الرَّفیع والرَّافع لغةً
«الرفیع» فعیل من أَبنیة المبالغة، وهو مبالغة فی «الرافع»، وقد ورد «الرفع» فی اللغة بمعنى «خلاف الوضع والخفض»(1)، و «تقریب الشیء»، و «إِذاعة الشیء وإِظهاره»(2)، ویُستعمَل الرفیع بمعنى الشریف(3)
قال ابن الأَثیر: فی أَسماء اللّه تعالى «الرافع» هو الذی یرفع المؤمنین بالإسعاد و أَولیاءه بالتقریب وهو ضدّ الخفض(4)
الرَّفیع والرَّافع فی القرآن والحدیث
وردت مشتقّات مادّة «رفع» فی القرآن الکریم منسوبةً إِلى اللّه تعالى ثمانی عشرة
فصل بیست و هشتم
رفیع، رافع
واژهشناسى «رفیع» و «رافع»
صفت «رفیع» بر وزن فعیل، از ساختهاى مبالغه و صفت «رافع (برکشنده / برافرازنده)» نیز اسم فاعل است. «رفع»، در لغت به معناى «مقابل فرو کشیدن و پایین آوردن» و نیز به معناى «نزدیک ساختن» و «پخش کردن چیزى و آشکار کردن آن» است. و رفیع، به معناى «شریف» و «بلندمرتبه» به کار مىرود.
ابن اثیر گفته است: در نامهاى خداى متعال، «رافع»، یعنى کسى که مؤمنان را با خوشبخت کردن و دوستانِ خود را با نزدیک ساختن [به خود]، بالا مىبرد، و رفع، ضدّ پایین آوردن است.
رفیع و رافع، در قرآن و حدیث
در قرآن کریم، برگرفتههاى مادّه ی «رفع»، هجده بار به خداوند متعال نسبت داده
مرّةً، واستعمل اسم «الرَّفیع»(5) مرّة واحدة فیه، کما استعمل اسم «الرَّافع»(6) مرّةً واحدة أَیضا، وقد عرض القرآن الکریم والأَحادیث المأثورة صفة الرافعیّة للّه تارةً بالنسبة إِلى الأُمور التکوینیّة کالسَّماء أَو السَّماوات، و أُخرى بالنسبة إِلى الأُمور القِیَمیّة والتشریعیّة کالدرجات أَو الأَعمال.
28 / 1
رَفیعُ الدَّرَجاتِ
«رَفِیعُ اَلدَّرَجاتِ ذُو اَلْعَرْشِ یُلْقِی اَلرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلى مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ لِیُنْذِرَ یَوْمَ اَلتَّلاقِ».(5)
28 / 2
رافِعُ الدَّرَجاتِ
الکتاب
«یَرْفَعِ اَللّهُ اَلَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ اَلَّذِینَ أُوتُوا اَلْعِلْمَ دَرَجاتٍ وَ اَللّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ».(7)
«وَ تِلْکَ حُجَّتُنا ءَاتَیْناها إِبْراهِیمَ عَلى قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجاتٍ مَنْ نَشاءُ إِنَّ رَبَّکَ حَکِیمٌ عَلِیمٌ».(8)
«وَ هُوَ اَلَّذِی جَعَلَکُمْ خَلائِفَ اَلْأَرْضِ وَ رَفَعَ بَعْضَکُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِیَبْلُوَکُمْ فِی ما آتاکُمْ إِنَّ رَبَّکَ سَرِیعُ اَلْعِقابِ وَ إِنَّهُ لَغَفُورٌ رَحِیمٌ».(9)
شده است و نامهاى «رفیع» و «رافع»، هر کدام یک بار در آن به کار رفته است. قرآن کریم و احادیث، صفت رافع بودن را براى خدا، گاه نسبت به امور تکوینى (مانند: آسمان یا آسمانها) مطرح کردهاند و گاهِ دیگر، نسبت به امور ارزشى و تشریعى (مانند: درجات یا اعمال).
28 / 1
بالا برنده ی مرتبهها
«بالا بَرَنده ی مرتبهها و داراى عرش است. روح را از فرمان خود، بر هر کس از بندگانش که بخواهد، مىافکند، تا روزِ به هم رسیدن (قیامت) را هشدار دهد».
28 / 2
بر کشنده ی مرتبهها
قرآن
«[تا] خداوند، کسانى را از شما که ایمان آوردند و کسانى را که دانش داده شدهاند، به پایههایى بالا بَرَد، و خدا به آنچه مىکنید، آگاه است».
