2 / 1
اجتناب شرک جلی
الکتاب
«قُلْ یا أَیُّهَا اَلنّاسُ إِنْ کُنْتُمْ فِی شَکٍّ مِنْ دِینِی فَلا أَعْبُدُ اَلَّذِینَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اَللّهِ وَ لکِنْ أَعْبُدُ اَللّهَ اَلَّذِی یَتَوَفّئکُمْ وَ أُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ مِنَ اَلْمُؤْمِنِینَ – وَ أَنْ أَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفاً وَ لا تَکُونَنَّ مِنَ اَلْمُشْرِکِینَ – وَ لا تَدْعُ مِنْ دُونِ اَللّهِ ما لا یَنْفَعُکَ وَ لا یَضُرُّکَ فَإِنْ فَعَلْتَ فَإِنَّکَ إِذاً مِنَ اَلظّلِمِینَ».(1).
3978. رسول اللّه صلى الله علیه و آله: لم آتِکُم إِلاّ بِخَیرٍ؛ آتَیتُکم أَن تَعبُدُوا اللّهَ وَحدَهُ لا شَریکَ لَهُ… و أَن تَدَعُوا اللاّتَ وَ العُزّى.(2).
2 / 1
پرهیز از شرک جلی
قرآن
«بگو: اى مردم! اگر در دین من تردید دارید، [بدانید که من] کسانى را که شما به جاى خدا مىپرستید، نمىپرستم؛ بلکه خدایى را مىپرستم که جان شما را مىگیرد و فرمان یافتهام که از مؤمنان باشم؛ و [نیز] به دین حنیف، روى آور و از مشرکان مباش و به جاى خدا، چیزى را که به تو سود و زیان نمىرساند، مخوان که اگر چنین کنى، بىتردید، از ستمکاران خواهى بود».
حدیث:
3978. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: جز خیر براى شما نیاوردهام. این را برای شما آورده ام که فقط خداى یگانه ی را بپرستید و [بتهاى] لات و عُزّا را وا نهید.
3979. امام علی علیه السلام: مِن أَحَبِّ الکَلامِ إِلَى اللّهِ هؤُلاءِ الکَلِماتُ: اللّهُمَّ لا إِلهَ إِلاّ أَنتَ، اللّهُمَّ لا نَعبُدُ إِلاّ إِیّاکَ، اللّهُمَّ لا نُشرِکُ بِکَ شَیئا، اللّهُمَّ إِنّی ظَلَمتُ نَفسی فَاغفِرلی؛ فَإِنَّهُ لا یَغفِرُ الذُّنوبَ إِلاّ أَنتَ.(3).
3980. امام صادق علیه السلام – فی قَولِ اللّهِ عزوجل: «حَنِیفاً مُسْلِماً» -: خالِصا مُخلِصا، لَیسَ فیهِ شَیءٌ مِن عِبادَةِ الأَوثانِ.(4).
3981.عنه علیه السلام: اللّهُمَّ إِنّی أُشهِدُکَ و کَفى بِکَ شَهیدا، و أُشهِدُ مَلائِکَتَکَ و حَمَلَةَ
عَرشِکَ و سُکّانَ سَماواتِکَ و أَرضِکَ، بِأَنَّکَ أَنتَ اللّهُ الَّذی لا إِلهَ إِلاّ أَنتَ، المَعبودُ الَّذی لَیسَ مِن لَدُن عَرشِکَ إِلى قَرارِ أَرضِکَ مَعبودٌ یُعبَدُ سِواکَ إِلاّ باطِلٌ مُضَمحِلٌّ غَیرُ وَجهِکَ الکَریمِ، لا إِلهَ إِلاّ أَنتَ المَعبودُ فَلا مَعبودَ سِواکَ، تَعالَیتَ عَمّا یَقولُ الظّالِمونَ عُلُوّا کَبیرا.(5).
3982.عنه علیه السلام – لما سئل عن الشرک -: لا یکون العبد مشرکا حتی یصلی لغیر الله، أو یذبح لغیر الله، أو یدعو لغیر الله عزوجل.(6).
3979.امام على علیه السلام: دوست داشتنىترین کلمات نزد خدا، اینهاست: «خدایا! خدایى جز تو نیست. خدایا! جز تو را نمىپرستیم. خدایا! هیچ چیز را شریک تو نمىگیریم. خدایا! من به خود ستم کردم. پس مرا بیامرز که جز تو، کسى گناهان را نمىآمرزد».
3980.امام صادق علیه السلام – درباره ی سخن خداوند عزوجل: «حنیف و مسلمان» -: یعنى خالص و مخلص، بدون آن که چیزى از عبادت بتها در آن باشد.
