جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

العلی

زمان مطالعه: 6 دقیقه

العلیّ لغةً

«العلیّ» فعیل بمعنى فاعل من علا یعلو من مادّة «علو»، وهو یدلّ على السموّ والارتفاع(1)، و «العلیّ»: الرفیع(2)

قال ابن الأَثیر: «العلیّ» الذی لیس فوقه شیء فی المرتبة والحکم، و «المتعالی»: الذی جلّ عن إِفک المفترین وعلا شأنه، وقیل: جلّ عن کلّ وصفٍ وثناء. هو متفاعل من العلوّ، وقد یکون بمعنى العالی(3)

العلیّ فی القرآن والحدیث

لقد استُعملت صفة «العلیّ» فی القرآن الکریم خمس مرّات مع صفة «الکبیر»(4)، ومرّتین مع صفة «العظیم»(5)، ومرّة مع صفة «الحکیم»(6) ووردت صفة «المتعال» مرّة

فصل چهل و پنجم

عَلىّ

واژه‌شناسى «عَلىّ»

صفت «علىّ (بلندمرتبه / والا)»، فعیل به معناى فاعل از «علا، یعلو»، از مادّه ی «علو» است که بر رفعت و بلندى دلالت دارد و علىّ، یعنى: رفیع (والا).

ابن اثیر مى‌گوید: علىّ، کسى است که در پایگاه و فرمان، چیزى بالاتر از او نیست و «متعالى»، کسى است که برتر از دروغِ دروغ‌زنان بوده و شأن او والاست. نیز گفته شده که «متعالى است»، یعنى: برتر از هر وصف و ثنایى است. متعالى، متفاعل از «علو» و گاهى به معناى «عالى» است.

علىّ، در قرآن و حدیث

در قرآن کریم، صفت «علىّ»، پنج بار با صفت «کبیر» و دو بار با صفت «عظیم» و یک بار با صفت «حکیم» به کار رفته است و صفت «متعالى» نیز یک بار وارد شده است.

واحدةً أَیضا(7)، وقد استُعمل اسم «العلیّ» ومشتقّات مادّة «علو» فی الآیات والأَحادیث بالنسبة إِلى أُمور عدیدة، مثلاً: «تَعالى عَمّا یُشْرِکُونَ»(8)، «العَلیّ عَن شِبهِ المَخلوقینَ»(9)، «علیّ المکان»(10)، «أَعلى مِن کُلِّ شَیءٍ»(11)، وقد نزّهت مثلُ هذه الآیات والأَحادیث اللّهَ تعالى عن کلّ نقصٍ وعیب من خلال اسم «العلیّ» ومشتقّات مادّة «علوّ».

45 / 1

العَلِیُّ الکَبیرُ

«ذلِکَ بِأَنَّ اَللّهَ هُوَ اَلْحَقُّ وَ أَنَّ ما یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ اَلْباطِلُ وَ أَنَّ اَللّهَ هُوَ اَلْعَلِیُّ اَلْکَبِیرُ».(12)

راجع: النساء: 34، لقمان: 30، سبأ: 23، الزمر: 67، غافر: 12.

45 / 2

العَلِیُّ العَظیمُ

الکتاب

«لَهُ ما فِی اَلسَّماواتِ وَ ما فِی اَلْأَرْضِ وَ هُوَ اَلْعَلِیُّ اَلْعَظِیمُ».(13)

راجع: البقرة: 255.

نام «علىّ» و برگرفته‌هاى مادّه ی «علو» در آیات و احادیث، درباره ی امور متعدّدى به کار رفته‌اند. براى نمونه: «از آنچه شرک مى‌ورزند، والاتر است»، «بلندپایه‌تر از همسانىِ آفریدگان است»، «والا جایگاه است» و «والاتر از همه چیز است». این گونه آیات و احادیث، با نام «علىّ» و برگرفته‌هاى مادّه ی «علو»، خدا را از هر نقص و عیبى منزّه دانسته‌اند.

45 / 1

بلند مرتبه ی بزرگ

«آن، از آن روست که خدا همان حق است و آنچه [از خدایان] جز او مى‌خوانند، همان باطل، و خداست بلندمرتبه ی بزرگ».

ر. ک: نساء: آیه ی 34، لقمان: آیه ی 30، سبأ: آیه ی 23، زمر: آیه ی 67، غافر: آیه ی 12.

