».

«بى‌گمان، خدا بر مؤمنان سترگْ بخشى کرد که در میانشان پیام‌آورى از خودشان برانگیخت که آیات او را بر آنان مى‌خواند و پاکشان مى‌سازد و کتاب و حکمت را به آنها مى‌آموزد، و به یقین، پیش از آن در گم‌راهىِ آشکارى بودند».

«اى کسانى که ایمان آورده‌اید! چون در راه خدا بیرون روید، بررسى کنید و به کسى که به شما سلام کرد، مگویید تو مؤمن نیستى، [که با این کار،] کالاى دنیا را مى‌جویید. پس نزد خدا غنیمت‌هاى بسیار است. شما پیش از این، چنین بودید. پس خدا بر شما سترگْ بخشى

عَلَیْکُمْ فَتَبَیَّنُوا إِنَّ اَللّهَ کانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیراً».(26)

الحدیث

5395. رسول اللّه صلى الله علیه و آله: الحَمدُ للّهِ‌ِ الَّذی یُطعِمُ ولا یَطعَمُ، مَنَّ عَلَینا فَهَدانا، و أَطعَمَنا وسَقانا.(27)

5396. عنه صلى الله علیه و آله: مَن مَنَّ اللّهُ عَلَیهِ بِمَعرِفَةِ أَهلِ بَیتی ووِلایَتِهِم فَقَد جَمَعَ اللّهُ لَهُ الخَیرَ کُلَّهُ.(28)

5397. الإمام الصادق علیه السلام: أَبشِروا بِأَعظَمِ المِنَنِ عَلَیکُم؛ قَولِ اللّهِ: «وَ کُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَةٍ مِنَ اَلنّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْها»(29)، فَالإِنقاذُ مِن اللّهِ هِبَةٌ، وَاللّهُ لا یَرجِعُ مِن هِبَتِهِ.(30)

78 / 4

یَمُنُّ عَلَى المُستَضعَفینَ بِوَراثَةِ الأَرضِ

«وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى اَلَّذِینَ اُسْتُضْعِفُوا فِی اَلْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ اَلْوارِثِینَ».(31)

78 / 5

یَمُنُّ بِالطَّاعاتِ

5398. الإمام الباقر علیه السلام: إِنَّ فِی التَّوراةِ مَکتوبا:… یا موسى، ولِیَ المِنَّةُ عَلَیکَ فی طاعَتِکَ لی،

کرد. پس بررسى کنید که خدا به آنچه مى‌کنید، آگاه است».

حدیث

5395. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: ستایش، براى خدایى است که غذا مى‌دهد و غذا نمى‌خورد، به ما بخششى سترگ داده، پس به ما راه نموده است، و به ما غذا داده و سیرابمان کرده است.

5396. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: کسى که خدا به او شناخت اهل بیتِ من و ولایت آنان را سترگْ‌بخشى کرده باشد، به درستى که همه ی خوبى‌ها را براى او فراهم کرده است.

5397. امام صادق علیه السلام: شما را مژده باد به سترگ‌ترین گشاده‌دستىِ خدا بر شما؛ که سخن خداست: «و بر لبه ی پرتگاهى از آتش بودید. پس شما را از آن رهانید». پس، رهانیدن خدا، موهبت است و خدا از موهبتش باز نمى‌گردد.

78 / 4

به ارث بردن زمین را به ناتوان‌شدگان، گشاده‌دستى مى‌کند

«و اراده کردیم که بر کسانى که در زمین، ناتوان کرده شده‌اند، گشاده‌دستى کنیم و آنان را پیشوایان گردانیم و آنان را وارثان سازیم».

78 / 5

طاعت‌ها را گشاده‌دستى مى‌کند

5398. امام باقر علیه السلام: در تورات نوشته شده است: «… اى موسى! مراست گشاده‌دستى

ولِیَ الحُجَّةُ عَلَیکَ فی مَعصِیَتِکَ لی.(32)

5399. رسول اللّه صلى الله علیه و آله: ما مِن یَومٍ ولا لَیلَةٍ ولا ساعَةٍ إِلاّ للّهِ‌ِ تَعالى فیهِ صَدَقَةٌ یَمُنُّ بِها عَلى مَن یَشاءُ مِن عِبادِهِ، وما مَنّ اللّهُ عز و جل عَلى عَبدٍ بِمِثلِ أَن یُلهِمَهُ ذِکْرَهُ.(33)

5400. عنه صلى الله علیه و آله: إِنَّ اللّهَ عز و جل مَنَّ عَلى قَومٍ فَأَلهَمَهُمُ الخَیرَ و أَدخَلَهُم فی رَحمَتِهِ، وَابتَلى قَوما فَخَذَلَهُم وذَمَّهُم عَلى أَفعالِهِم ولَم یَستَطیعوا غَیرَمَا ابتَلاهُم بِهِ، فَعَذَّبَهُم وقَد عَدَلَ فیهِم.(34)

