بسیارى از خود مىپرسند آیا عالم پس از مرگ درست مانند این جهان است، یا با آن تفاوتهایى دارد؟ نعمتهایش، کیفرهایش و خلاصه نظام و قوانینى که بر آن حاکم است همانند این جهان مىباشد؟ در پاسخ باید با صراحت گفت: شواهد بسیارى در دست داریم که نشان مىدهد آن جهان با این جهان فرق بسیار زیادى دارد، تا آنجا که آنچه از قیامت در این جهان مىدانیم همانند شبحى است که از دور مىبینیم.
بهتر این است از همان مثال «جنین» استفاده کنیم: همان قدر که میان «عالم جنین» با این «دنیا» فاصله است، میان این «جهان» با «جهان دیگر» فاصله وجود دارد، یا بیشتر.
اگر بچّهاى که در عالم جنین قرار دارد عقل و هوش
مىداشت و مىخواست تصویر صحیحى از دنیاى بیرون، از آسمان و زمین، ماه و خورشید و ستارگان، کوهها و جنگلها و دریاها، داشته باشد، مسلماً به هیچ وجه نمىتوانست.
براى کودکى که در عالم جنین است و جز محیط بسیار محدود شکم مادر را ندیده، ماه و خورشید و دریا و امواج و طوفان و نسیم و گلها و زیبایىهاى این جهان اصلًا مفهومى ندارد، تمام کتاب لغت او در چند کلمه خلاصه مىشود، و هرگاه کسى از بیرون شکم مادر فرضاً بتواند با او سخن بگوید هرگز نمىتواند مفهوم سخنان او را درک کند.
تفاوت محدودیّت این جهان با وسعت جهان دیگر به همین نسبت یا بیشتر است، بنابراین ما هرگز قادر نخواهیم بود از نعمتها و مواهب جهان دیگر و بهشت برین، آنچنان که هست، باخبر شویم.
لذا در حدیثى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم مىخوانیم: «فیها ما لا عین رأت ولا اذن سمعت و لا خطر على قلب بشر؛ در بهشت نعمتهایى است که هیچ چشمى ندیده، هیچ گوشى نشنیده، و به مغز کسى خطور نکرده است (1)»!
و قرآن مجید همین معنى را با بیان دیگرى بازگو مىکند: «فلا تعلم ما اخفى لهم من قرة اعین جزاءً بما کانوا یعلمون»؛ (2)
«هیچ کس نمىداند چه نعمتهایى که موجب روشنى چشمهاست در آنجا براى او پنهان داشته شده، نعمتهایى که پاداش اعمالى است که انجام مىدادند».
نظامات حاکم بر آن جهان نیز تفاوت زیادى با این جهان دارد مثلًا: در دادگاه قیامت گواهان اعمال انسان دست و پاى او، و
پوست تن او، و حتّى زمینى که بر آن گناه یا ثواب کردند مىباشد: «الیوم نختم على افواههم و تکلمنا ایدیهم و تشهد ارجلهم بما کانوا یکسبون»؛ (3)
«امروز بر دهان آنها مهر مىنهیم و دستها و پاهاى آنها کارهایى را که انجام مىدادند بازگو مىکنند»!
«و قالوا لجلودهم لم شهدتم علینا قالوا انطقنا اللَّه الذى انطق کل شىء»؛ (4)
«به پوستهاى تنشان مىگویند چرا بر ضد ما شهادت دادید؟ آنها مىگویند خدایى که هر موجودى را به نطق آورده ما را به نطق آورده است» (تا حقایق را بازگو کنیم).
البته یک روز تصوّر این مسائل مشکل بود، امّا با نمونههایى که با پیشرفت علوم، از ضبط صحنهها و ضبط اصوات مشاهده مىکنیم دیگر جاى تعجّب نیست.
به هر حال گرچه درباره نعمتهاى جهان دیگر تنها شبحى از دور مىبینیم و به وسعت و اهمیّت و ویژگى آن نمىتوانیم واقف شویم امّا این قدر مىدانیم که نعمتهاى آن جهان- و همچنین کیفرهایش- هم جنبه جسمانى دارد هم روحانى، چرا که معاد داراى هر دو جنبه است و طبعاً باید پاداش و کیفر نیز دو بعدى باشد. یعنى همان گونه که در بعد مادى و جسمانى مىفرماید: «و بشر الذین آمنوا و عملوا الصالحات ان لهم جنات تجرى من تحتها الانهار … و لهم فیها ازواج مطهرة و هم فیها خالدون»؛ (5)
«به کسانى که ایمان آوردهاند و عمل صالح انجام دادهاند بشارت ده که براى آنها باغهایى از بهشت است که نهرها از زیر درختانش جارى است … و همسرانى پاکیزه دارند و جاودانه در بهشت خواهند ماند».
در مورد نعمتهاى معنوى نیز چنین مىگوید: «و رضوان من اللَّه اکبر»؛ (6)
«خشنودى خدا و رضایت پروردگار که شامل حال بهشتیان مىشود از همه این نعمتها برتر و بالاتر است!»
آرى بهشتیان از این احساس که خدا از آنها راضى است و پروردگارشان آنان را پذیرفته است چنان احساس شادى و لذّت مىکنند که با هیچ چیز قابل مقایسه نیست. در مورد دوزخیان نیز علاوه بر آتش و عذابهاى جسمانى خشم و غضب پروردگار و ناخشنودى خداوند که شامل حال آنهاست از هر شکنجهاى بدتر است.
تجسم اعمال:
قابل توجّه اینکه از آیات بسیارى از قرآن استفاده مىشود که در رستاخیز اعمال ما زنده مىشود، و در صورتهاى مختلفى با ما خواهد بود، و یکى از بخشهاى مهم پاداش و کیفر همین تجسّم اعمال است.