3981.امام صادق علیه السلام: خدایا! تو را گواه مىگیرم که براى گواهى کافى هستى، و فرشتگان و حاملان عرشت و ساکنان آسمانها و زمینت را گواه مىگیرم که تو خدایى هستى که خدایى جز تو نیست. از جایگاه عرشت تا قرارگاه زمینت، معبود دیگرى، جز وجه کریم تو نیست، مگر باطل و از هم پاشیده. معبود [من]! خدایى جز تو نیست و معبودى جز تو نیست. والاترى و بسى برتر از آنچه ستمکاران مىگویند.
3982. امام صادق علیه السلام – آن گاه که درباره ی شرک سؤال شد -: آدمی مشرک نیست، مگر آن گاه که برای غیر خدا نماز بخواند، یا برای غیر خدا قربانی کند و یا برای غیر خداوند عزوجل دعوت نماید.
3983.الإمام الرضا علیه السلام – فی کِتابِهِ لِلمَأمونِ لَمّا سَأَلَهُ أَن یَکتُبَ لَهُ مَحضَ الإِسلامِ عَلى سَبیلِ الإِیجازِ وَ الاِختِصارِ -: إِنَّ مَحضَ الإِسلامِ شَهادَةُ أَن لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ وَحدَهُ لا شَریکَ لَهُ، إِلها واحِدا أَحَدا فَردا صَمَدا قَیّوما(7) سَمیعا بَصیرا قَدیرا قَدیما قائِما باقِیا، عالِما لا یَجهَلُ، قادِرا لا یَعجِزُ، غَنِیّا لا یَحتاجُ، عَدلاً لا یَجورُ، و أَنَّهُ خالِقُ کُلِّ شَیءٍ و لَیسَ کَمِثلِهِ شَیءٌ، لا شِبهَ لَهُ و لا ضِدَّ لَهُ و لا نِدَّ لَهُ و لا کُفؤَ لَهُ، و أَنَّهُ المَقصودُ بِالعِبادَةِ وَ الدُّعاءِ وَ الرّغبَةِ وَ الرَّهبَةِ.(8).
2 / 2
اجتناب الشرک الخفی
الف – اجتناب الریاء
الکتاب
«قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً».(9).
الحدیث
3984.المعجم الکبیر عن شدّاد بن أَوس: قالَ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله: إِذا جَمَعَ اللّهُ الأَوَّلینَ وَ الآخِرینَ بِبَقیعٍ(10) واحِدٍ یَنفُذُهُمُ البَصَرُ و یُسمِعُهُمُ الدَّاعی،(11) قالَ: أَنَا خَیرُ شَریکٍ، کُلُّ عَمَلٍ کانَ عُمِلَ لی
3983. امام رضا علیه السلام – در نامهاى به مأمون، چون از ایشان خواست که اسلام خالص را کوتاه و مختصر براى او بنگارد -: اسلام خالص، گواهى به آن است که خدایى جز خداى یگانه ی بىهمتا نیست؛ خدایى یگانه، یکتا، تنها، بىنیاز، بر پا دارنده، شنوا، بینا، توانا، قدیم، برپا و جاویدان، داناىِ بدون جهل، تواناى بدون عجز، توانگرِ بدون نیاز، دادگر بدون ستم، و آفریدگار همه چیز که به مانند او چیزى نیست، نه شبیهى دارد و نه ضد و همتا و همسانى، و اوست مقصود از عبادت و دعا و بیم و امید.
2 /2
پرهیز از شرک خفی
الف – پرهیز از ریا
قرآن
«بگو: من هم بشرى مانند شما هستم و به من وحى مىشود که خدایتان، خدایى یگانه است. پس، هر کس به دیدار پروردگارش امید داشته باشد، باید کار شایسته کند و هیچ کس را در پرستش پروردگارش شریک نسازد».
3984.المعجم الکبیر – به نقل از شدّاد بن أوس -: پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «چون خداوند، اوّلین و آخرین را در جایى وسیع، گِرد آورد، به آنان بینایی می بخشد و {ندای} دعوتگر {به حشر}، به آنان شنوانَده مىشود. و خدا می فرماید: من بهترین
فی دارِ الدُّنیا کانَ لی فیهِ شَریکٌ فَأَنَا أَدَعُهُ الیَومَ، و لا أَقبَلُ الیَوم إِلاّ خالِصا. ثُمَّ قَرَأَ:
«إِلاّ عِبادَ اَللّهِ اَلْمُخْلَصِینَ»(12) «مَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً».(13)
3985.الإمام الصادق علیه السلام – فی قَولِهِ تَعالى: «فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً» -: الرَّجُلُ یَعمَلُ شَیئا مِنَ الثَّوابِ لا یَطلُبُ بِهِ وَجهَ اللّهِ إِنَّما یَطلُبُ تَزکِیَةَ النّاسِ، یَشتَهی أَن یُسمِعَ بِهِ النّاسَ، فَهذَا الَّذی أَشرَکَ بِعِبادَةِ رَبِّهِ.(14).
