القریب لغةً
«القریب» فعیل بمعنى فاعل، مشتقّ من مادّة «قرب» وهو یدلّ على خلاف البُعد(1)
القریب فی القرآن والحدیث
وردت مشتقّات مادّة «قرب» منسوبة إلى اللّه خمس مرّات فی القرآن الکریم، فقد جاءت صفة القریب مع صفة «المجیب» مرّةً واحدةً(2)، ومع صفة «السمیع» مرّة واحدةً أَیضا(3)، ووحدها کذلک(4) کما عُدَّ النصر الإلهیّ قریبا، مرّةً واحدةً، وکذا الرحمة الإلهیّة(5)
لقد أَکّد القرآن والأَحادیث قرب اللّه إِلى الموجودات فی العالم بخاصّة الإنسان، بل قال سبحانه فی الإنسان: «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ اَلْوَرِیدِ»(6)
فصل پنجاه و پنجم
قریب
واژهشناسى «قریب»
صفت «قریب (نزدیک)»، فعیل به معناى فاعل، برگرفته از مادّه ی «قرب (نزدیکى)» است که بر متضادّ «بعید (دور)» دلالت دارد.
قریب، در قرآن و حدیث
برگرفتههاى مادّه ی «قرب»، پنج بار در قرآن کریم به خداوند، نسبت داده شده است. صفت «قریب» با صفت «مُجیب»، یک بار و با صفت «سمیع»، یک بار و به تنهایى نیز یک بار به کار رفته است و هر یک از یارى خدا و رحمت خدا نیز یک بار «قریب» شمرده شدهاند.
قرآن و احادیث، بر نزدیک بودن خدا به موجودات جهان، بویژه انسان، تأکید کردهاند. حتّى خداى سبحان درباره ی انسان مىفرماید: «و ما از رگ گردن به او نزدیکتریم».
ونطقت الأَحادیث بتفاوت قرب اللّه وقرب الکائنات الأُخرى، ونفت عن اللّه سبحانه لوازم قرب المخلوقات بعضها إِلى البعض الآخر. بناءً على هذا، فی الوقت الذی لا ینسجم قرب المخلوقات بعضها من بعض مع بعدها وتعالی أَحدها على الآخر، وکذلک ما یستلزمه قرب المخلوقات من الالتصاق والملابسة، فإنّ قرب اللّه هو فی عین بُعده ومصحوب بالتعالی وبلا التصاق وملابسة ومداناة.
والنقطة المهمّة فی صفة «القریب» هی أَنّ القرب صنفان:
صنف تکوینیّ: من جهة أَنّ قربه سبحانه من الموجودات الأُخرى لا یتفاوت، و أَنّه قریب منها بقیاس واحد، وقد جاء فی الأَحادیث:
«اِستَوى فی کُلِّ شَیءٍ فَلَیسَ شَیءٌ أَقرَبَ إِلَیهِ مِن شَیءٍ»(7)
وصنف تشریعیّ معنویّ: ومن هذه الجهة هو سبحانه أَقرب إِلى المؤمنین من الملحدین، والعباد، بمقدار الإیمان والأَعمال یتقرّبون إِلى اللّه تعالى.
55 / 1
قَریبٌ فی بُعدِهِ
5102. الإمام علیّ علیه السلام- فی صِفَةِ اللّهِ جَلَّ و عَلا-: قَریبٌ فی بُعدِهِ، بَعیدٌ فی قُربِهِ.(8)
5103. الکافی عن أبی الحسن(9) علیه السلام: نَأى فی قُربِهِ وقَرُبَ فی نَأیِهِ؛ فَهُوَ فی نَأیِهِ قَریبٌ،
احادیث، قریب بودن خدا با قریب بودن دیگر موجودات را متفاوت دانستهاند و لوازم نزدیک بودن آفریدهها نسبت به همدیگر را از خداوند، نفى کردهاند. بر این پایه، در حالى که نزدیک بودن آفریدهها نسبت به هم با دور بودن و یا بالاتر بودن یکى از دیگرى سازگار نیست، و نیز لازمه ی نزدیک بودن آفریدهها به هم، چسبیدن و در هم آمیختن است، نزدیکى خدا در عین دورى او بوده، همراه با بالاتر بودن و بى چسبیدن و در هم آمیختن و نزدیک شدن به آنهاست.
