القویّ لغةً
«القویّ» فعیل بمعنى فاعل من مادّة «قوی» وهو یدلّ على شدّةٍ وخلافِ ضعفٍ؛ فالقویّ خلاف الضعیف(1)
القویّ فی القرآن والحدیث
وُصف اللّه سبحانه بمشتقّات مادّة «قوی» فی القرآن الکریم ثلاثة عشر مرّة، ورد فی ثلاث منها أَنّ القوّة للّه(2)، وفی سبع منها ذکرت صفة «القویّ» مع صفة «العزیز»(3)، وجاءت هذه الصفة مع عبارة «شدید العقاب» مرّتین(4) ووردت عبارة «شدید القوى» مرة واحدة.(5)
وقد استُعملت صفة «القوی» فی القرآن والأَحادیث کصفةٍ ذاتیّة، وصفة فعلیّة،
فصل پنجاه و ششم
قوى
واژهشناسى «قوى»
صفت «قوى (نیرومند)»، فعیل به معناى فاعل از مادّه ی «قوى» است که بر شدّتْ دلالت دارد و متضادّ «ضعف» است. پس قوى، خلافِ «ضعیف» است.
قوى، در قرآن و حدیث
در قرآن کریم، خداى سبحان با برگرفتههاى مادّه قوى، سیزده بار وصف شده است. در سه بارِ آنها آمده که نیرو از آنِ خداست. در هفت مورد، صفت «قوى» با صفت «عزیز» به کار رفته است. این صفت، دوبار همراه با عبارت «شدید العقاب؛ سخت کیفر» و یک بار نیز در تعبیر «شدید القوى؛ پُر نیرو» یاد شده است.
در قرآن و احادیث، صفت «قوى» به عنوان صفت ذاتى و صفت فعلى به کار رفته است. قوى بودن خدا به عنوان صفت ذاتى، به معناى ضعیف نبودن اوست و جمله «قوىّ لا تضعف؛ نیرومندى هستى که ناتوان نمىشوى»، به این معنا اشاره دارد.
و نیرومندى خداى متعال، به عنوان صفت فعلى، به معناى آفریدن موجودات
وقوّة اللّه سبحانه کصفة ذاتیّة تعنی عدم ضعفه، وجملة: «قَوِیٌّ لا تَضعُفُ»(6) تشیر إِلى هذا المعنى. وقوّته تعالى کصفة فعلیّة تعنی خلقه الموجودات العظیمة القویّة، وإِلیها تُشیر جملة: «إِنَّما قُلنا: إِنَّهُ قَوِیٌّ لِلخَلقِ القَوِیِّ»(7)
56 / 1
مَعنى قُوَّتِهِ
5124. الإمام الصادق علیه السلام: إِنَّما سُمِّیَ رَبُّنا- جَلَّ جَلالُهُ- قَوِیّا لِلخَلقِ العَظیمِ القَوِیِّ الَّذی خَلَقَ، مِثلِ الأَرضِ وما عَلَیها، مِن جِبالِها وبِحارِها ورِمالِها و أَشجارِها وما عَلَیها، مِنَ الخَلقِ المُتَحَرِّکِ مِنَ الإِنسِ ومِنَ الحَیَوانِ، وتَصریفِ الرِّیاحِ وَالسَّحابِ المُسَخَّرِ المُثَقَّلِ بِالماءِ الکَثیرِ، وَالشَّمسِ وَالقَمَرِ وعِظَمِهِما وعِظَمِ نورِهِما، الَّذی لا تُدرِکُهُ الأَبصارُ بُلوغاً ولا مُنتَهىً، وَالنُّجومِ الجارِیَةِ ودَوَرانِ الفَلَکِ وغِلَظِ السَّماءِ، وعِظَمِ الخَلقِ العَظیمِ، وَالسَّماءِ المُسَقَّفَةِ فَوقَنا راکِدَةً فِی الهَواءِ، وما دونَها مِنَ الأَرضِ المَبسوطَةِ، وما عَلَیها مِنَ الخَلقِ الثَّقیلِ، وهِیَ راکِدَةٌ لا تَتَحَرَّکُ، غَیرَ أَنَّهُ رُبَّما حَرَّکَ فیها ناحیةً، وَالنّاحِیَةُ الأُخرى ثابِتَةٌ، ورُبَّما خَسَفَ مِنها ناحِیَةً وَالنّاحِیَةُ الأُخرى قائِمَةٌ، یُرینا قُدرَتَهُ ویَدُلُّنا بِفِعلِهِ عَلى مَعرِفَتِهِ.