45 / 2

بلندمرتبه ی سترگ

قرآن

«او راست آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است، و اوست بلندمرتبه ی سترگ».

ر. ک: بقره: آیه ی 255.

الحدیث

4946. الإمام الرضا علیه السلام- فی أَسماءِ اللّهِ تَعالى-: اِختارَ لِنَفسِهِ أَسماءً لِغَیرِهِ یَدعوهُ بِها؛ لِأَنَّهُ إِذا لَم یُدعَ بِاسمِهِ لَم یُعرَف، فَأَوَّلُ مَا اختارَ لِنَفسِهِ: العَلِیُّ العَظیمُ؛ لِأَنَّهُ أَعلَى الأَشیاءِ کُلِّها، فَمَعناهُ اللّهُ، وَاسمُهُ العَلِیُّ العَظیمُ هُوَ أَوَّلُ أَسمائِهِ، عَلا عَلى کُلِّ شَیءٍ.(14)

45 / 3

العَلِیُّ الحَکیمُ

«وَ ما کانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُکَلِّمَهُ اَللّهُ إِلاّ وَحْیاً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولاً فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ ما یَشاءُ إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکِیمٌ».(6)

45 / 4

العَلِیُّ الأَعلى

الکتاب

«وَ سَیُجَنَّبُهَا اَلْأَتْقَى- اَلَّذِی یُؤْتِی مالَهُ یَتَزَکّى- وَ ما لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزى- إِلاَّ اِبْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِ اَلْأَعْلى».(15)

«سَبِّحِ اِسْمَ رَبِّکَ اَلْأَعْلَى».(16)

حدیث

4946. امام رضا علیه السلام- درباره ی نام‌هاى خداى متعال-: براى خود، نام‌هایى برگزید تا دیگران، او را با آنها بخوانند؛ زیرا هر گاه او با نامش فرا خوانده نشود، شناخته نمى‌گردد. پس نخستین نامى که براى خود برگزید، «بلندمرتبه ی سترگ» است؛ زیرا او بلندپایه‌ترینِ همه ی چیزهاست پس مقصود از آن [ذات] خداست و نام «بلندمرتبه ی سترگِ» او، نخستین نام اوست؛ بر همه چیز، برترى یافت.

45 / 3

بلندمرتبه ی فرزانه

«و هیچ انسانى را نرسد که خدا با او سخن بگوید، مگر به وحى یا از پسِ پرده‌اى، یا فرستاده‌اى بفرستد تا به اذن او آنچه مى‌خواهد، وحى کند، که او بلندمرتبه فرزانه است».

45 / 4

بلند مرتبه ی والاتر

قرآن

«و پرهیزگارترین، از آن (آتش) بر کنار داشته مى‌شود؛ آن که مال خود را [در راه خدا] مى‌پردازد تا پاکیزه گردد. و کسى را نزد او هیچ [حقّ] نعمتى نیست که [به خاطر آن،] پاداش داده شود، مگر از سرِ جستنِ وجه پروردگار والاترش».

«نام پروردگار والاتَرت را به پاکى بستاى».

الحدیث

4947. الإمام علیّ علیه السلام: اللّهُ الصَّمَدُ الدَّیّانُ، اللّهُ العَلِیُّ الأَعلى.(17)

4948. الإمام الصادق علیه السلام: الحَمدُ للّهِ‌ِ… العَلِیِّ الأَعلَى المُتَعالی، الأَوَّلِ الآخِرِ، الظّاهِرِ الباطِنِ.(18)

45 / 5

صِفَةُ عُلُوِّهِ

الکتاب

«خَلَقَ اَلسَّماواتِ وَ اَلْأَرْضَ بِالْحَقِّ تَعالى عَمّا یُشْرِکُونَ».(19)

«قُلْ لَوْ کانَ مَعَهُ آلِهَةٌ کَما یَقُولُونَ إِذاً لاَبْتَغَوْا إِلى ذِی اَلْعَرْشِ سَبِیلاً- سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمّا یَقُولُونَ عُلُوًّا کَبِیراً».(20)

«وَ جَعَلُوا لِلّهِ شُرَکاءَ اَلْجِنَّ وَ خَلَقَهُمْ وَ خَرَقُوا لَهُ بَنِینَ وَ بَناتٍ بِغَیْرِ عِلْمٍ سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمّا یَصِفُونَ».(21)

الحدیث

4949. الإمام علیّ علیه السلام: الحَمدُ للّهِ‌ِ العَلِیِّ عَن شَبَهِ المَخلوقینَ، الغالِبِ لِمَقالِ الواصِفینَ.(22)

4950. فاطمة علیها السلام: الحَمدُ للّهِ‌ِ العَلِیِّ المَکانِ، الرَّفیعِ البُنیانِ.(23)

حدیث

4947. امام على علیه السلام: خداست بى‌نیازِ جزا دهنده؛ خداست والاى والاتر.

