الصَّادق لغةً
«الصَّادق» اسم فاعل من مادّة «صدق» وهو یدلّ على قوّة فی الشیء قولاً وغیره، من ذلک الصدق: خلاف الکذب، سمّی لقوّته فی نفسه؛ ولأَنّ الکذب لا قوّة له، وهو باطل، و أَصل هذا من قولهم شیء صدق، أَی: صُلب(1)
الصَّادق فی القرآن والحدیث
وردت مشتقّات مادّة «صدق» منسوبة إِلى اللّه تعالى فی القرآن الکریم اثنتی عشرة مرّة(2)، ووُصف اللّه سبحانه فی هذه الآیات بالصدق فی القول والحدیث حینا، وبالصدق فی الوعد حینا آخر، وبالصدق مطلقا حینا ثالثا.
وینبغی أَن نقول فی وجه المناسبة بین صدق اللّه فی الکلام والوعد وبین المعنى اللغویّ للصدق، أَی: القوّة: واللّه تعالى لقوّة کلامه ووعده صادق الکلام وصادق
فصل سى و هفتم
صادق
واژهشناسى «صادق»
صفت «صادق (راستگو)»، اسم فاعل است از مادّه ی «صدق»، به معناى نیرومندى در چیزى، خواه سخن باشد یا غیر آن. صدق، خلاف کذب است؛ چرا که دروغ، نیرویى ندارد و باطل است. اصل این معنا، از این گفتار آمده است: «شىءٌ صِدق؛ چیزى است استوار».
صادق، در قرآن و حدیث
در قرآن کریم، برگرفتههاى مادّه ی «صدق»، دوازده بار به خداى متعال نسبت داده شده است. خداى سبحان در این آیات، گاه به راستى در گفتار، گاه به راستى در وعده، و گاه نیز به مطلق راستى وصف گشته است.
مىسزد که در باب وجه مناسبت میان راستىِ خدا در گفتار و وعده، با معناى لغوى صدق (نیرومندى)، بگوییم که خداى متعال، به سبب نیرومندى در گفتار
الوعد، أَی: إِنّ کلامه مطابق للواقع، لا کذب فیه وهو لا یخلف المیعاد، بل هو أَصدق الصادقین؛ لأَنّه أَقوى الأَقویاء وکلّ قوّة منه تعالى.
37 / 1
أصدَقُ الصَّادِقینَ
الکتاب
«وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اَللّهِ قِیلاً».(3)
«وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اَللّهِ حَدِیثاً».(4)
الحدیث
4798. رسول اللّه صلى الله علیه و آله: اللّهُمَّ إِنّی أَسأَلُکَ بِاسمِکَ… یا أَحکَمَ الحاکِمینَ، یا أَعدَلَ العادِلینَ، یا أَصدَقَ الصّادِقینَ.(5)
4799. الإمام الصادق علیه السلام: یا مَن یَحکُمُ ما یَشاءُ ویَفعَلُ ما یُریدُ… یا أَصدَقَ الصّادِقینَ، ویا أَرحَمَ الرّاحِمینَ.(6)
4800. الإمام علیّ علیه السلام- فی أَبیاتٍ نُسِبَت إِلَیهِ-:
ولا تَبخَسَنَّهُ(7) حَقَّهُ وَاردُدِ الوَرى الَیهِ فَإِنَّ اللّهَ أَصدَقُ قائِلِ(8)
و وعدهاش، راستگو و راستْ وعده است؛ یعنى گفتار او مطابق با واقع است، هیچ دروغى در آن نیست و او خلف وعده نمىکند؛ بلکه او راستگوترینِ راستگویان است؛ زیرا او نیرومندترینِ نیرومندان است و هر نیرویى از جانب اوست.
37 / 1
راستگوترینِ راستگویان
قرآن
«و چه کسى راست گفتارتر از خداست؟».
«و چه کسى در سخن، راستگوتر از خداست؟».
