جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

آثار خداشناسى در زندگى ما (1)

زمان مطالعه: 4 دقیقه

1- خداشناسى و پیشرفت علوم‏

فکر کنید دوستى از سفر آمده و کتابى به عنوان ارمغان براى شما آورده است و مى‏گوید کتابى است بسیار عالى زیرا نویسنده آن دانشمندى است فوق‏العاده فهمیده، پراطّلاع، دقیق و ماهر و در رشته خود نابغه و به تمام معنى استاد است.

حتماً شما این کتاب را سرسرى مطالعه نخواهید کرد؛ بلکه به عکس روى تمام جمله‏بندى‏ها و تعبیرات و حتّى کلمات آن دقّت مى‏کنید و اگر جمله‏اى از آن را نفهمیدید ساعت‏ها و شاید روزهاى متوالى هر موقع که فرصت کردید روى آن برمى‏گردید تا معنى و مفهوم آن براى شما روشن شود چرا که نویسنده آن یک فرد عادى نیست بلکه دانشمند بزرگى است که کلمه‏اى را بى‏حساب نمى‏نویسند.

امّا اگر به عکس به شما گفتند این کتاب ظاهرش ممکن است زیبا باشد امّا نویسنده آن یک فرد کم سواد است که هیچ مایه علمى ندارد و هیچ حسابى در کار او نیست!

معلوم است که شما فقط یک نگاه سرسرى به کتاب مى‏کنید و هر جاى آن را نامفهوم دیدید مى‏گویید این هم از بى‏اطّلاعى نویسنده است و حیف است که انسان وقت خود را براى مطالعه آن تلف کند.

عالم هستى همانند کتاب بزرگى است که هر یک از موجودات آن کلمه یا جمله‏اى از آن را تشکیل مى‏دهد، از نظر یک فرد خداپرست همه ذرات این جهان قابل دقّت است، یک انسان با ایمان در پرتو نور خداپرستى؛ با کنجکاورى خاصّى به مطالعه اسرار آفرینش مى‏پردازد (و همین موضوع به پیشرفت علوم و دانش‏هاى انسانى کمک مى‏کند)، زیرا او مى‏داند آفریننده این دستگاه، بى‏نهایت علم و قدرت دارد، و همه کارش روى حکمت و فلسفه است، بنابراین دقیق‏تر مطالعه مى‏کند، عمیق‏تر بررسى مى‏نماید تا اسرار آن را بهتر درک کند.

امّا یک فرد مادى انگیزه‏اى براى مطالعه عمیق اسرار آفرینش ندارد زیرا خالق آنها را طبیعت بى‏شعور مى‏داند و اگر مى‏بینیم بعضى از دانشمندان مادى در صف مکتشفان علوم هستند به خاطر آن است که آنها غالباً خدا را قبول دارند و فقط نام او را طبیعت مى‏گذارند، چرا که براى کار طبیعت؛ «نظم» و «حساب» و «برنامه» قائل هستند.

خلاصه، خداپرستى وسیله پیشرفت علوم و دانشهاست.

2- خداشناسى و تلاش و امید

به هنگامى که حوادث سخت و پیچیده در زندگى انسان رخ مى‏دهد، و درها ظاهراً به روى او از هر سو بسته مى‏شود و احساس ضعف و ناتوانى و تنهایى در برابر مشکلات مى‏کند؛ ایمان به خدا به یارى او مى‏شتابد و به او نیرو مى‏دهد.

آنها که ایمان به خدا دارند خود را تنها و ناتوان نمى‏بینند، مأیوس نمى‏شوند؛ احساس ضعف و ناتوانى نمى‏کنند؛ چون قدرت خدا بالاتر از همه مشکلات است و همه چیز در برابر او سهل و آسان مى‏باشد.

آنها با امید به لطف و حمایت و کمک پروردگار به مبارزه با مشکلات برمى‏خیزند و تمام نیروهاى خود را به کار مى‏گیرند و با عشق و امید به تلاش و کوشش ادامه مى‏دهند و بر سختى‏ها پیروز مى‏شوند.