فَلِهذا سُمِّیَ قَوِیّا، لا لِقَوَّةِ البَطشِ المَعروفَةِ مِنَ الخَلقِ، ولَو کانَت قُوَّتُهُ تُشبِهُ قُوَّةَ الخَلقِ لَوَقَعَ عَلَیهِ التَّشبیهُ، وکانَ مُحتَمِلاً لِلزِّیادَةِ، ومَا احتَمَلَ الزِّیادَةَ کانَ ناقِصا، وما کانَ ناقِصا لَم یَکُن تامّا، وما لَم یَکُن تامّا کانَ عاجِزا ضَعیفا، وَاللّهُ عز و جل لا یُشَبَّهُ بِشَیءٍ، وإِنَّما قُلنا: إِنَّهُ قَوِیٌّ لِلخَلقِ القَوِیِّ.(8)
سترگِ نیرومند است و جمله ی «انّما قلنا: إنّه قویّ للخلق القوى؛ گفتیم او نیرومند است، به دلیل آفریدن [موجودات] نیرومند»، به این معنا اشاره مىکند.
56 / 1
معناى نیرومندى او
5124. امام صادق علیه السلام: پروردگار ما- که بزرگ است شکوه او- نیرومند نامیده شده است، به دلیل آفرینش سترگِ نیرومندش که مانند زمین را و آنچه را روى آن است، اعم از کوهها و دریاها و شنها و درختان، آفریده است و آنچه از آفریدههاى جنبنده که بر روى آن است، اعم از انسان و حیوان، و گرداندن بادها و ابر رام شده ی سنگین بار از آب فراوان و خورشید و ماه و سترگى آن دو و بزرگىِ فروغ آن دو که دیدگان به آن نمىرسند و پایان آن را در نمىیابند و ستارگان روان و گردش فلک و ستبرى آسمان و سترگى آفریدههاى سترگ و آسمان بر افراشته بر فراز ما که در هوا جاى گرفته و زمین گستردهاى که زیر آن است و آنچه از آفریدههاى گران بر آن است، و [این که] آن [زمین] ساکن است، حرکت نمىکند، جز آن که بسا [خداوند] ناحیهاى از آن را به حرکت در مىآورد و ناحیه ی دیگر ثابت است (زمین لرزه) و چه بسا ناحیهاى از آن را فرو مىبرد و ناحیه ی دیگر پا برجاست (رانش زمین). [خدا با این کارها] توانایى خود را به ما مىنمایانَد و با کار خود به شناخت خود، رهنمون مىگردد.
از این رو، نیرومند نامیده شده است، نه آن گونه که از آفریدهها مىشناسیم و [با دست] سخت و محکم مىگیرند و اگر نیرومندى او به نیرومندى آفریدهها مىمانست، همانندى بر او واقع مىشد و [خدا] تاب افزونى مىداشت و آن که تاب افزونى داشته باشد، ناقص است و آنچه ناقص باشد، تام نیست و آنچه تام نباشد، عاجز و ناتوان است و خداوند متعال به چیزى همانند نمىگردد و تنها بهدلیل آفرینش [آفریدههاى] نیرومند، گفتیم که او نیرومند است.