5401. عنه صلى الله علیه و آله: إِذا کانَ یَومُ الفِطرِ، وَقَفَتِ المَلائِکَةُ عَلى أَبوابِ الطُّرُقِ فَنادَوا: أُغدوا یا مَعشَرَ المُسلِمینَ إِلى رَبٍّ کَریمٍ، یَمُنُّ بِالخَیرِ ثُمَّ یُثیبُ عَلَیهِ الجَزیلَ.(35)

78 / 6

یَمُنُّ بِالجَنَّةِ

الکتاب

«قالُوا إِنّا کُنّا قَبْلُ فِی أَهْلِنا مُشْفِقِینَ- فَمَنَّ اَللّهُ عَلَیْنا وَ وَقانا عَذابَ اَلسَّمُومِ».(36)

بر تو در فرمان‌بردارى‌ات از من، و مراست حجّت و دلیل بر تو در نافرمانى‌ات از من».

5399. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هیچ روز و شب و ساعتى نیست، مگر آن که در آن، خداى متعال را صدقه‌اى است که با آن بر آن بنده‌اش که مى‌خواهد، گشاده‌دستى مى‌کند و هیچ گشاده‌دستىِ خداى عز و جل بر بنده‌اى، مثل الهامِ یاد خود بر او نیست.

5400. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداى عز و جل به گروهى گشاده‌دستى کرد. پس خیر را به آنها الهام کرد و آنان را در رحمتش وارد کرد؛ و گروهى را گرفتار کرد، پس یارى‌شان را ترک کرد و به خاطر کارهایشان، آنان را نکوهش کرد و نتوانستند به [حالت دیگرى] جز آن حالتى که گرفتار شده بودند، درآیند. پس آنها را عذاب داد، در حالى که با آنان به عدالت رفتار کرد.

5401. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: چون روز فطر شود، فرشتگان بر درهاى راه‌ها [ى خیر و سعادت و بهشت] مى‌ایستند و [مردم را] فرا مى‌خوانند: «اى جماعت مسلمانان! روانه شوید به سوى پروردگار بزرگوارى که خیر را گشاده‌دستى مى‌کند، سپس در مقابل آن، پاداش بزرگ مى‌دهد».

78 / 6

بهشت را گشاده‌دستى مى‌کند

قرآن

«[بهشتیان] مى‌گویند: ما پیش‌تر در میان کسان خود، بیمناک بودیم. پس خدا بر ما گشاده‌دستى کرد و ما را از عذاب سوزان، نگاه داشت».

الحدیث

5402. رسول اللّه صلى الله علیه و آله: اللّهُمَّ إِنّی أَسأَلُکَ بِنِعمَتِکَ السّابِغَةِ عَلَیَّ، وبَلائِکَ الحَسَنِ الَّذی أَبلَیتَنی بِه وفَضلِکَ الَّذی أَفضَلتَ عَلَیَّ، أَن تُدخِلَنِی الجَنَّةَ بِمَنِّکَ وفَضلِکَ ورَحمَتِکَ.(37)

حدیث

5402. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خدایا! من از تو مى‌خواهم به نعمت فراگیرنده‌ات بر من و آزمایش نیکویت که مرا به آن گرفتار کردى و فزون‌بخشى‌ات که بیش از استحقاقْ بر من بخشیدى، که مرا با گشاده‌دستى و فزون‌بخشى و رحمتت، وارد بهشت کنى.


1) معجم مقاییس اللغة: ج 5 ص 267.

2) النهایة: ج 4 ص 365.

3) الخصال: ص 593 ح 4، التوحید: ص 194 ح 8، عدّة الداعی: ص 299 کلّها عن سلیمان بن مهران عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام، بحار الأنوار: ج 4 ص 186 ح 1.

4) الکافی: ج 2 ص 581 ح 16، مهج الدعوات: ص 190 عن الإمام الحسین علیه السلام، بحار الأنوار: ج 95 ص 413 ح 41.

5) لا یَفِرُه المنع: أی لا یکثره (النهایة: ج 5 ص 210).

6) أکدى الرجُلُ: إذا قلّ خیره (الصحاح: ج 6 ص 2472).

7) نهج البلاغة: الخطبة 91 عن مسعدة بن صدقة عن الإمام الصادق علیه السلام، بحار الأنوار: ج 57 ص 106 ح 90.

8) غرر الحکم: ح 3205، عیون الحکم والمواعظ: ص 122 ح 2771.

9) الکافی: ج 4 ص 573 ح 1، کامل الزیارات: ص 371 ح 619 کلاهما عن یونس الکناسی، کتاب من لا یحضره الفقیه: ج 2 ص 591 ح 3197 من دون إسنادٍ إلى المعصوم، بحار الأنوار: ج 101 ص 266.