نکته ی مهم درباره ی صفت قریب، آن است که نزدیکى، دو گونه است:
1. گونه تکوینى. از این جهت، نزدیک بودن خدا نسبت به موجودات مختلف، متفاوت نیست و خدا به یک اندازه به آنها نزدیک است. در احادیث آمده است: «نسبتش به همه چیز، یکسان است. پس چیزى به او نزدیکتر از چیز دیگرى نیست».
2. گونه ی تشریعى معنوى. از این جهت، او به مؤمنان نزدیکتر است تا ملحدان، و بندگان به اندازه ی ایمان و اعمال صالح، به خداى متعال، نزدیک مىگردند.
55 / 1
در دورى خود، نزدیک است
5102. امام على علیه السلام- در وصف خداوند عز و جل-: نزدیک است در [عین] دورى خود، و دور است در نزدیکى خود.
5103. الکافى- به نقل از ابو الحسن(10) علیه السلام-: در نزدیکى خود، دور شد و در دورى خود،
وفی قُربِهِ بَعیدٌ.(11)
55 / 2
قَریبٌ فی عُلُوِّهِ
5104. رسول اللّه صلى الله علیه و آله- فِی الدُّعاءِ-: یا عالی؛ القَریبُ فی عُلُوِّهِ وَارتِفاعِهِ ودَوامِهِ.(12)
5105. عنه صلى الله علیه و آله- أَیضاً-: یا قَریبُ؛ المُجیبُ المُتَدانی دونَ کُلِّ شَیءٍ، یا عالی؛ الشّامِخُ فِی السَّماءِ فَوقَ کُلِّ شَیءٍ عُلُوُّهُ وَارتِفاعُهُ.(13)
5106. عنه صلى الله علیه و آله: یا مَن هُوَ فی عُلُوِّهِ قَریبٌ، یا مَن هُوَ فی قُربِهِ لَطیفٌ.(14)
5107. الإمام علیّ علیه السلام: لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ المُتَعالِی القَریبُ فی عُلُوِّ ارتِفاعِهِ دُنُوُّهُ.(15)
5108. الإمام زین العابدین علیه السلام: کانَ الحَسَنُ بنُ عَلِیِّ بنِ أَبی طالِبٍ علیهما السلام یُصَلّی، فَمَّرَ بَینَ یَدَیهِ رَجُلٌ فَنَهاهُ بَعضُ جُلَسائِهِ، فَلَمَّا انصَرَفَ مِن صَلاتِهِ، قالَ لَهُ:
لِمَ نَهَیتَ الرَّجُلَ؟
قالَ: یَا ابنَ رَسولِ اللّهِ حَظَرَ(16) فیما بَینَکَ وبَینَ المِحرابِ.
نزدیک شد. پس او در دورى خود، نزدیک و در نزدیکى خود، دور است.
55 / 2
در والایى خود، نزدیک است
5104. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله- در دعا-: اى والا؛ نزدیک در [عین] والایى، بلندپایگى و پایدارى خود!
5105. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله- در دعا-: اى نزدیک؛ اجابتگرِ نزدیک، نزدیکتر از همه چیز، اى بلندپایه، والا در آسمان که والایى و بلند پایگى او بالاتر از همه چیز است!
5106. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: اى آن که در والایى خود، نزدیک است؛ اى آن که در نزدیکى خود، لطیف است!
5107. امام على علیه السلام: خدایى نیست، جز خداى بلندپایه ی نزدیک، که نزدیکى او، در [عین] والایىِ بلند پایگى اوست.