«و آن، برهان ماست که آن را به ابراهیم، در برابر قوم او دادیم. هر که را بخواهیم، درجاتى بالا مىبریم، که خداوندگار تو فرازنه ی داناست».
«و او کسى است که شما را جانشینانِ زمین گماشت و برخى از شما را بالاى برخى [به] درجاتى برکشید تا شما را در آنچه به شما داده، بیازماید، که خداوندگارِ تو، تند کیفر است و او بىگمان، آمرزگار مهربان است».
«وَ رَفَعْنا لَکَ ذِکْرَکَ».(10)
«إِذْ قالَ اَللّهُ یا عِیسى إِنِّی مُتَوَفِّیکَ وَ رافِعُکَ إِلَیَّ وَ مُطَهِّرُکَ مِنَ اَلَّذِینَ کَفَرُوا وَ جاعِلُ اَلَّذِینَ اِتَّبَعُوکَ فَوْقَ اَلَّذِینَ کَفَرُوا إِلى یَوْمِ اَلْقِیامَةِ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأَحْکُمُ بَیْنَکُمْ فِیما کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ».(11)
«وَ اُذْکُرْ فِی اَلْکِتابِ إِدْرِیسَ إِنَّهُ کانَ صِدِّیقاً نَبِیًّا- وَ رَفَعْناهُ مَکاناً عَلِیًّا».(12)
الحدیث
4667. رسول اللّه صلى الله علیه و آله: أَشهَدُ أَن لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ… و أَشهَدُ أَنَّهُ الفَعّالُ لِما یُریدُ، وَالقادِرُ عَلى کُلِّ شَیءٍ، وَالصّانِعُ لِما یُریدُ، وَالقاهِرُ مَن یَشاءُ، وَالرّافِعُ مَن یَشاءُ، مالِکُ المُلکِ.(13)
4668. عنه صلى الله علیه و آله: اللّهُمَّ إِنّی أَسأَلُکَ ولا أَسأَلُ غَیرَکَ، و أَرغَبُ إِلیکَ ولا أَرغَبُ إِلى غَیرِکَ، أَسأَلُکَ یا أَمانَ الخائِفینَ، وجارَ المُستَجیرینَ، أَنتَ الفَتّاحُ ذُو الخَیراتِ، مُقیلُ العَثَراتِ، ماحِی السَّیِّئاتِ، وکاتِبُ الحَسَناتِ، ورافِعُ الدَّرَجاتِ.(14)
4669. الإمام علیّ علیه السلام: اللّهُ الدّافِعُ النّافِعُ، اللّهُ الرّافِعُ الواضِعُ… اللّهُ القائِمُ الدّائِمُ، اللّهُ الرَّفیعُ الرّافِعُ.(15)
4670. عنه علیه السلام: الحَمدُ للّهِِ الخافِضِ الرّافِعِ، الضّارِّ النّافِعِ، الجَوادِ الواسِعِ.(16)
4671. الإمام الکاظم علیه السلام- فی وَصِیَّتِهِ لِهِشامٍ-: اِعلَم أَنَّ اللّهَ لَم یَرفَعِ المُتَواضِعینَ بِقَدرِ
«و یاد تو را برایت برکشیدیم».
«آن گاه که خدا گفت: اى عیسى! من تمام گیرنده ی [روح] توام، و بالا بَرَنده ی تو به سوى خود و پاک کننده ی تو از کسانى که کفر ورزیدند، و تا روز رستاخیز، کسانى را که از تو پیروى کردند، بالاتر از کسانى مىنهم که کافر شدند. آن گاه، بازگشت شما به سوى من است. پس میان شما، در آنچه در آن اختلاف مىکردید، داورى مىکنم».
«و در [این] کتاب، ادریس را یاد کن. او بسیار راست کردارْ پیامبرى بود و او را به جایگاهى بلند برکشیدیم».
حدیث
4667. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: گواهى مىدهم که خدایى جز اللّه نیست… و گواهى مىدهم که بسیار انجام دهنده ی هر چیزى است که اراده کند و توانا بر همه چیز است و سازنده ی چیزى است که اراده مىکند و چیره بر کسى است که بخواهد و بالا برنده ی هر کسى است که بخواهد و فرمانرواىِ جهان است.
4668. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداوندا! من از تو درخواست مىکنم و از جز تو، درخواست نمىکنم و به سوى تو مىگرایم و به سوى جز تو نمىگرایم. از تو درخواست مىکنم، اى امانِ بیمناکان و پناهِ پناهجویان! تویى گشاینده و داراى نیکىها، درگذرنده از لغزشها، از میان برنده ی بدىها و نگارنده ی نیکىها و بالا برنده ی پایهها.