3986. الإمام الرضا علیه السلام: «إِیّاکَ نَعْبُدُ» رَغبَةٌ و تَقَرُّبٌ إِلَى اللّهِ تَعالى ذِکرُهُ، و إِخلاصٌ لَهُ بِالعَمَلِ دونَ غَیرِهِ، «وَ إِیّاکَ نَسْتَعِینُ» اِستِزادَةٌ مِن تَوفیقِهِ و عِبادَتِهِ وَ استِدامَةٌ لِما
أَنعَمَ اللّهُ عَلَیهِ و نَصَرَهُ.(15).
3987. الإمام العسکریّ علیه السلام – فی تَفسیرِ «إِیّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیّاکَ نَسْتَعِینُ» -: قالَ اللّهُ عزوجل: قولوا یا أَیُّهَا الخَلقُ المُنعَمُ عَلَیهِم: «إِیّاکَ نَعْبُدُ» أَیُّهَا المُنعِمُ عَلَینا، نُطیعُکَ مُخلِصینَ مَعَ التَّذَلُّلِ وَ الخُشوعِ بِلا رِیاءٍ و لا سُمعَةٍ «وَ إِیّاکَ نَسْتَعِینُ»: مِنکَ نَسأَلُ المَعونَةَ عَلى طاعَتِکَ لِنُؤَدِّیَها کَما أَمَرتَ، و نَتَّقِیَ مِن دُنیانا عَمّا عَنهُ نَهَیتَ، و نَعتَصِمَ مِنَ الشَّیطانِ و مِن سائِرِ مَرَدَةِ الإِنسِ مِنَ المُضِلّینَ، و مِنَ المُؤذینَ الظّالِمینَ بِعِصمَتِکَ.(16).
شریکم. هر عملى که در سراى دنیا برایم انجام شده و در آن شریک داشتهام، آن را امروز [به آن شریک] وا مىنهم و امروز، جز عمل خالص را نمىپذیرم».
سپس قرائت کرد: ««جز بندگان مخلص خدا»، «هر کس به دیدار پرورگارش امید داشته باشد، باید کار شایسته کند و هیچ کس را در پرستش پروردگارش شریک نسازد»».
3985.امام صادق علیه السلام – درباره ی این سخن خداى متعال: «هر کس به دیدار پروردگارش امید داشته باشد، باید کار شایسته کند و هیچ کس را در پرستش پروردگارش شریک نسازد…» -: [شریک ساختن در پرستش، یعنى آن که] انسان، کار ثوابدارى بکند، امّا نه براى خدا، بلکه براى این که مردم، او را بستایند و دوست داشته باشد که به گوش مردم برساند. این، کسى است که در پرستش خدا شریک گرفته است.
3986. امام رضا علیه السلام: [معناى] «تنها تو را عبادت مىکنیم»، رغبت و تقرّب به خداى والا و عمل خالصانه براى او و نه دیگرى است، و [معناى] «تنها از تو
کمک مىجوییم»، درخواست فزونى توفیق از او و عبادت او، و دوام نعمتهاى الهى و یارى اوست.
3987.امام عسکرى علیه السلام – در تفسیر {آیه ی} «تنها تو را عبادت مىکنیم و تنها از تو یاری مىجوییم» -: خداى عزوجل مىفرماید: «اى خلق نعمتیافته! بگویید: «تنها تو را مىپرستیم». اى نعمتدهنده بر ما! خالصانه، خاکسارانه و بىریا و بىسُمْعه، از تو اطاعت مىکنیم «و تنها از تو یاری مىجوییم». کمک بر اطاعت تو را خواهانیم تا آن گونه که فرمان دادهاى، آن را ادا کنیم و از آنچه از دنیا نهى کردى، بپرهیزیم و به عصمتت، از شیطان و دیگر انسانهاى نافرمان گمراه کننده، در امان بمانیم، و نیز از آزاردهندگان ستمکار».
ب- تحاشی طاعة علماء السوء
الکتاب
«اِتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبنَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اَللّهِ وَ اَلْمَسِیحَ اِبْنَ مَرْیَمَ وَ ما أُمِرُوا إِلاّ لِیَعْبُدُوا إِلهاً واحِداً لا إِلهَ إِلاّ هُوَ سُبْحانَهُ عَمّا یُشْرِکُونَ».(17).