ظلم و بیدادگرى به شکل ابرى سیاه و ظلمانى اطراف ما را فرا خواهد گرفت، چنان که در حدیثى از پیامبر صلى الله علیه و آله:
«ایّاکم و الظلم فانّ الظلم عنداللَّه هو الظلمات یوم القیامة (7)»
«اموال نامشروع یتیمان به صورت شعلههاى آتش ما را فرو مىگیرد (8)».
«و ایمن به صورت نور و روشنایى اطراف ما را روشن مىکند (9)».
«رباخوارانى که با عمل زشت و ننگین خود تعادل اقتصادى جامعه را برهم زده بودند همچون بیماران مصروعى خواهند بود که به هنگام برخاستن قادر به حفظ تعادل خود نیستند گاهى زمین مىخورند و گاه بر مىخیزند (10)».
«اموالى که محتکران و بخیلان ثروتاندوز روى هم گذاردند و حقوق محرومان از آن نپرداختند طوق سنگینى بر گردن آنها مىشود، به گونهاى که قدرت بر حرکت نخواهند داشت (11)». و همچنین سایر اعمال هر کدام به صورت مناسبى مجسّم مىگردد.
مىدانیم علم و دانش امروز مىگوید چیزى در جهان نابود نمىشود ماده و انرژى دائماً تغییر شکل و صورت مىدهد. بىآنکه هرگز از بین برود، افعال و اعمال ما که از این دو خارج نیستند به حکم این قانون به طور جاودانى مىمانند، هر چند شکل آنها عوض شود.
قرآن مجید در عبارت کوتاه و تکاندهندهاى درباره قیامت مىگوید: «و وجدوا ما عملوا حاضراً»؛ (12)
«مردم اعمال خود را در آنجا حاضر مىبینند».
و در واقع هر چه مىکشند از دست اعمال خود مىکشند، و لذا بلافاصله در ذیل همان آیه مىافزاید: «ولا یظلم ربک احدا»؛ «خداى تو به هیچ کس ظلم و ستم نمىکند».
در جاى دیگر قرآن درباره روز قیامت مىخوانیم «یومئذ یصدر الناس اشتاتاً لیروا اعمالهم» (13)؛ «مردم در آن روز گروه گروه محشور
مىشوند تا اعمالشان به آنها نشان داده شود».
«فمن یعمل مثقال ذرة خیراً یره و من یعمل مثقال ذرة شراً یره»؛ «هر کس به اندازه سنگینى ذرهاى کار نیک انجام داده آن را خواهد دید و هر کس به اندازه سنگینى ذرهاى کار بد انجام داده او نیز آن را مشاهده خواهد کرد (14)». دقّت کنید که مىگوید خود آن اعمال را خواهد دید.
توجّه به این حقیقت که اعمال ما از کوچک و بزرگ، نیک و بد، در این جهان ثابت و محفوظ مىماند و از بین نمىرود، و در رستاخیز همه جا با ما خواهد بود مىتواند هشدار به همگان باشد، تا در برابر زشتىها و بدىها محتاط و سختگیر باشیم، و نسبت به نیکىها علاقهمند و وفادار.
عجیب اینکه امروز نیز دستگاههایى اختراع شده که مىتواند گوشهاى از این مسئله را در همین دنیا براى ما مجسّم کند:
یکى از دانشمندان مىنویسد: «امروز توانستهاند امواج صوتى کوزهگران مصرى دو هزار سال پیش را منعکس کنند، به طورى که قابل شنیدن باشد، زیرا در موزههاى مصر کوزههایى از دو هزار سال قبل باقى مانده که به هنگام ساختن آنها با چرخهاى مخصوص و به وسیله دستها امواج صوتى کارگران در بدنه کوزهها نقش بسته و امروز توانستهاند آن امواج را از نو زنده کنند به طورى که ما با گوش خود آن را بشنویم»! (15)
به هر حال بسیارى از سؤالاتى که در مورد مسئله معاد و
جاودانگى پاداش نیکوکاران و کیفر بدکاران در قرآن مجید آمده است با توجّه به همین «تجسّم اعمال» و با توجّه به اینکه هر عمل خوب و بدى در روح و جان ما اثر مىگذارد و آن اثر همیشه با ما خواهد بود، پاسخ گفته مىشود. «پایان»
پانزدهم مرداد ماه یک هزار و سیصد و شصت و دو
قم- حوزه علمیه ناصر مکارم شیرازى
فکر کنید و پاسخ دهید
1- معاد جسمانى یعنى چه؟
2- منکران معاد جسمانى چه مىگفتند و قرآن چگونه به آنها جواب مىدهد؟
3- استدلال عقلى براى معاد جسمانى چیست؟
4- چه ارتباطى بین معاد جسمانى چیست؟
5- شبهه «آکل و مأکول» یعنى چه و چه پاسخى دارد؟
1) مکاتیب الرسول، ج 2، ص 152- تفسیر المیزان، ج 16، ص 269.
2) سوره سجده، آیه 17.
3) سوره یس، آیه 65.
4) سوره فصلت، آیه 21.
5) سوره بقره، آیه 25.
6) سوره توبه، آیه 72.
7) وسائل، ج 6، ص 25- بحار، ج 70، ص 303- بحار، ج 72، ص 309.
8) نساء، آیه 10.
9) سوره حدید، آیه 12.
10) سوره بقره، آیه 27.
11) سوره آل عمران، آیه 180.
12) سوره کهف، آیه 49.
13) سوره زلزال، آیه 6.
14) سوره زلزال، آیات 7 و 8.
15) از کتاب «راه طى شده».