درباره خداشناسى از دورترین زمان تا امروز کتابها نوشته شده و بحثها و گفتوگوهاى فراوانى در میان دانشمندان و غیر دانشمندان بوده است.
هر کدام براى پى بردن به این حقیقت راهى را انتخاب کردهاند؛ امّا از همه راهها، بهترین راهى که مىتواند ما را به زودى به این مبدأ بزرگ جهان هستى نزدیک سازد دو راه است:
1- راهى از درون (نزدیکترین راه)
2- راهى از برون (روشنترین راه)
در قسمت اوّل سرى به اعماق وجود خود مىزنیم و نداى توحید را از درون جان خود مىشنویم.
و در قسمت دوم در عالم پهناور آفرینش به گردش
مىپردازیم و نشانههاى خدا را در پیشانى تمام موجودات و در دل هر ذرهاى مشاهده مىکنیم هر کدام از این دو راه، بحثهاى طولانى دارد؛ امّا کوشش ما این است که در یک گفتار فشرده، هر یک از این دو راه را اجمالًا مورد بررسى قرار دهیم:
الف- راهى از درون
درست به این چند موضوع بیندیشیم:
1- دانشمندان مىگویند: هر انسانى را که فکر کنید، از هر نژاد و هر طبقهاى که باشد اگر او را به حال خود واگذارند و تعلیمات خاصى نبیند و حتى از گفتوگوهاى خداپرستان و مادىها عریان شود؛ خود به خود متوجّه نیروى توانا و مقتدرى مىشود که مافوق جهان ماده است و بر تمام جهان حکومت مىکند.
او در زوایاى قلب و اعماق دل و روان خویش احساس مىکند که ندائى لطیف و پر از مهر و در عین حال رسا و محکم وى را به طرف یک مبدأ بزرگ علم و قدرت که ما او را خدا مىنامیم مىخواند.
این همان نداى فطرت پاک و بىآلایش بشر است.
2- ممکن است غوغاى جهان مادى و زندگى روزانه و زرق و برقهاى حیات، او را به خود مشغول سازد، و موقتاً از شنیدن این ندا غافل شود؛ امّا هنگامى که خود را در برابر مشکلات و گرفتارىها مشاهده مىکند؛ هنگامى که حوادث وحشتناک طبیعى همانند سیلها
و زلزلهها و طوفانها و لحظات پراضطراب یک هواپیما در یک هواى نامساعد و خطرناک به او حملهور مىشوند، آرى در این هنگام که دست او از تمام وسائل مادى کوتاه مىگردد و هیچ گونه پناهگاهى براى خود نمىیابد، این ندا در درون جان او قوت مىگیرد، احساس مىکند که از درون وجودش قدرتى او را به سوى خود مىخواند، قدرتى که برتر از تمام قدرتها است، نیروى مرموزى که همه مشکلات در برابر او سهل و ساده و آسان است.
کمتر کسى را مىتوانید پیدا کنید که در برابر حوادث سخت زندگى چنین توجهى را پیدا نکند و بىاختیار به یاد خدا نیفتد و همین موضوع است که نشان مىدهد ما چقدر به او نزدیکیم و او چقدر به ما نزدیک است او در روح و جان ماست.
البته نداى فطرت همیشه در درون جان آدمى هست ولى در این لحظات قوت بیشترى مىیابد.
3- تاریخ به ما نشان مىدهد قدرتمندانى که در لحظات آرامش و عادى حتى از بردن نام خدا ابا مىکردند، امّا به هنگامى که پایههاى قدرت خود را متزلزل و کاخ هستى خود را در حال فرو ریختن مىدیدند، دست به دامن این مبدء بزرگ مىشدند، و نداى فطرت را به روشنى مىشنیدند.
تاریخ مىگوید: هنگامى که فرعون در میان امواج خروشان؛ خود را گرفتار دید و مشاهده کرد، آبى که مایه حیات و آبادى کشور او و سرچشمه تمام قدرت مادیش شده بود، اکنون فرمان مرگ او را
اجرا مىکند، و در برابر چند موج کوچک عاجز مانده و دستش از همه جا کوتاه هست، فریاد زد: «الان اعتراف مىکنم که جز خداى بزرگِ موسى هیچ معبودى نیست» این ندا در حقیقت از درون فطرت و جان او برخاست. نه تنها فرعون، تمام کسانى که در شرایط او قرار مىگیرند؛ همین ندا را به روشنى مىشنوند.
4- خود شما هر گاه به اعماق دلتان مراجعه کنید تصدیق مىکنید که نورى در آنجا مىدرخشد و شما را به سوى خدا مىخواند، شاید بارها در زندگى حوادث مشکل و طاقتفرسا و بنبستها براى شما پیش آمده که دستتان از تمام وسائل عادى براى حل آن کوتاه شده است در آن لحظات حتماً به خاطر شما، این حقیقت آمده است که نیروى مقتدرى در این عالم هستى است که مىتواند آن مشکل را به راحتى حل کند.
در این لحظات، امید آمیخته با عشق به آن مبدأ روح و جان شما را در بر گرفته و ابرهاى تیره و تار یأس را از قلب شما دور ساخته است.
آرى این نزدیکترین راهى است که هر کس از درون جان خود مىتواند به سوى خدا و مبدأ جهان هستى بیابد.
تنها یک سؤال:
مىدانیم این سؤال ممکن است براى بعضى از شما پیدا شود که آیا این احتمال وجود ندارد که ما بر اثر تعلیماتى که از محیط، و پدر و مادر گرفتهایم در مواقع حسّاس به این فکر فرو مىرویم؟ و
دست تقاضا به درگاه خدا برمىداریم؟
ما به شما در این سؤال حق مىدهیم و پاسخ جالبى براى آن داریم که در درس آینده خواهید خواند.
قرآن مجید مىفرماید:
«فاذا رکبوا فى الفلک دعوا اللَّه مخلصین له الدین فلما نجاهم الى البر اذا هم یشرکون»؛ (1)
هنگامى که به کشتى سوار شوند و ضربات طوفان و امواج کوه پیکر؛ آنها را به مرگ تهدید کند خدا را از روى اخلاص مىخوانند، امّا هنگامى که خداوند آنها را نجات داد و به ساحل نجات آورد، او را فراموش کرده و دامن بتها را مىگیرند».
فکر کنید و پاسخ دهید
1- سعى کنید آیه بالا را با شماره آیه و سوره و معنى آن، کلمه به کلمه حفظ کنید و تدریجاً به زبان قرآن آشنا شوید.
2- آیا براى شما هرگز حادثه پیچیدهاى رخ داده که دست شما از همه جا کوتاه شده باشد و تنها به امید لطف پروردگار باشید؟
(ضمن مقاله یا سخنرانى کوتاهى آن را شرح دهید)
3- چرا این راه را نزدیکترین راه نامیدیم؟
1) سوره عنکبوت، آیه 65.