الحدیث
3988.عنه علیه السلام – و قَد سَأَلَهُ أَبو بَصیرٍ عَن قَولِهِ تَعالى: «اِتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اَللّهِ» -: أَمَا وَ اللّهِ ما دَعَوهُم إِلى عِبادَةِ أَنفُسِهِم، ولَو دَعَوهُم إِلى عِبادَةِ أَنفُسِهِم لَما أَجابوهُم، و لکِن أَحَلّوا لَهُم حَراما و حَرَّموا عَلَیهِم حَلالاً فَعَبَدوهُم مِن حَیثُ لا یَشعُرونَ.(18).
ج – تحاشی طاعة أئمة الجور
الکتاب
«وَ اَلَّذِینَ اِجْتَنَبُوا اَلطّغُوتَ أَنْ یَعْبُدُوها وَ أَنابُوا إِلَى اَللّهِ لَهُمُ اَلْبُشْرى»(19).
الحدیث
3989.عنه علیه السلام – لِأَبی بَصیرٍ فی قَولِهِ تَعالى: «وَ اَلَّذِینَ اِجْتَنَبُوا اَلطّاغُوتَ أَنْ یَعْبُدُوها وَ أَنابُوا إِلَى اَللّهِ لَهُمُ اَلْبُشْرى»(19) -: أَنتُم هُم، و مَن أَطاعَ جَبّارا فَقَد عَبَدَهُ.(20).
ب – پرهیز از پیروی دانشمندان بد
قرآن
«[یهودیان و مسیحیان،] دانشمندان و راهبان خود و مسیح پسر مریم را به جاى خدا، ارباب خود گرفتند، با آن که فرمان داشتند که جز بنده ی خداى یگانه نباشند، که جز او خدایى نیست و از آنچه شریکش مىگیرند، منزّه است».
حدیث
3988.امام صادق علیه السلام – هنگامى که ابو بصیر درباره ی این سخن خداى متعال که: «دانشمندان و راهبانشان را به جاى خدا، ارباب خود گرفتند» پرسید -: هان! به خدا سوگند، که آنان را به عبادت خود نخواندند و اگر به عبادت خود مىخواندند، مردم اجابت نمىکردند؛ بلکه حرامى را برایشان حلال کردند و حلالى را حرام نمودند و مردم، بى آن که بفهمند، بنده ی آنان شدند.
ج – پرهیز از پیروی پیشوایان ستمگر
قرآن
«و آنان را مژده باد که از بندگى طاغوت، پرهیز کرده، به سوى خدا باز گشتند».
حدیث
3989. امام صادق علیه السلام – خطاب به ابو بصیر، درباره ی این سخن خداى متعال: «و آنانى را مژده باد که از بندگى طاغوت پرهیز کردند و به سوى خدا باز گشتند» -: آنان، شما هستید؛ امّا هر کس که از جبّارى فرمان ببرد، بنده ی او شده است.
3990. تفسیر العیّاشی عن أَبی الصباح الکنانی عن الإمام الباقر علیه السلام: إِیّاکُم وَ الوَلائِجَ(21)، فَإِنَّ کُلَّ وَلیجَةٍ دونَنا فَهِیَ طاغوتٌ – أَو قالَ: نِدٌّ -.(22).
3991.عنه علیه السلام: مَرَّ عیسى بنُ مَریَمَ علیه السلام عَلى قَریَةٍ قَد ماتَ أَهلُها… فَقالَ: یا أَهلَ هذِهِ القَریَةِ،
فَأَجابَهُ مِنهُم مُجیبٌ: لَبَّیکَ یا روحَ اللّهِ و کَلِمَتَهُ.
فَقالَ: وَیحَکُم، ما کانَت أَعمالُکُم؟
قالَ: عِبادَةُ الطاغوتِ و حُبُّ الدُّنیا، مَعَ خَوفٍ قَلیلٍ و أَمَلٍ بَعیدٍ و غَفلَةٍ فی لَهوٍ و لَعِبٍ.
فَقالَ: کَیفَ کانَ حُبُّکُم لِلدُّنیا؟
قالَ: کَحُبِّ الصِّبِیِّ لاِمِّهِ؛ إِذا أَقبَلَت عَلَینا فَرِحنا و سُرِرنا، و إِذا أَدبَرَت عَنّا بَکَینا و حَزَنّا.
قالَ: کَیفَ کانَت عِبادَتُکُم لِلطّاغوتِ؟
قالَ: الطّاعَةُ لِأَهلِ المَعاصی.(23).