10) تاریخ بغداد: ج 11 ص 32 الرقم 5704 عن سفیان بن یزید بن أکینة بن عبداللّه، البدایة والنهایة: ج 12 ص 37؛ الرواشح السماویّة: ص 159 عن اکینة.

11) الطَّوْلُ: الفضل والعلوّ على الأعداء (النهایة: ج 3 ص 145).

12) الصحیفة السجّادیّة: ص142 الدعاء 36.

13) الصحیفة السجّادیّة: ص 66 الدعاء 15، المصباح للکفعمی: ص 198، الدعوات: ص 175 ح 490 ولیس فیه ذیله.

14) الصحیفة السجّادیّة: ص 174 الدعاء 45، مصباح المتهجّد: ص 643، الإقبال: ج 1 ص 424 وفیهما «وعاملهم» بدل «وغمرهم»، المزار للمشهدی: ص 622، بحار الأنوار: ج 98 ص 174 ح 1.

15) تهذیب الأحکام: ج 3 ص 72 ح 232 عن ذریح بن محمّد المحاربی، الإقبال: ج 1 ص 92، المقنعة: ص 173، مصباح المتهجّد: ص 357 ح 475 کلاهما من دون إسنادٍ إلى المعصوم، بحار الأنوار: ج 90 ص 7.

16) الإقبال: ج 3 ص 243، مصباح المتهجّد: ص 807 ح 872 من دون إسنادٍ إلى المعصوم، بحار الأنوار: ج 98 ص 400 ح 1.

17) التوحید: ص 354 ح 1 عن هشام بن سالم، بحار الأنوار: ج 5 ص 216 ح 4.

18) الفقه المنسوب للإمام الرضا علیه السلام: ص 373، بحار الأنوار: ج 74 ص 413 ح 27 وراجع الکافی: ج 4 ص 26 ح 3 وکتاب من لایحضره الفقیه: ج 2 ص 56 ح 1686.

19) إبراهیم: 11.

20) البقرة: 90.

21) الزخرف: 31 و 32.

22) اللازب: الثابت، تقول: صار الشیء ضربة لازب. وهو أفصح من لازم (الصحاح: ج 1 ص 219).

23) الاحتجاج: ج 1 ص 55 ح 22، التفسیر المنسوب إلى الإمام العسکری علیه السلام: ص 506 ح 314 کلاهما عن الإمام العسکری عن أبیه علیهما السلام، بحار الأنوار: ج 9 ص 273 ح 2.

24) الحجرات: 17.

25) آل عمران: 164.

26) النساء: 94.

27) السنن الکبرى للنسائی: ج 6 ص 82 ح 10133، المستدرک على الصحیحین: ج 1 ص 731 ح 2003، صحیح ابن‌حبّان: ج 12 ص 23 ح 5219، الشکر لابن أبی الدنیا: ج 20 ص 15 کلّها عن أبی هریرة، کنزالعمّال: ج 15 ص 257 ح 40850 وراجع تفسیر الطبری: ج 9 الجزء 15 ص 20.

28) الأمالی للصدوق: ص 561 ح 751 عن أبی قدامة الفدّانی، بحار الأنوار: ج 27 ص 88 ح 36.

29) آل عمران: 103.

30) تفسیر العیّاشی: ج 1 ص 194 ح 125 عن علیّ بن محمّد بن میثم، بحار الأنوار: ج 24 ص 54 ح 12.

31) القصص: 5.

32) التوحید: ص 406 ح 2، الأمالی للصدوق: ص 385 ح 494، قصص الأنبیاء: ص 164 ح 186 کلّها عن حبیب السجستانی، روضة الواعظین: ص 461، بحار الأنوار: ج 13 ص 328 ح 5.

33) الآحاد والمثانی: ج 2 ص 231 ح 987، تفسیر القرطبی: ج 9 ص 347 کلاهما عن أبی ذرّ، کنزالعمّال: ج 7 ص 808 ح 21510.

34) الفردوس: ج 1 ص 161 ح 595 عن أبی هریرة، کنزالعمّال: ج 1 ص 114 ح 532.

35) المعجم الکبیر: ج 1 ص 226 ح 617، اُسد الغابة: ج 1 ص 322 الرقم 305 وفیه «العید» بدل «الفطر»، الإصابة: ج 1 ص 307 الرقم 362 کلّها عن أوس الأنصاری، کنزالعمّال: ج 8 ص 483 ح 23740.

36) الطور: 26 و 27.

37) الفردوس: ج 1 ص 455 ح 1849 عن عبداللّه بن مسعود، المعجم الکبیر: ج 9 ص 186 ح 8917 عن عبداللّه من دون إسنادٍ إلى المعصوم، کنزالعمّال: ج 2 ص 207 ح 3784.