5125. الإمام الجواد علیه السلام: سَمَّینا رَبَّنا قَوِیّا، لا بِقُوَّةِ البَطشِ المَعروفِ مِنَ المَخلوقِ، ولَو کانَت قُوَّتُهُ قُوَّةَ البَطشِ المَعروفِ مِنَ المَخلوقِ لَوَقَعَ التَّشبیهُ ولاَحتَمَلَ الزِّیادَةَ، ومَا احتَمَلَ الزِّیادَةَ احتَمَلَ النُّقصانَ، وما کانَ ناقِصا کانَ غَیرَ قَدیمٍ، وما کانَ غَیرَ قَدیمٍ کانَ عاجِزا.(9)
56 / 2
خَصائِصُ قُوَّتِهِ
الکتاب
«أَنَّ اَلْقُوَّةَ لِلّهِ جَمِیعاً».(10)
«لا قُوَّةَ إِلاّ بِاللّهِ».(11)
«هُوَ اَلْقَوِیُّ اَلْعَزِیزُ».(12)
«ذُو اَلْقُوَّةِ اَلْمَتِینُ».(13)
الحدیث
5126. رسول اللّه صلى الله علیه و آله: الحَمدُ للّهِِ الَّذی… لَهُ الإِحاطِةُ بِکُلِّ شَیءٍ، وَالغَلَبَةُ عَلى کُلِّ شَیءٍ، وَالقُوَّةُ فی کُلِّ شَیءٍ.(14)
5125. امام جواد علیه السلام: پروردگارمان را نیرومند نامیدیم، نه به نیروى سخت گرفتن [ِ دست] که از آفریده شناخته شده است و اگر نیروى او، نیروى سخت گرفتنِ شناخته شده از آفریده بود، همانندى برایش واقع مىشد و تاب افزونى مىداشت و آنچه تاب افزونى داشته باشد، تاب کاستى [هم] دارد و آنچه ناقص باشد، نادیرینه است و آنچه نادیرینه است، ناتوان است.
56 / 2
ویژگىهاى نیرومندى او
قرآن
«… که نیرومندى، یکسره از آنِ خداست».
«هیچ نیرویى جز از جانب خدا نیست».
«اوست نیرومند پیروزمندِ شکستناپذیر».
«[خداوند متعال] نیرومندِ استوار است».
حدیث
5126. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: ستایش، خداى راست که… احاطه به همه ی اشیا و چیرگى بر همه چیز و نیرومندى در همه چیز، از آنِ اوست.
5127. عنه صلى الله علیه و آله: اللّهُمَّ إِنَّکَ حَیٌّ لا تَموتُ… وقَوِیٌّ لا تَضعُفُ، وحَلیمٌ لا تَعجَلُ.(15)
5128. عنه صلى الله علیه و آله: یا أَشرَفَ مِن کُلِّ شَریفٍ، یا أَرفَعَ مِن کُلِّ رَفیعٍ، یا أَقوى مِن کُلِّ قَوِیٍّ.(16)
5129. الإمام علیّ علیه السلام: اللّهُمَّ إِنّی أَسأَلُکَ… بِقُوَّتِکَ الَّتی قَهَرتَ بِها کُلَّ شَیءٍ، وخَضَعَ لَها کُلُّ شَیءٍ، وذَلَّ لَها کُلُّ شَیءٍ.(17)
5130. عنه علیه السلام- مِن کَلامِهِ عِندَ تِلاوَتِهِ: «یا أَیُّهَا اَلْإِنْسانُ ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ اَلْکَرِیمِ»(18)-: فَتَعالى مِن قَوِیٍّ ما أَکرَمَهُ! وتَواضَعتَ مِن ضَعیفٍ ما أَجرَأَکَ عَلى مَعصِیَتِهِ!(19)
5131. عنه علیه السلام: کُلُّ شَیءٍ خاشِعٌ لَهُ، وکُلُّ شَیءٍ قائِمٌ بِهِ، غِنى کُلِّ فَقیرٍ، وعِزُّ کُلِّ ذَلیلٍ، وقُوَّةُ کُلِّ ضَعیفٍ.(20)
5132. عنه علیه السلام: کُلُّ قَویٍّ غَیرُهُ ضَعیفٌ.(21)
5133. عنه علیه السلام- فی بَیانِ مَعنى قَولِ المُؤَذِّنِ «اللّهُ أَکبَرُ»-: لِقَولِهِ «اللّهُ أَکبَرُ» مَعانٍ کَثیرَةٌ… الثّالِثُ: «اللّهُ أَکبَرُ» أَیِ القادِرُ عَلى کُلِّ شَیءٍ، یَقدِرُ عَلى ما یَشاءُ، القَوِیُّ لِقُدرَتِهِ المُقتَدِرُ عَلى خَلقِهِ، القَوِیُّ لِذاتِهِ، وقُدرَتُهُ قائِمَةٌ عَلَى الأَشیاءِ کُلِّها، إِذا قَضى أَمرا فَإِنَّما یَقولُ لَهُ کُن فَیَکونُ.(22)
5127. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خدایا! تو آن زندهاى که نمىمیرى… و آن نیرومندى که ناتوان نمىشوى و آن بردبارى که شتاب نمىکنى.