3992. الإمام الصادق علیه السلام: إِنَّ بَنی أُمَیَّةَ أَطلَقوا لِلنّاسِ تَعلیمَ الإِیمانِ و لَم یُطلِقوا تَعلیمَ الشِّرکِ، لِکَی إِذا حَمَلوهُم عَلَیهِ لَم یَعرِفوهُ.(24).
3990.تفسیر العیّاشى – به نقل از ابو صباح کنانى – از امام باقر علیه السلام فرمود: زنهار از اشخاص مورد اعتماد؛(25) چرا که هر شخص مورد اعتمادی جز ما، طاغوت است» یا فرمود: (یا شریک [خدا]) است.
3991.امام صادق علیه السلام: عیسى علیه السلام بر شهرى که اهلش مُرده بودند، گذشت و فرمود: «اى اهل شهر!».
یکى از آنها پاسخ داد: آری، آری، اى روح و کلمه ی خدا!
عیسى علیه السلام فرمود: «واى بر شما! اعمالتان چه بود؟».
گفت: بندگى طاغوت و محبّت دنیا، با بیمى اندک و آرزویى دور و بازى و سرگرمىاى غافلانه.
عیسى علیه السلام فرمود: «محبّتتان به دنیا چگونه بود؟».
گفت: مانند محبّت کودک به مادرش. چون به ما رو مىآورْد، شاد و خوشحال مىشدیم و چون به ما پشت مىکرد، مىگریستیم و غمگین مىشدیم.
عیسى علیه السلام فرمود: «بندگى تان در برابر طاغوت، چگونه بود؟».
گفت: اطاعت از گناهکاران.
3992.امام صادق علیه السلام: بنى امیّه، آموزش ایمان را براى مردم آزاد گذاشتند؛ امّا آموزش شرک را آزاد نگذاشتند تا چون آنان را به شرک وا مىدارند، آن را تشخیص ندهند.
د – تحاشی طاعة الشیطان
الکتاب
«وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللّهِ إِلاّ وَ هُمْ مُشْرِکُونَ».(26).
الحدیث
3993.الإمام الصادق علیه السلام – فی قَولِهِ تَعالى: «وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللّهِ إِلاّ وَ هُمْ مُشْرِکُونَ» -: یُطیعُ الشَّیطانَ مِن حَیثُ لا یَعلَمُ فَیُشرِکُ.(27).
3994.عنه علیه السلام – فی قَولِهِ تَعالى: «وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللّهِ إِلاّ وَ هُمْ مُشْرِکُونَ» -: شِرکُ طاعَةٍ و لَیسَ شِرکَ عِبادَةٍ.(28).
ه – تحاشی طاعة الهوی
الکتاب
«أَفَرَءیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلى بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ یَهْدیهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَفَلا تَذَکَّرُون»(29).
«أَرَءیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ أَفَأَنْتَ تَکُونُ عَلَیْهِ وَکیلاً»(30)
3995.رسول الله صلی الله علیه و آله: ما تحت ظل السماء من اله یعبد من دون الله أعظم عند الله من
د – پرهیز از پیروی شیطان
قرآن
«و بیشترشان به خدا ایمان نمىآورند، بلکه شرک مىورزند».
حدیث
3993. امام صادق علیه السلام – درباره ی این سخن خداى متعال: «و بیشترشان به خدا ایمان نمىآورند، بلکه شرک مىورزند» -: از شیطان، ناآگاهانه فرمان مىبَرَند و این، به شرک مىانجامد.
3994.امام صادق علیه السلام – درباره ی این سخن خداى متعال که: «و بیشترشان به خدا ایمان نمىآورند، بلکه شرک مىورزند» -: {منظور،} شرک ورزیدن در اطاعت است، نه در عبادت.
ه – پرهیز از پیروی هواهای نفسانی
قرآن
«پس آیا دیدی کسی را که هوای خویش را معبود خود قرار داده و خدا او را دانسته، گمراه گردانیده و بر گوش او و دلش مهر زده و بر دیده اش پرده نهاده است؟ آیا پس از خدا چه کسی او را هدایت خواهد کرد؟ آیا پند نمی گیرید؟».
«آیا دیدی کسی را که هوای خود را معبود خویش قرار داده است؟ آیا تو ضامن او خواهی بود؟).
3995.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در زیر این آسمان، هیچ معبودی – که به جای خداوند پرستیده شود -،
هوی متبع.(31).