5108. امام زین العابدین علیه السلام: حسن بن على علیهما السلام نماز مىگزارد که مردى از پیش روى او گذشت. یکى از همنشینان ایشان، آن مرد را [از آن کار] باز داشت. امام علیه السلام هنگامى که نمازش را به پایان برد، به او فرمود: «چرا آن مرد را باز داشتى؟».
گفت: اى پسر پیامبر خدا! میان تو و محراب، مانع شد.
فَقالَ: وَیحَکَ، إِنَّ اللّهَ عز و جل أَقرَبُ إِلَیَّ مِن أَن یَحظُرَ فیما بَینی وبَینهُ أَحَدٌ.(17)
55 / 3
قَریبٌ إلى مَن دَعاهُ
الکتاب
«وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ اَلدّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَ لْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ».(18)
«وَ اُدْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اَللّهِ قَرِیبٌ مِنَ اَلْمُحْسِنِینَ».(19)
الحدیث
5109. الإمام علیّ علیه السلام: لا إِلهَ إِلاّ اللّهُ الشّاکِرُ لِلمطیعِ لَهُ، المُملی لِلمُشرِکِ بِهِ، القَریبُ مِمَّن دَعاهُ عَلى حالِ بُعدِهِ، وَالبَرُّ الرَّحیمُ بِمَن لَجَأَ إِلى ظِلِّهِ وَاعتَصَمَ بِحَبلِهِ.
5110. الإمام زین العابدین علیه السلام- مِن دُعائِهِ لِوُلدِهِ علیهم السلام-: و أَعِذنا مِن عَذابِ السَّعیرِ، و أَعطِ جَمیعَ المُسلِمینَ وَالمُسلِماتِ وَالمُؤمِنینَ وَالمُؤمِناتِ مِثلَ الَّذی سَأَلتُکَ لِنَفسی ولِوُلدی فی عاجِلِ الدُّنیا وآجِلِ الآخِرَةِ، إِنَّکَ قَریبٌ مُجیبٌ سَمیعٌ عَلیمٌ عَفُوٌّ غَفورٌ رَؤوفٌ رَحیمٌ «آتِنا فِی اَلدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی اَلْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ اَلنّارِ»(20)(21)
فرمود: «واى بر تو! خداوند عز و جل به من، نزدیکتر از آن است که میان من و او، کسى مانع شود».
55 / 3
به کسى که او را بخواند، نزدیک است
قرآن
«و هر گاه بندگان من از تو درباره ی من بپرسند، [بگو:] من نزدیکم. خواندن دعا کننده را، آن گاه که مرا بخواند، پاسخ مىدهم. پس باید [دعوت] مرا اجابت کنند و به من ایمان آورند، باشد که راه یابند».
«و او را با بیم و امید بخوانید، که رحمت خدا، به نیکوکاران، نزدیک است».
حدیث
5109. امام على علیه السلام: خدایى جز اللّه نیست؛ سپاسگزارِ کسى که از او فرمان ببرد، مهلت دهنده به کسى که به او شرک بورزد، نزدیک به کسى که او را در حال دورىاش [از خدا] بخواند، و نیکى کننده ی مهربان به کسى که به او پناه آورَد و به رشته ی او چنگ زند.
5110. امام زین العابدین علیه السلام- از دعاى ایشان براى فرزندانش-: و ما را از آتش شعلهور، پناه ده و به همه ی مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان مؤمن، مانند آنچه براى خود و براى فرزندانم درباره ی دنیاى زودگذر و آخرت دیرپا از تو خواستم، عطا کن که تو نزدیک، اجابتگر، شنوا، دانا، بخشاینده، آمرزگار، مهرورز و مهربانى. «به ما در دنیا، نیکى و در آخرت، نیکى عطا کن و ما را از عذاب آتش، نگاهدار».