حدیث
4798. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداوندا! من از تو درخواست مىکنم به نامت… اى حاکمترینِ حاکمان، اى دادگرترینِ دادگران، اى راستگوترینِ راستگویان!
4799. امام صادق علیه السلام: اى آن که آنچه بخواهد، حکم مىکند و آنچه اراده کند، انجام مىدهد!… اى راستگوترینِ راستگویان، و اى مهربانترینِ مهربانان!
4800. امام على علیه السلام- در اشعارى خطاب به ابو بکر-:
و حقّ او [على علیه السلام] را کم مگذار و مردمان را /
به سوى او باز گردان که خدا راستگوترین گوینده است.
37 / 2
صادِقُ الوَعدِ
الکتاب
«وَ قالُوا اَلْحَمْدُ لِلّهِ اَلَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا اَلْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ اَلْجَنَّةِ حَیْثُ نَشاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ اَلْعامِلِینَ».(9)
«ثُمَّ صَدَقْناهُمُ اَلْوَعْدَ فَأَنْجَیْناهُمْ وَ مَنْ نَشاءُ وَ أَهْلَکْنَا اَلْمُسْرِفِینَ».(10)
«وَ لَقَدْ صَدَقَکُمُ اَللّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتّى إِذا فَشِلْتُمْ وَ تَنازَعْتُمْ فِی اَلْأَمْرِ وَ عَصَیْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما أَراکُمْ ما تُحِبُّونَ مِنْکُمْ مَنْ یُرِیدُ اَلدُّنْیا وَ مِنْکُمْ مَنْ یُرِیدُ اَلْآخِرَةَ ثُمَّ صَرَفَکُمْ عَنْهُمْ لِیَبْتَلِیَکُمْ وَ لَقَدْ عَفا عَنْکُمْ وَ اَللّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَى اَلْمُؤْمِنِینَ».(11)
«لَقَدْ صَدَقَ اَللّهُ رَسُولَهُ اَلرُّؤْیا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ اَلْمَسْجِدَ اَلْحَرامَ إِنْ شاءَ اَللّهُ آمِنِینَ مُحَلِّقِینَ رُؤُسَکُمْ وَ مُقَصِّرِینَ لا تَخافُونَ فَعَلِمَ ما لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِنْ دُونِ ذلِکَ فَتْحاً قَرِیباً».(12)
الحدیث
4801. الإمام علیّ علیه السلام: اللّهُمَّ لَکَ الحَمدُ باعِثَ الحَمدِ، ووارِثَ الحَمدِ، وبَدیعَ الحَمدِ، ومُبتَدِعَ الحَمدِ، ووافِیَ العَهدِ، وصادِقَ الوَعدِ، وعَزیزَ الجُندِ، قَدیمَ المَجدِ.(13)
4802. بحار الأنوار- فِی الدُّعاءِ عِندَ قَبرِ الحُسَینِ علیه السلام-: الحَمدُ للّهِِ النّافِذِ أَمرُهُ، الصّادِقِ وَعدُهُ، لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِهِ، وهُوَ السَّمیعُ العَلیمُ.(14)
37 / 2
راست وعده
قرآن
«و گفتند: ستایش، از آنِ خدایى است که در وعده ی خود، به ما راست گفت و ما را میراثدار زمین (بهشت) گرداند که از بهشت هر جا بخواهیم، جاى گزینیم. پس پاداش عمل کنندگان، چه نیکوست!».
«سپس وعده [ى خود] را به ایشان راست گرداندیم. پس ایشان و هر که را مىخواهیم، رهایى بخشیدیم و اسرافکاران را هلاک ساختیم».
«و بىگمان، خدا وعده ی خود به شما را راست گرداند، آن گاه که با اذن او ایشان (کافران) را با شتاب مىکشتید تا آن گاه که سست شدید و در کار [نبرد]، با یکدیگر به ستیزه پرداختید و پس از آن که آنچه را دوست مىدارید، به شما نشان داد، [از دستور پیامبر] نافرمانى کردید. [برخى] از شما دنیا مىخواهد و [برخى] از شما آخرت مىخواهد. سپس شما را از ایشان باز داشت تا شما را بیازماید و در حقیقت، از شما در گذشت و خدا به مؤمنانْ داراى بخشش است».