4948. امام صادق علیه السلام: ستایش، خدا راست…؛ والاى والاترِ بلندپایه، اوّلِ آخر، ظاهرِ باطن.

45 / 5

ویژگى بلندمرتبگى او

قرآن

«آسمان‌ها و زمین را به حق آفرید. از آنچه انباز مى‌گیرند، والاتر است».

«بگو: اگر- آن گونه که مى‌گویند- با او خدایانى مى‌بود، در این صورت، بى‌گمان به سوى دارنده ی عرش، راهى مى‌جستند. منزّه است او و از آنچه مى‌گویند، بسى برتر است».

«و براى خدا، انبازانى [از] پرى نهادند، حال آن که [خدا] ایشان را آفریده است، و نادانسته، براى او پسران و دخترانى بر ساختند. او پاک است و از آنچه وصف مى‌کنند، والاتر است».

حدیث

4949. امام على علیه السلام: ستایش، از آنِ خداست که از همسانى آفریدگان، والاتر است [و] بر گفتار وصف کنندگان، چیره.

4950. فاطمه علیها السلام: ستایش، از آنِ خداى بلندْ جایگاهِ والا بنیاد است.

4951. الإمام الحسن علیه السلام: اللّهُمَّ یا مَن جَعَلَ بَینَ البَحرَینِ حاجِزا وبُروجا، وحِجرا مَحجورا، یا ذَا القُوَّةِ وَالسُّلطانِ، یا عَلِیَّ المَکانِ، کَیفَ أَخافُ و أَنتَ أَمَلی، وکَیفَ أُضامُ(24) وعَلَیکَ مُتَّکَلی.(25)

4952. الإمام الصادق علیه السلام: الحَمدُ للّهِ‌ِ… العَظیمِ الشَّأنِ، الکَریمِ فی سُلطانِهِ، العَلِیِّ فی مَکانِهِ، المُحسِنِ فِی امتِنانِهِ.(26)

4953. عنه علیه السلام: اللّهُ أَعظَمُ مِن کُلِّ شَیءٍ، و أَرحَمُ مِن کُلِّ شَیءٍ، و أَعلى مِن کُلِّ شَیءٍ.(27)

4954. عنه علیه السلام: اللّهُمَّ… أَنتَ أَعَزُّ و أَجَلُّ، و أَسمَعُ و أَبصَرُ، و أَعلى و أَکبَرُ، و أَظهَرُ و أَشکَرُ، و أَقدَرُ و أَعلَمُ، و أَجبَرُ و أَکبَرُ، و أَعظَمُ و أَقرَبُ، و أَملَکُ و أَوسَعُ، و أَمنَعُ و أَعطى، و أَحکَمُ و أَفضَلُ و أَحمَدُ؛ مِن [أَن](28) تُدرِکُ العِیانُ عَظَمَتَکَ، أَو یَصِفَ الواصِفونَ صِفَتَکَ، أَو یَبلُغوا غایَتَکَ.(29)

4955. الإمام الکاظم علیه السلام: إِنَّ اللّهَ أَعلى و أَجَلُّ و أَعظَمُ مِن أَن یُبلَغَ کُنهُ(30) صِفَتِهِ، فَصِفوهُ بِما وَصَفَ بِهِ نَفسَهُ، وکُفّوا عَمّا سِوى ذلِکَ.(31)

4951. امام حسن علیه السلام: خدایا! اى کسى که میان دو دریا، باز دارنده و برج‌ها و مانعى سخت نهاد!(32) اى دارنده ی نیرو و سلطه! اى والا جایگاه! چگونه از تو بترسم، در حالى که تو آرزوى منى؟ و چگونه بر من ستم رود، حال آن که توکّلم بر توست؟

4952. امام صادق علیه السلام: ستایش، از آنِ خداىِ… سترگْ پایگاه، بزرگوار در سلطه ی خود و والا در جایگاه خود و نیکى کننده در نعمت دادن خود است.