55 / 4
قَریبٌ إلى مَن حاوَلَ قُربَهُ
5111. الإمام زین العابدین علیه السلام- مِن دُعائِهِ لِوَداعِ شَهرِ رَمَضانَ-: أَنتَ المَلیءُ بِما رُغِبَ فیهِ إِلَیکَ، الجَوادُ بِما سُئِلتَ مِن فَضلِکَ، القَریبُ إِلى مَن حاوَلَ قُربَکَ.(22)
55 / 5
أَقرَبُ مِن کُلِّ قَریبٍ
الکتاب
«وَ لَقَدْ خَلَقْنَا اَلْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ اَلْوَرِیدِ».(6)
«فَلَوْ لا إِذا بَلَغَتِ اَلْحُلْقُومَ- وَ أَنْتُمْ حِینَئِذٍ تَنْظُرُونَ- وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْکُمْ وَ لکِنْ لا تُبْصِرُونَ».(23)
الحدیث
5112. الإمام علیّ علیه السلام: الحَمدُ للّهِِ أَوَّلِ مَحمودٍ وآخِرِ مَعبودٍ و أَقرَبِ مَوجودٍ، البَدیءِ بِلا مَعلومٍ لِأَزَلِیَّتِهِ، ولا آخِرَ لِأَوَّلِیَّتِهِ، وَالکائِنِ قَبلَ الکَونِ بَغَیرِ کِیانٍ.(24)
5113. عنه علیه السلام- فِی الدُّعاءِ-: یا مَن هُوَ أَقرَبُ إِلَیَّ مِن حَبلِ الوَریدِ، یا فَعّالاً لِما یُریدُ.(25)
55 / 4
نزدیک است به کسى که نزدیکىِ او را بجوید
5111. امام زین العابدین علیه السلام- از دعاى ایشان در وداع ماه رمضان-: تویى بىنیازِ توانا(26) بر آنچه به خاطر آن به تو رغبت شود؛ بخشنده ی آنچه از بخششت خواسته شده و نزدیک به کسى که نزدیکىِ تو را جُسته است.
55 / 5
نزدیکتر از هر نزدیک
قرآن
«و بىگمان، انسان را آفریدهایم و آنچه را نفس او به آن وسوسه مىکند، مىدانیم، و ما از رگ گردن به او نزدیکتریم».
«پس چرا [محتضر را باز نمىگردانید] آن گاه که [جانش] به گلوگاه رسد؟ و شما در آن هنگام مىنگرید و ما به او از شما نزدیکتریم؛ ولى شما درنمىیابید».
حدیث
5112. امام على علیه السلام: ستایش، خدا راست؛ نخستین ستوده و واپسین پرستیده و نزدیکترین موجود؛ آغازگرى که آغاز او دانسته نیست، و اوّل بودن او را پایانى نیست، و باشنده ی پیش از هستى است، بدون هستى [گرفتن از کسى].
5113. امام على علیه السلام- در دعا-: اى آن که او به من از رگ گردن، نزدیکتر است. اى بسیار کنشگر در هر آنچه خواهد.