آرى ایمان به خدا تکیه گاه بزرگى براى انسان‏ها است.

ایمان به خدا مایه استقامت و پایمردى است.

ایمان به خدا نور امید را همیشه در دل‏ها زنده نگه مى‏دارد.

و به همین دلیل افراد با ایمان هرگز دست به خودکشى نمى‏زنند زیرا خودکشى از یأس و نومیدى کامل و احساس شکست سرچشمه مى‏گیرد امّا افراد با ایمان نه نومید مى‏شوند و نه احساس شکست مى‏کنند.

3- خداشناسى و احساس مسئولیّت‏

طبیبانى را مى‏شناسیم که وقتى بیمار تنگدستى به آنها مراجعه مى‏کند نه تنها از گرفتن حق ویزیت خوددارى مى‏نمایند بلکه پول دارو را نیز در اختیار او مى‏گذارند و حتى اگر احساس خطر براى بیمار خود کنند شب را تا به صبح بر بالین او در خانه محقرش مى‏مانند. اینها افرادى خداپرست و با ایمانند.

امّا طبیبانى را نیز مى‏شناسیم که بدون دریافت پول کوچک‏ترین گام براى بیمار برنمى‏دارند، زیرا ایمان محکمى ندارند.

انسان با ایمان در هر رشته‏اى که باشد احساس مسئولیّت مى‏کند، وظیفه‏شناس است، نیکوکار و با گذشت است، همواره یک پلیس معنوى را در درون جان خود حاضر مى‏بیند که مراقب اعمال او است.

ولى افراد بى‏ایمان مردمى خودخواه و خودکامه و خطرناکند و هیچ‏گونه مسئولیتى براى خود قائل نیستند، ظلم و ستم و تجاوز به حق دیگران براى آنها ساده است و کمتر حاضر به نیکوکارى مى‏باشند.

4- خداشناسى و آرامش‏

دانشمندان روان‏شناس مى‏گویند در زمان ما بیمارى روانى و ناراحتى روحى بیش از هر زمان دیگر است.

و نیز مى‏گویند یکى از عوامل این بیمارى احساس نگرانى‏

است؛ نگرانى از حوادث آینده؛ نگرانى از مرگ، نگرانى از جنگ و نگرانى از فقر و شکست.

آنها اضافه مى‏کنند: از جمله چیزهایى که مى‏تواند نگرانى را از روح انسان دور کند ایمان به خدا است زیرا هر وقت عوامل نگرانى مى‏خواهد در روح او نفوذ کند ایمان به خدا آن را عقب مى‏راند.

خدایى که مهربان است، خدایى که روزى‏دهنده است، خدایى که از حالات بندگانش آگاه و هر گاه رو به سوى او آرند، به آنها کمک مى‏کند و از ناراحتى‏ها رهایى مى‏بخشد.

به همین جهت مؤمنان واقعى همیشه احساس آرامش مى‏کنند و هیچگونه نگرانى در روح آنها نیست و چون کارشان براى خدا است اگر زیانى هم کنند جبرانش را از او مى‏طلبند و حتى در میدان جنگ لبخند بر لب دارند.

قرآن مجید مى‏گوید:

«الذین آمنوا و لم یلبسوا ایمانهم بظلم اولئک لهم الامن»؛

«آنها که ایمان آوردند و ایمان خود را با ستم نیالودند، آرامش و امنیت براى آنهاست». (1)

فکر کنید و پاسخ دهید

1- آیا سرگذشتى از تاریخ گذشتگان به خاطر دارید که جلوه‏هاى ایمان و آثارى را که در بالا گفته شد بازگو کند؟

2- آیا مى‏دانید چرا بعضى از افراد که دم از ایمان به خدا مى‏زنند آلودگى‏هاى اخلاقى دارند و آثار چهارگانه بالا در آنها دیده نمى‏شوند؟


1) سوره انعام، آیه 82.