4669. امام على علیه السلام: خداست دفع کننده و سود رساننده. خداست بالا برنده و فرود آورنده…. خداست استوار جاودانه. خداست بسیار بالابرنده ی برکشنده.
4670. امام على علیه السلام: ستایش، از آنِ خداى پایین آورنده و بالا برنده، زیان رسان و سود بخش، بخشنده و فراگیر است.
4671. امام کاظم علیه السلام- در سفارش خود به هشام-: بدان که خداوند، فروتنان را به اندازه ی
تَواضُعِهِم، ولکِن رَفَعَهُم بِقَدرِ عَظَمَتِهِ ومَجدِهِ.(17)
28 / 3
رافِعُ السَّماواتِ
الکتاب
«اَللّهُ اَلَّذِی رَفَعَ اَلسَّماواتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها ثُمَّ اِسْتَوى عَلَى اَلْعَرْشِ وَ سَخَّرَ اَلشَّمْسَ وَ اَلْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی لِأَجَلٍ مُسَمًّى یُدَبِّرُ اَلْأَمْرَ یُفَصِّلُ اَلْآیاتِ لَعَلَّکُمْ بِلِقاءِ رَبِّکُمْ تُوقِنُونَ».(18)
الحدیث
4672. الإمام علیّ علیه السلام: الحَمدُ للّهِِ رَبِّ العالَمینَ… رافِعِ السَّماءِ بِغَیرِ عَمَدٍ، ومُجرِی السَّحابِ بِغَیرِ صَفَدٍ(19)، قاهِرِ الخَلقِ بِغَیرِ عَدَدٍ.(20)
فروتنىشان بالا نبرده است؛ بلکه ایشان را به اندازه ی سترگى و ارجمندىِ خود برکشیده است.
28 / 3
برافرازنده ی آسمانها
قرآن
«خدا، کسى است که آسمانها را بدون ستونهایى که آنها را ببینید، برافراشت. آن گاه، بر عرشْ استیلا یافت و خورشید و ماه را رام گرداند که همگى براى مدّتى معیّن، رواناند. [خداوند،] کار [آفرینش] را تدبیر مىکند و نشانهها را تبیین مىکند. باشد که شما به دیدار خداوندگارتان یقین کنید».
حدیث
4672. امام على علیه السلام: ستایش، از آنِ خدا، پروردگار جهانیان است… بر افرازنده ی آسمانْ بدون ستون، و روان کننده ی ابرْ بدون بند، چیره بر خلقْ بدون شمارش.
1) معجم مقاییس اللغة: ج 2 ص 423، الصحاح: ج 3 ص 1221، المصباح المنیر: ص 232.
2) معجم مقاییس اللغة: ج 2 ص 424.
3) الصحاح: ج 3 ص 1221.
4) النهایة: ج 2 ص 243.
5) غافر: 15.
6) آل عمران: 55.
7) المجادلة: 11.
8) الأنعام: 83 وراجع: یوسف: 76 والبقرة: 253.
9) الأنعام: 165 وراجع: الزخرف: 32 والمجادلة: 11.
10) الشرح: 4.
11) آل عمران: 55 وراجع: النساء: 158.
12) مریم: 56 و 57.
13) الإقبال: ج 1 ص 362، البلد الأمین: ص 199 نحوه، بحار الأنوار: ج 98 ص 154 ح 4.
14) مهج الدعوات: ص 136 عن اُویس القرنی عن الإمام علیّ علیه السلام، بحار الأنوار: ج 95 ص 392 ح 31.
15) الدروع الواقیة: ص 216، العدد القویّة: ص 165 من دون إسنادٍ إلى المعصوم، بحار الأنوار: ج 97 ص 209 ح 3.
16) الکافی: ج 8 ص 170 ح 193 عن جابر عن الإمام الباقر علیه السلام، بحار الأنوار: ج 77 ص 347 ح 30.
17) تحف العقول: ص 399، بحار الأنوار: ج 1 ص 155 ح 30.
18) الرعد: 2 و راجع: الرحمن: 7 والنازعات: 28.
19) الصَفد: الشَّدّ، و صَفَدَه: شدّه و قیّده (لسان العرب: ج 3 ص 256).
20) مهج الدعوات: ص 144، بحار الأنوار: ج 94 ص 232 ح 8.