55 / 6
ما لا یُوصَفُ قُربُهُ بِهِ
5114. الإمام علیّ علیه السلام قَریبٌ مِنَ الأَشیاءِ غَیرَ مُلابِسٍ(27)، بَعیدٌ مِنها غَیرَ مُبایِنٍ.(28)
5115. عنه علیه السلام: المُتَعالی عَنِ الخَلقِ بِلا تَباعُدٍ مِنهُم، القَریبُ مِنهُم بِلا مُلامَسَةٍ مِنهُ لَهُم.(29)
5116. عنه علیه السلام: لَم یَقرُب مِنَ الأَشیاءِ بِالتِصاقٍ، ولَم یَبعُد عَنها بِافتِراقٍ.(30)
5117. عنه علیه السلام: سَبَقَ فِی العُلُوِّ فَلا شَیءَ أَعلى مِنهُ، وقَرُبَ فِی الدُّنُوِّ فَلا شَیءَ أَقرَبُ مِنهُ، فَلاَ استِعلاؤُهُ باعَدَهُ عَن شَیءٍ مِن خَلقِهِ، ولا قُربُهُ ساواهُم فِی المَکانِ بِهِ.(31)
5118. الإمام الحسین علیه السلام: قَریبٌ غَیرُ مُلتَصِقٍ، وبَعیدٌ غَیرُ مُتَقَصٍّ.(32)
5119. الإمام الصادق علیه السلام- فی قَولِهِ تَعالى: «اَلرَّحْمنُ عَلَى اَلْعَرْشِ اِسْتَوى»(33)-: اِستَوى فی کُلِّ شَیءٍ، فَلَیسَ شَیءٌ أَقرَبَ إِلَیهِ مِن شَیءٍ، لَم یَبعُد مِنهُ بَعیدٌ، ولَم یَقرُب مِنهُ
55 / 6
آنچه نزدیک بودن خدا، از طریق آن، توصیف نمىشود
5114. امام على علیه السلام: نزدیک است به اشیا، امّا نه در آمیزنده [با آنها]؛ دور است از آنها، امّا نه جدا شونده.
5115. امام على علیه السلام: [خداوند،] برتر و بالاتر از آفریدههاست، بىدورى از ایشان؛ نزدیک است به آنها، بى لمس کردن آنها توسّط او.
5116. امام على علیه السلام: با چسبیدن، به چیزها نزدیک نشد و با جدا شدن، از آنها دور نیست.
5117. امام على علیه السلام: در بلند پایگى پیشى گرفته است. پس چیزى بلندپایهتر از او نیست و در نزدیکى، [آن سان] نزدیک شده که چیزى نزدیکتر از او نیست. پس نه بلند پایگىاش، او را از چیزى از آفریدههایش دور داشته است و نه نزدیکىاش آنها را در جایگاه، با او برابر ساخته است.
5118. امام حسین علیه السلام: نزدیک است، امّا نه چسبیده [به اشیا] و دور است، امّا نه با فاصله.
5119. امام صادق علیه السلام- درباره ی سخن خداى متعال: «رحمتگرى که بر عرش، استوا یافت»-: نسبتش به همه چیز، یکسان است. پس چیزى به او نزدیکتر از چیزى نیست. هیچ دورى، از او دور نشده و نزدیکى به او نزدیک نشده است.
قَریبٌ، اِستَوى فی کُلِّ شَیءٍ.(34)
5120. الإمام الرضا علیه السلام: مُبایِنٌ لا بِمَسافَةٍ، قَریبٌ لا بِمُداناةٍ.(35)
5121. عنه علیه السلام- فی صِفَةِ اللّهِ جَلَّ و عَلا-: قَریبٌ غَیرُ مُلتَزِقٍ وبَعیدٌ غَیرُ مُتَقَصٍّ.(36)
55 / 7
الرَّاحِلُ إلَیهِ قَریبُ المَسافَةِ
5122. الإمام زین العابدین علیه السلام- فِی الدُّعاءِ-: وَأَعلَمُ أَنَّکَ لِلرّاجی بِمَوضِعِ إِجابَةٍ… وَأَنَّ الرَّاحِلَ إِلَیکَ قَریبُ المَسافَةِ.(37)
5123. ربیع الأبرار: قالَ موسى علیه السلام: یا رَبِّ أَینَ أَجِدُکَ؟
قالَ: یا موسى، إِذا قَصَدتَ إِلَیَّ فَقَد وَصَلتَ.(38)
راجع: المحبّة فی الکتاب والسنّة: القسم الثانی / الفصل الثانی / العزم.
نسبتش به همه چیز، یکسان است.
5120. امام رضا علیه السلام: جداست، نه به مسافت؛ نزدیک است، نه با نزدیک آمدن.
5121. امام رضا علیه السلام- در وصف خداوند عز و جل-: نزدیک است، نه آن که چسبیده باشد و دور است، نه آن که فاصله داشته باشد.