5128. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: اى شریفتر از هر شریف، اى بلندپایهتر از هر بلندپایه، اى نیرومندتر از هر نیرومند!
5129. امام على علیه السلام: خدایا! من از تو درخواست مىکنم… به نیرویت که با آن، همه چیز را مقهور ساختى و همه چیز به آن، گردن نهاد و همه چیز در برابر آن، رام شد.
5130. امام على علیه السلام- از گفتار ایشان هنگام تلاوتِ: «اى انسان! چه چیزْ تو را نسبت به پروردگار کریمت فریفته است؟»-: پس بلندپایه گشت نیرومندى که بس کریم است! و فرومایه شدى اى [انسانِ] ناتوانى که بر نافرمانى او بسى گستاخى!
5131. امام على علیه السلام: همه چیز براى او فروتن است و همه چیز به او استوار است. [مایه ی] بىنیازىِ هر نیازمند، عزّت هر ذلیل و نیرومندىِ هر ناتوان است.
5132. امام على علیه السلام: هر نیرومندى جز او ناتوان است.
5133. امام على علیه السلام- در بیان معناى گفتار اذان گو: «اللّه اکبر»-: سخن او که «خدا، بزرگتر است»، معانى بسیار دارد:… سوم، «خدا بزرگتر است»، یعنى بر همه چیز تواناست و بر هر چه بخواهد، توان دارد. نیرومند به دلیل توانایىاش و بسیار توانا بر آفریدگانش، نیرومند به ذات خود. توانایى او بر همه ی اشیا استوار است. هر گاه به چیزى حکم کند، تنها مىگوید: «باش!»، پس به وجود مىآید.
5134. عنه علیه السلام: اِعتَصَمتُ بِاللّهِ الَّذی لا إِلهَ إِلاّ هُوَ، الَّذی هُوَ فی عُلُوِّهِ دانٍ، وفی دُنُوِّهِ عالٍ، وفی سُلطانِهِ قَوِیٌّ.(23)
5135. الإمام الحسن علیه السلام- فِی الدُّعاءِ-: یا شَدیدَ القُوى، یا شَدیدَ المِحالِ(24)(25)
5136. الکافی عن أبی بصیر: جاءَ رَجُلٌ إِلى أَبی جَعفَرٍ علیه السلام فَقالَ لَهُ: أخبِرنی عَن رَبِّکَ مَتى کانَ؟
فَقالَ: وَیلَکَ! إِنَّما یُقالُ لِشَیءٍ لَم یَکُن مَتى کانَ، إِنَّ رَبّی- تَبارَکَ وتَعالى- کانَ ولَم یَزَل حَیّا بِلا کَیفٍ، ولَم یَکُن لَهُ کانَ ولا کانَ لِکَونِهِ کَونَ کَیفٍ ولا کانَ لَهُ أَینٌ ولا کانَ فی شَیءٍ ولا کانَ عَلى شَیءٍ، ولاَ ابتَدَعَ لِمَکانِهِ مَکانا ولا قَوِیَ بَعدَ ما کَوَّنَ الأَشیاءَ، ولا کانَ ضَعیفا قَبلَ أَن یُکَوِّنَ شَیئا، ولا کانَ مُستَوحِشا قَبلَ أَن یَبتَدِعَ شَیئا، ولا یُشبِهُ شَیئا مَذکورا.(26)
5137. الإمام الصادق علیه السلام: الحَمدُ للّهِِ الحَلیمِ الرَّشیدِ، القَوِیِّ الشَّدیدِ، المُبدِىَ المُعیدِ، الفَعّالِ لِما یُریدُ.(27)
5138. الإمام الکاظم علیه السلام: کُلُّ قَویٍّ ضَعیفٌ عِندَ قُوَّةِ اللّهِ.(28)
5134. امام على علیه السلام: پناه آوردم به خدایى که جز او خدایى نیست؛ آن که در والایى خود، نزدیک است و در نزدیکى خود، والا و در سلطه ی خود، نیرومند.
5135. امام حسن علیه السلام- در دعا-: اى بسیار نیرومند، اى سختْ کیفر.