«بىگمان، خدا رؤیاى پیامبر خود را به حقْ راست گردانید که اگر خدا بخواهد، قطعا آسوده به مسجد الحرام در خواهید آمد، در حالى که سرهایتان را تراشیدهاید و [یا] کوتاه کردهاید [و از کسى] بیم ندارید. پس [خدا] چیزى را دانست که نمىدانستید. از این روى، پیروزىاى نزدیک جز آن قرار داد».
حدیث
4801. امام على علیه السلام: خداوندا! ستایش از آنِ توست، اى برانگیزنده ی ستایش و میراثدار ستایش و نوآور ستایش و پدیدآور ستایش و وفا کننده به پیمان و راستْ وعده و داراى لشکر شکستناپذیر و ارجمندىِ دیرینه!
4802. بحار الأنوار- در دعا نزد مرقد امام حسین علیه السلام-: ستایش، از آنِ خداست که فرمان او نافذ است، وعده ی او راست است، سخنان او را دگرگون کنندهاى نیست و اوست شنواى دانا.
37 / 3
صادِقُ الکَلامِ
الکتاب
«وَ تَمَّتْ کَلِمَةُ رَبِّکَ صِدْقاً وَ عَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِهِ وَ هُوَ اَلسَّمِیعُ اَلْعَلِیمُ».(15)
الحدیث
4803. الإمام علیّ علیه السلام: اللّهُمَّ لَکَ الحَمدُ مُقسِطَ(16) المِیزانِ، رَفیعَ المَکانِ، قاضِیَ البُرهانِ، صادِقَ الکَلامِ، ذَا الجَلالِ وَالإِکرامِ.(17)
37 / 3
راست گفتار
قرآن
«و سخن خداوندگارت، به راستى و داد تمام گشت. سخنان او را دگرگون کنندهاى نیست و اوست شنواى دانا».
حدیث
4803. امام على علیه السلام: خداوندا! ستایش، از آنِ توست، اى دادگر ترازو [ى داد]، اى والا جایگاه، اى حکم دهنده [بر طبق] برهان، اى راست گفتار، اى داراى جلال و شکوه!
1) معجم مقاییس اللغة: ج 3 ص 339.
2) راجع: آل عمران: 95، 152 والنساء: 87، 122 والأنعام: 115، 146 والأنبیاء: 9 والأحزاب: 22 والزمر: 74 والأحقاف: 16 والفتح: 27 والذاریات: 5.
3) النساء: 122.
4) النساء: 87.
5) المصباح للکفعمی: ص 338، البلد الأمین: ص 404، بحار الأنوار: ج 94 ص 387.
6) مصباح المتهجّد: ص 786 ح 855، المزار الکبیر: ص 479 کلاهما عن عبد اللّه بن سنان، بحار الأنوار: ج 101 ص 307 ح 4.
7) بَخَسَهُ حَقَّه: أنقصه (الصحاح: ج 3 ص 907).
8) بحار الأنوار: ج 34 ص 433 ح 76 عن أبی الجیش المظفّر البلخی بإسناده.
9) الزمر: 74.
10) الأنبیاء: 9.
11) آل عمران: 152.
12) الفتح: 27.
13) مهج الدعوات: ص 187 عن معاویة بن وهب عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام، الإقبال: ج 2 ص 183، بحار الأنوار: ج 95 ص 411 ح 41.
14) بحار الأنوار: ج 101 ص 253 ح 39 نقلاً عن الکتاب العتیق الغروی.
15) الأنعام: 115.
16) المُقْسِطُ: العادل (النهایة: ج 4 ص 60).
17) الدروع الواقیة: ص 179، بحار الأنوار: ج 97 ص 190 ح 3.