55 / 7
رهسپار به سوى او راهش کوتاه است
5122. امام زین العابدین علیه السلام- در دعا-: و مىدانم که تو براى [شخص] امیدوار، در جایگاه اجابتى… و رهسپار به سوى تو، نزدیکْ مسافت است.
5123. ربیع الأبرار: موسى علیه السلام گفت: اى پروردگار من! تو را کجا بیابم؟
فرمود: «اى موسى! هر گاه آهنگ من نمودى، هر آینه رسیدهاى».
ر. ک: دوستى در قرآن و حدیث: قسم دوم / فصل دوم / عزم.
1) معجم مقاییس اللغة: ج 5 ص 80.
2) هود: 61.
3) سبأ: 50.
4) البقرة: 186.
5) البقرة: 214، الأعراف: 56.
6) ق: 16.
7) راجع: ص 540 ح 5119.
8) الکافی: ج 1 ص 85 ح 2، التوحید: ص 285 ح 2، المحاسن: ج 1 ص 373 ح 818، بحار الأنوار: ج 3 ص 270 ح 8.
9) لم یُعلَم أنّ أبا الحسن علیه السلام هنا هل هو الإمام الرضا أو الإمام الکاظم أو الإمام الهادی علیهم السلام، وذلک لاختلاف الرجالیّین فی الفتح بن یزید الجرجانی وهل انّه من أصحاب الإمامین الکاظم والرضا علیهما السلام، أو أنّه من أصحاب الإمامین الرضا والهادی علیهما السلام (لمزید من الإطّلاع راجع: تنقیح المقال: ج 2 ص 2 من أبواب الفاء).
10) معلوم نیست که منظور از ابوالحسن علیه السلام در این جا امام رضا یا امام کاظم یا امام هادى علیهم السلام است؛ زیرا رجال شناسان درباره ی فتح بن یزید جرجانى (راوى حدیث) اختلاف دارند که از اصحاب امام کاظم و امام رضا علیهما السلام بوده یا از اصحاب امام رضا و امام هادى علیهما السلام. (براى آگاهى بیشتر، ر. ک: تنقیح المقال: ج 2 ص 2).
11) الکافی: ج 1 ص 138 ح 3، کشف الغمّة: ج 3 ص 176، التوحید: ص 61 ح 18 نحوه وکلّها عن الفتح بن یزید الجرجانی، بحار الأنوار: ج 4 ص 290 ح 21.
12) جمال الاُسبوع: ص 221 عن وهب بن منبه والحسن البصری والإمام الصادق علیه السلام، مصباح المتهجّد: ص 602 ح 693، الإقبال: ج 1 ص 181 کلاهما فی دعاء إدریس علیه السلام نحوه، بحار الأنوار: ج 90 ص 58 ح 14.
13) جمال الاُسبوع: ص 222 عن وهب بن منبه والحسن البصری والإمام الصادق علیه السلام، مصباح المتهجّد: ص 602 ح 693، الإقبال: ج 1 ص 182 کلاهما فی دعاء إدریس علیه السلام، بحار الأنوار: ج 90 ص 58 ح 14.
14) البلد الأمین: ص 405، بحار الأنوار: ج 94 ص 388.
15) بحار الأنوار: ج 97 ص 223 ح 3 نقلاً عن الدروع الواقیة.
16) کل من حظر بینک و بین شیء فقد حظره علیک، وکل شیء حجز بین شیئین فهو حجاز وحِظار (ترتیب العین: ص 186).
17) التوحید: ص 184 ح 22 عن منیف مولى الإمام الصادق عنه عن أبیه علیهما السلام، بحار الأنوار: ج 83 ص 298 ح 5.
18) البقرة: 186 وراجع: هود: 61.
19) الأعراف: 56.
20) البقرة: 201.
21) الصحیفة السجّادیة: ص 107 الدعاء 25.