3996. عنه علیه السلام: مَعنى صِفَةِ الإِیمانِ الإِقرارُ وَ الخُضوعُ للّهِِ بِذُلِّ الإِقرارِ وَ التَّقَرُّبُ إِلَیهِ بِهِ وَ الأَداءُ لَهُ بِعِلمِ کُلِّ مَفروضٍ مِن صَغیرٍ أَو کَبیرٍ مِن حَدِّ التَّوحیدِ فَما دونَهُ إِلى آخِرِ بابٍ مِن أَبوابِ الطّاعَةِ أَوَّلاً فَأَوّلاً، مَقرونٌ ذلِکَ کُلُّهُ بَعضُهُ إِلى بَعضٍ مَوصولٌ بَعضُهُ بِبَعضٍ، فَإِذا أَدَّى العَبدُ ما فَرَضَ عَلَیهِ مِمّا وَصَلَ إِلَیهِ عَلى صِفَةِ ما وَصَفناهُ، فَهُوَ مُؤمِنٌ مُستَحِقٌّ لِصِفَةِ الإِیمانِ….
و مَعنَى الشِّرکِ: کُلُّ مَعصِیَةٍ عُصِیَ اللّهُ بِها بِالتَّدَیُّنِ فَهُوَ مُشرِکٌ صَغیرَةً کانَت المَعصِیَةُ أَو کَبیرَةً، فَفاعِلُها مُشرِکٌ.(32).
و – تحاشی عدم التسلیم لأحکام الاسلام
الکتاب
«وَ لا یُشْرِکُ فِی حُکْمِهِ أَحَداً».(33).
«فَلا وَ رَبِّکَ لا یُؤْمِنُونَ حَتّى یُحَکِّمُوکَ فِیما شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لا یَجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمّا قَضَیْتَ وَ یُسَلِّمُوا تَسْلِیماً».(34).
«إِنِ اَلْحُکْمُ إِلاّ لِلّهِ أمر ألا تعبدوا الا ایاه ذلک الدین القیم و لکن أکثر الناس لا یعلمون»(35).
«وَ مَا اِخْتَلَفْتُمْ فِیهِ مِنْ شَیْءٍ فَحُکْمُهُ إِلَى اَللّهِ ذلِکُمُ اَللّهُ رَبِّی عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ إِلَیْهِ أُنِیبُ».(36).
نزد خدا منفورتر از هوای نفس نیست.
3996.امام صادق علیه السلام: معناى صفت ایمان، اقرار و خضوع خاکسارانه در برابر خداست و تقرّب جستن با آن به او و اداى هر وظیفه واجب، کوچک و بزرگ، از مرز توحید تا آخرین باب اطاعت، به ترتیب اهمّیت. همه اینها با هم همراه و به یکدیگر پیوستهاند و چون بنده همه واجبات خود را آن گونه که وصف کردیم، ادا کند، باایمان است و سزامند صفت ایمان…
و معناى شرک، هر سرپیچى از خداوند که به صورت باورمندانه انجام گیرد. چنین کسى مشرک است، چه سرپیچى {او} کوچک باشد، چه بزرگ. در هر حال، چنین کسى مشرک است.
و – پرهیز از تن ندادن به احکام اسلامی
قرآن
«و هیچ کس را در فرمانروایی خود شریک نمی گیرد.».
«ولی چنین نیست. به پروردگارت سوگند، که ایمان نمی آورند، مگر آن که تو را در اختلافات میان خود، حاکم سازند و سپس، از حکمی که داده ای، دلخور نمی گردند و کاملا سر تسلیم فرود می آورند).
«فرمان، جز برای خدا نیست. دستور داده که جز او را نپرستید. این است دین درست؛ ولى بیشتر مردم نمىدانند».
«و درباره ی هر چیزى که اختلاف کردید، حکمش به خدا [باز مىگردد]. چنین خدایى، پروردگار من است. بر او توکّل کردم و به سوى او باز مىگردم».
الحدیث
3997. الکافی عن عبد اللّه الکاهلی عن الإمام الصادق علیه السلام: لَو أَنَّ قَوما عَبَدُوا اللّهَ وَحدَهُ لا شَریکَ لَهُ، و أَقامُوا الصَّلاةَ، و آتَوُا الزَّکاةَ، و حَجُّوا البَیتَ، و صاموا شَهرَ رَمَضانَ؛ ثُمَّ قالوا لِشَیءٍ صَنَعَهُ اللّهُ أَو صَنَعَهُ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله: أَلا صَنَعَ خِلافَ الَّذی صَنَعَ؟ أَو وَجَدوا ذلِکَ فی قُلوبِهِم، لَکانوا بِذلِکَ مُشرِکینَ. ثُمَ تَلا هذِهِ الآیَةَ: «فَلا وَ رَبِّکَ لا یُؤْمِنُونَ حَتّى یُحَکِّمُوکَ فِیما شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لا یَجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمّا قَضَیْتَ وَ یُسَلِّمُوا تَسْلِیماً». ثُمَّ قالَ أَبو عَبدِاللّهِ علیه السلام: عَلَیکُم بِالتَّسلیمِ.(37).