4953. امام صادق علیه السلام: خدا، سترگ‌تر از همه چیز و مهربان‌تر از همه چیز و بلند پایه‌تر از همه چیز است.

4954. امام صادق علیه السلام: خدایا!… تو عزّتمندتر و شکوهمندتر، شنواتر و بیناتر، والاتر و بزرگ‌تر، ظاهرتر و سپاس‌گزارتر، تواناتر و داناتر، به سامان کننده‌تر (/ چیره‌تر) و بزرگ‌تر، سترگ‌تر و نزدیک‌تر، فرمان‌رواتر و فراگیرتر، دست نایافتنى‌تر و بخشنده‌تر، و حاکم‌تر و برتر و ستوده‌تر از آنى که دیدِ چشم، سترگى تو را دریابد یا وصف کنندگان، صفت تو را وصف گویند یا به نهایت تو دست یابند.

4955. امام کاظم علیه السلام: همانا خداوند، بلندمرتبه‌تر و شکوهمندتر و سترگ‌تر از آن است که به حقیقت وصف او بتوان رسید. پس، او را به آنچه خود را به آن وصف کرده، وصف نمایید و از جز آن، خوددارى ورزید.


1) معجم مقاییس اللغة: ج 4 ص 112.

2) الصحاح: ج 6 ص 2437.

3) النهایة: ج 3 ص 293.

4) الحجّ: 62، لقمان: 30، سبأ: 23، غافر: 12، النساء: 34.

5) البقرة: 255، الشورى: 4.

6) الشورى: 51.

7) الرعد: 9.

8) النحل: 3.

9) راجع: ص 368 ح 4949.

10) راجع: ص 368 ح 4950.

11) راجع: ص 369 ح 4953.

12) الحجّ: 62.

13) الشورى: 4.

14) الکافی: ج 1 ص 113 ح 2، التوحید: ص 192 ح 4، معانی الأخبار: ص 2 ح 2، عیون أخبار الرضا: ج 1 ص 129 ح 24، الاحتجاج: ج 2 ص 387 ح 294 کلّها عن محمّد بن سنان، بحار الأنوار: ج 4 ص 88 ح 26.

15) اللیل: 17- 20.

16) الأعلى: 1.

17) الدروع الواقیة: ص 216، العدد القویّة: ص 165 من دون إسناد إلى المعصوم، بحار الأنوار: ج 97 ص 209.

18) الدروع الواقیة: ص 85، بحار الأنوار: ج 97 ص 138.

19) النحل: 3 وراجع: یونس: 18 والنحل: 1 والمؤمنون: 92 والنمل: 63 والقصص: 68 والروم: 40.

20) الإسراء: 42 و 43.

21) الأنعام: 100.

22) نهج البلاغة: الخطبة 213، بحار الأنوار: ج 4 ص 319 ح 45.

23) فلاح السائل: ص 358 ح 241، بحار الأنوار: ج 86 ص 85 ح 11.

24) الضَّیْمُ: الظُلم، و ضامَهُ حَقَّه ضَیْما: نَقَصه إیّاه (لسان العرب: ج 12 ص 359).

25) مهج الدعوات: ص 355، بحار الأنوار: ج 94 ص 373 ح 1.

26) الإقبال: ج 2 ص 123 عن سلمة بن الأکوع، بحار الأنوار: ج 98 ص 243.

27) الدروع الواقیة: ص 86، بحار الأنوار: ج 97 ص 138.

28) ما بین المعقوفین سقط من المصدر، و أثبتناه من بحار الأنوار.

29) الإقبال: ج 2 ص 121 عن سلمة بن الأکوع، بحار الأنوار: ج 98 ص 241.

30) الکُنْهُ: جوهرُ الشیء و غایتَهُ و قدْرُه و وَقْتُه و وَجْهُه (القاموس المحیط: ج 4 ص 292).

31) الکافی: ج 1 ص 102 ح 6 عن محمّد بن حکیم، رجال الکشّی: ج 2 ص 564 ح 500 عن جعفر بن محمّد بن حکیم، بحار الأنوار: ج 3 ص 266 ح 31.

32) ظاهرا ناظر است به آیه ی 53 از سوره ی فرقان.