22) الصحیفة السّجادیّة: ص 175 الدعاء 45، المزار الکبیر: ص 623، الإقبال: ج 1 ص 425، مصباح المتهجّد: ص 644 ح 717 من دون إسناد إلى المعصوم، بحار الأنوار: ج 98 ص 174 ح 1.
23) الواقعة: 83- 85.
24) مهج الدعوات: ص 144، بحار الأنوار: ج 94 ص 231 ح 8.
25) الکافی: ج 2 ص 484 ح 2، مکارم الأخلاق: ج 2 ص 16 ح 2029 کلاهما عن محمّد بن مسلم عن الإمام الصادق علیه السلام، بحار الأنوار: ج 100 ص 445 ح 22.
26) مَلىء- که در اصل عربى حدیث آمده است- را به «بىنیازِ توانا» ترجمه کردهایم (ر. ک: المصباح المنیر: ص 580، ریاض السالکین: ج 6 ص 156).
27) لابَسْت الأمر: خالطته (الصحاح: ج 3 ص 974). وفی بحار الأنوار: «ملامس» بدل «ملابس».
28) نهج البلاغة: الخطبة 179، بحار الأنوار: ج 4 ص 52 ح 29.
29) التوحید: ص 33 ح 1، الکافی: ج 1 ص 142 ح 7 نحوه وکلاهما عن الحارث الأعور، بحار الأنوار: ج 4 ص 266 ح 14.
30) نهج البلاغة: الخطبة 163، بحار الأنوار: ج 4 ص 306 ح 35.
31) نهج البلاغة: الخطبة 49، شرح الأخبار: ج 2 ص 312 ح 640 عن جعفر بن سلیمان، بحار الأنوار: ج 4 ص 308 ح 36.
32) التوحید: ص 80 ح 35؛ روضة الواعظین: ص 43 وفیه «منفصل» بدل «متقصّ» وکلاهما عن عکرمة، تفسیر العیّاشی: ج 2 ص 337 ح 64 عن یزید بن رویان نحوه، التفسیر المنسوب إلى الإمام العسکری علیه السلام: ص 51 ح 24 عن الإمام الرضا علیه السلام وفیه «ملتزق» بدل «ملتصق»، تاریخ دمشق: ج 14 ص 184 عن عکرمة وفیه «منتقص» بدل «متقصٍّ».
33) طه: 5.
34) الکافی: ج 1 ص 128 ح 8، التوحید: ص 315 ح 2 وفیه «من کلّ شیء» بدل «فی کلّ شیء» فی کلا الموضعین وکلاهما عن عبدالرحمن بن الحجّاج، بحار الأنوار: ج 3 ص 337 ح 47 وراجع: الکافی: ج 1 ص 128 ح 7 وص 127 ح 6 وتفسیر القمّی: ج 2 ص 59 ومعانی الأخبار: ص 29 ح 1.
35) عیون أخبار الرضا: ج 1 ص 151 ح 51، التوحید: ص 37 ح 2 کلاهما عن محمّد بن یحیى بن عمر بن علیّ بن أبی طالب علیه السلام والقاسم بن أیّوب العلوی وص 308 ح 2 عن عبد اللّه بن یونس عن الإمام الصادق عن الإمام علیّ علیهما السلام، الأمالی للمفید: ص 255 ح 4 عن محمّد بن زید الطبری، الأمالی للطوسی: ص 23 ح 28 عن محمّد بن یزید الطبری، الاحتجاج: ج 2 ص 362 ح 283، بحار الأنوار: ج 4 ص 229 ح 3.
36) التوحید: ص 47 ح 9 عن محمّد بن زیاد ومحمّد بن سیّار عن الإمام العسکری عن آبائه علیهم السلام، التفسیر المنسوب إلى الإمام العسکریّ: ص 50 ح 24، بحار الأنوار: ج 3 ص 297 ح 23.
37) مصباح المتهجّد: ص 583 ح 691، بحار الأنوار: ج 98 ص 83 ح 2.
38) ربیع الأبرار: ج 2 ص 63.