3998. الإمام علیّ علیه السلام: العِبادَةُ الخالِصَةُ ألاّ یَرجُوَ الرَّجُلُ إِلاّ رَبَّهُ، و لا یَخافَ إِلاّ ذَنبَهُ.(38).
3999. عنه علیه السلام: طوبى(39) لِمَن أَخلَصَ للّهِِ العِبادَةَ وَ الدُّعاءَ، و لَم یَشغَل قَلبَهُ بِما تَرى عَیناهُ، و لَم یَنسَ ذِکرَ اللّهِ بِما تَسمَعُ أُذُناهُ.(40).
حدیث
3997.الکافى – به نقل از عبد اللّه کاهلى -: امام صادق علیه السلام فرمود: «اگر گروهى، خداى یگانه ی بىهمتا را عبادت کنند و نماز بگزارند و زکات دهند و حجّ خانه ی خدا را به جا آورند و ماه رمضان را روزه بگیرند، امّا به کارى که خدا و یا پیامبر خدا انجام کرده، اعتراض کنند و بگویند: چرا این گونه نکرد؟ یا از آن دلگیر باشند، به همین سبب، مشرک خواهند بود».
سپس، این آیه را تلاوت کرد: ««ولى چنین نیست. به پروردگارت سوگند که ایمان نخواهند آورد، مگر آن که تو را در اختلافات میان خود، حاکم سازند و سپس از حکمى که دادهاى، دلخور نشوند و سرِ تسلیم فرود می آورند»».
سپس فرمود: «هماره تسلیم باشید».
3998. امام على علیه السلام: عبادت خالصانه، یعنى آن که فرد، جز به پروردگارش امید نورزد و جز از گناه خود نترسد.
3999. امام على علیه السلام: خوشا بر آن که عبادت و دعایش خالصانه براى خداست و به آنچه چشمانش مىبیند، دلْمشغول نمىشود و آنچه گوشهایش مىشنود، خدا را از یاد نمی برد.
1) یونس: 104-106.
2) مسند ابن حنبل: ج 9 ص 48 ح 23188، کنزالعمّال: ج 1 ص 31 ح 35.
3) کنزالعمّال: ج 2 ص 678 ح 5053 نقلاً عن هنّاد و یوسف القاضی فی سننه.
4) الکافی: ج 2 ص 15 ح 1، المحاسن: ج 1 ص 391 ح 873 نحوه و کلاهما عن عبداللّه بن مسکان، تهذیبالأحکام: ج 2 ص 43 ح 133 عن أبی بصیر نحوه، بحارالأنوار: ج 84 ص 70 ح 27.
5) تهذیب الأحکام: ج 3 ص 144 ح 317 عن علیّ بن الحسین العبدی، الإقبال: ج 2 ص 283 عن علیّ بن الحسن العبدی، بحار الأنوار: ج 98 ص 303 ح 2.
6) الخصال: ص 136 ح 151 عن عباس بن یزید، بحار الأنوار: ج 72 ص 96 ح8.
7) القَیُّومُ: القائم الحافظ لکلّ شیء و المعطی له ما به قوامه (مفردات ألفاظ القرآن: ص 691).
8) عیون أخبار الرضا علیه السلام: ج 2 ص 121 ح 1 عن الفضل بن شاذان، بحار الأنوار: ج 10 ص 352 ح 1.
9) الکهف: 110.
10) البَقیع: المکان المتّسع (المصباح المنیر: ص 57).
11) قال ابن الأثیر: أنفذت القوم: اذا خرقتهم و مشیت فی وسطهم، فان جزتهم حتی تخلفهم قلت» نفذتهم. قیل: المراد به ینفذهم بصر الرحمن حتی یأتی علیهم کلهم. و قیل: أراد ینفذهم بصر الناظر؛ لاستواء الصعید (النهایة: ج 5 ص 91 «نفذ»). و قال ابن أبی الحدید: أی هم مع کثرتهم لا یخفی منهم أحد عن ادراک الباریء سبحانه، و هم مع هذه الکثرة أیضا لا یبقی منهم أحد الا اذا دعا داعی الموت سمع دعاءه و نداءه (شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید: ج 6 ص 250).
12) الصافّات: 40.
13) المعجم الکبیر: ج 7 ص 291 ح 7167.
14) الکافی: ج 2 ص 293 ح 4، منیة المرید: ص 318، تفسیر العیّاشی: ج 2 ص 352 ح 93 کلّها عن جرّاح المدائنی، بحارالأنوار: ج 72 ص 281 ح 4.