5136. الکافى- به نقل از ابو بصیر-: مردى خدمت امام باقر علیه السلام آمد و به ایشان گفت: مرا از پروردگارت آگاه کن که از کِى بوده است؟
فرمود: «واى بر تو! تنها درباره ی چیزى که نبوده، گفته مىشود: «از کِى بوده است؟» پروردگار من- که والا و بلندپایه است- همواره زنده است، بى چگونگى، و براى او «بود» نیست و هستىاش چگونگى ندارد و او را مکان نیست و در چیزى نبوده و بر روى چیزى نیست و جایگاهى براى جاى خود، نوآورى نکرده و پس از آن که اشیا را پدید آورد، نیرومند نشد، و پیش از آن که چیزى پدید آورد، ناتوان نبود و پیش از آن که چیزى نو آورى کند، دلتنگ نبود و به شىء یاد شدهاى [در زبان یا ذهن] نمىمانْد».
5137. امام صادق علیه السلام: ستایش، از آنِ خداست؛ بردبارِ نیرومندِ توانمند، راهنماى راه راست، آغازگر باز گرداننده و بسیار کنشگر در آنچه خواهد.
5138. امام کاظم علیه السلام: هر نیرومندى، در برابر نیرومندى خدا، ناتوان است.
1) معجم مقاییس اللغة: ج 5 ص 36.
2) البقرة: 165، الکهف: 39، الذاریات: 58.
3) هود: 66، الحجّ: 40، 79، الأحزاب: 25، الشورى: 19، الحدید: 25، المجادلة: 21.
4) الأنفال: 52، غافر: 22.
5) النجم: 5.
6) راجع: ص 550 ح 5127.
7) راجع: ص 546 ح 5124.
8) بحار الأنوار: ج 3 ص 193 عن المفضّل بن عمر فی الخبر المشتهر بتوحید المفضل.
9) الکافی: ج 1 ص 117 ح 7، التوحید: ص 194 ص 7، الاحتجاج: ج 2 ص 468 ح 321 کلّها عن أبی هاشم الجعفری، بحار الأنوار: ج 4 ص 154 ح 1.
10) البقرة: 165.
11) الکهف: 39.
12) هود: 66 وراجع: الحج: 40، 74 والأحزاب: 25 والشورى: 19 والحدید: 25 والمجادلة: 21.
13) الذاریات: 58.
14) الاحتجاج: ج 1 ص 138 و 139 ح 32 عن علقمة بن محمّد الحضرمی عن الإمام الباقر علیه السلام، روضة الواعظین: ص 103، نهجالبلاغة: الخطبة 86 وفیه «الغلبة لکلّ شیء، والقوّة على کلّ شیء»، بحارالأنوار: ج4 ص 319 ح 45.
15) مهج الدعوات: ص 174 عن سلمان عن الإمام علیّ علیه السلام، بحار الأنوار: ج 95 ص 389 ح 29.
16) البلد الأمین: ص 406، بحار الأنوار: ج 94 ص 390.
17) مصباح المتهجّد: ص 844 ح 910، الإقبال: ج 3 ص 331 کلاهما عن کمیل بن زیاد، البلد الأمین: ص 188.
18) الانفطار: 6.
19) نهج البلاغة: الخطبة 223، بحار الأنوار: ج 71 ص 192 ح 59.
20) نهج البلاغة: الخطبة 109.
21) نهج البلاغة: الخطبة 65، غرر الحکم: ح 6884 وفیه «غیر اللّه سبحانه».
22) التوحید: ص 238 ح 1، معانی الأخبار: ص 38 ح 1 کلاهما عن یزید بن الحسن عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام، بحار الأنوار: ج 84 ص 131 ح 24.
23) مهج الدعوات: ص 168، بحار الأنوار: ج 95 ص 393 ح 32 و راجع: جمال الاُسبوع: ص 179 و الدعوات: ص 94 ح 228.
24) المِحَالُ: العُقوبة و النَّکال (مجمع البحرین: ج 3 ص 1676).
25) المجتنى: ص 81.
26) الکافی: ج 1 ص 88 ح 3، التوحید: ص 173 ح 2، بحار الأنوار: ج 3 ص 326 ح 23.
27) الإقبال: ج 2 ص 123 عن سلمة بن الأکوع، بحار الأنوار: ج 98 ص 243 ح 3.
28) مهج الدعوات: ص 41، بحار الأنوار: ج 86 ص 55 ح 60 نقلاً عن الکتاب العتیق الغروی عن الإمام علیّ علیه السلام.