15) کتاب من لا یحضره الفقیه: ج 1 ص 310 ح 926، علل الشرائع: ص 260 ح 9، عیون أخبار الرضا علیه السلام: ج 2 ص 107 ح 1 و فیه «و بصّره» بدل «و نصره» و کلّها عن الفضل بن شاذان، بحار الأنوار: ج 85 ص 54 ح 46.
16) تنبیه الخواطر: ج 2 ص 95، تأویل الآیات الظاهرة: ج 1 ص 27 ح 7، التفسیر المنسوب إلى الإمام العسکری علیه السلام: ص 39 ح 15 و فیه «مردة الجنّ و الإنس» بدل «مردة الإنس»، بحار الأنوار: ج 70 ص 216.
17) التوبة: 31.
18) الکافی: ج 2 ص 398 ح 7 و ج 1 ص 53 ح 1، المحاسن: ج 1 ص 383 ح 848 کلّها عن أبی بصیر، بحار الأنوار: ج 2 ص 98 ح 50.
19) الزمر: 17.
20) مجمع البیان: ج 8 ص 770 عن أبی بصیر، تأویل الآیات الظاهرة: ج 2 ص 513 ح 5 عن أبی بصیر عن الإمام الصادق عن الإمام الباقر علیهما السلام، بحار الأنوار: ج 23 ص 361 ح 20.
21) الوَلیجَةُ: کلّ ما یتّخذُه الإنسانُ معتمدا علیه و لیس من أهله؛ من قولهم: فلانٌ وَلیجَةٌ فی القوم؛ إذا لحق بهم و لیس منهم (المفردات: ص 883 «ولج»).
22) تفسیر العیّاشی: ج 2 ص 83 ح 33، بحار الأنوار: ج 24 ص 246 ح 6.
23) الکافی: ج 2 ص 318 ح 11، مشکاة الأنوار: ص 461 ح 1538 کلاهما عن مهاجر الأسدی، معانی الأخبار: ص 341 ح 1، ثواب الأعمال: ص 303 ح 1، علل الشرائع: ص 466 ح 21 و الثلاثة الأخیرة عن سهل الحلوانی نحوه، بحار الأنوار: ج 73 ص 10 ح 3.
24) الکافی: ج 2 ص 415 ح 1 عن سفیان بن عیینة.
25) در متن عربی، واژه ی «ولیجه» به کار رفته که به شخص مورد اعتماد غیر خویشاوند گفته می شود.
26) یوسف: 106.
27) الکافی: ج 2 ص 397 ح 3 عن أبی بصیر و إسحاق بن عمّار.
28) الکافی: ج 2 ص 397 ح 4 عن ضریس، حقائق التأویل: ص 375، تفسیر القمّی: ج 1 ص 358 عن الفضیل عن الإمام الباقر علیه السلام، بحار الأنوار: ج 9 ص 214 ح 93.
29) الجاثیة: 23.
30) فرقان: 43.
31) المعجم الکبیر: ج 8 ص 103 ح 7502، السنة لابن أبی عاصم: ص 8 ح 3، المطالب العالیة: ج 3 ص 94 ح 2971، حلیة الأولیاء: ج 6 ص 118 الرقم 357، الفردوس: ج 4 ص 106 ح 6335 و الثلاثة الأخیرة نحوه و کلها عن أبی أمامة، کنز العمال: ج 3 ص 547 ح 7833.
32) تحف العقول: ص 329، بحار الأنوار: ج 68 ص 278 ح 31.
33) الکهف: 26.
34) النساء: 65.
35) یوسف: 40.
36) الشورى: 10.
37) الکافی: ج 1 ص 390 ح 2 و ج 2 ص 398 ح 6، المحاسن: ج 1 ص 423 ح 969، تفسیر العیاشی: ج 1 ص 255 ح 184، مجمعالبیان: ج 3 ص 107 کلاهما نحوه و لیس فیهما «صنعه اللّه»، بحار الأنوار: ج 2 ص 205 ح 90.
38) غرر الحکم: ح 2128، عیون الحکم و المواعظ: ص 65 ح 1666.
39) طُوبى: اسم شجرة فی الجنّة، و قیل: بل إشارة إلى کلّ مستطاب فی الجنّة من بقاء بلا فناء، و عزّ بلا زوال، و غنى بلا فقر (مفردات ألفاظ القرآن: ص 528).
40) الکافی: ج 2 ص 16 ح 3 عن علیّ بن أسباط عن الإمام الرضا علیه السلام، بحار الأنوار: ج 70 ص 229 ح 5.