بهترین نشان ابدیّت در قیامت، مسأله ی تجسّم عمل است، در اینجا ما بیان مرحوم شهید مطهرى را که در کتاب عدل الهى آمده است بطور بسیار فشرده با توضیحى از خودمان بیان مىکنیم.
ایشان مىفرماید: گاهى جزا قراردادى است که قابل کم و زیاد کردن است، ولى گاهى جزا طبیعى و یا عینى است که هیچ قابل تخفیف و تغییر نیست، مثلًا جزاى طبیعى کسى که شراب خورده، مستى است که جاى هیچ شک و چانهزدن نیست، یا مثلًا شما در یک لحظه مقدار زیادى نمک را در خمیرى ریخته و تحویل نانوا مىدهید. او خمیر شور شما را به تنور زده و پس از دقایقى نان شور به شما تحویل مىدهد، شما این نان شور را میل مىکنید و به دنبال آن تشنه شده مقدار زیادى آب مىنوشید و کمکم به سردرد و
ناراحتىهایى گرفتار مىشوید، در این مثال، نان شور عین همان خمیر شور است و جزاى یک لحظه نمک ریختن شما مدّتها زجر است، ولى هیچ قابل کم و زیاد کردن هم نیست.
در قیامت نیز اعمال و صفات تجسّم یافته و کسى را که از توبه و شفاعت و عفو دور افتاده و خود را از قابلیّت انداخته عذاب مىکند و ابدیّت عذاب نتیجه اعمال
خود اوست.
به علاوه پارهاى گناهان جز عذاب دائمى هیچ کیفر دیگرى نمىتواند داشته باشد، کسى که با بدعتگذارى، افراد یا نسلهایى را براى ابد منحرف کرده و یا کسى که مانع رشد و سعادت و حقپذیرى دیگران شده و یا کسى که جلو رهبران حق یا نداى حق را گرفته است و آنان را خانهنشین و صداى آن بزرگواران را در گلو خفه و اموال مردم را به یغما برده و بهترین استعدادها و لیاقتها و اموال را به هدر داده است، نه گناه کوچکى انجام داده و نه گناه مقطعى است، بنابراین ما باید آثار هر گناه را نیز بررسى کنیم.(1)
اگر علماى یهود و نصارى که پیامبر صلى الله علیه و آله را همچون فرزندانشان مىشناختند؛ «یَعرِفُونَهُ کمایَعِرفُونَ ابنائَهُم»(2)، حق را کتمان نمىکردند و با صراحت به یهودیان و مسیحیان اعلام مىکردند که آن پیامبر موعودى که در تورات و انجیل به ما وعده داده شده همین حضرت محمّد است و بدین وسیله مانع ایمان آنان نمىشدند، امروز میلیونها نفر یهودى و مسیحى گمراه نداشتیم.
آرى، گاهى یک دقیقه سکوت، نسلهایى را براى قرنها به انحراف مىکشد، ما گناه را نباید از نظر ساعات بررسى کنیم، بلکه از راه آثار و نقش آن در تاریخ و نسلها باید بررسى کنیم، راستى شما چرا عقربى را که یک دفعه نیش مىزند براى همیشه او را نابود مىکنید، لابد مىگویید: عقرب اگر بماند تا ابد مىگزد. بعضى انسانها نیز چنین مىباشند چنانکه در حدیث مىخوانیم: جنایتکار باید تا ابد در عذاب باشد، زیرا او همچون عقرب شده که اگر مهلت یابد جنایت مىکند و تا ابد مردم را مىگزد.
همان گونه که صدام و رژیم بعثى عراق که با تجاوز به جمهورى اسلامى ایران و بمباران و موشکباران بسیارى از مردم بىدفاع و مسلمان ما را به شهادت رساند و یا
مجروج و معلول نمود، امّا همین که رزمندگان اسلام شجاعانه در برابر او ایستادند و مجبور به عقبنشینى و شکست شد، ادعاى صلح طلبى کرد که رهبر کبیر انقلاب قدس سره فرمود: باید صدام و حزب کافر در عراق از بین برود، زیرا اگر او کمى مهلت یابد دوباره حمله مىکند.
آرى، انسانى که از گرگ درّندهتر و از موش دزدتر و از روباه حیلهگرتر و قلبش از سنگ سختتر شده است، کیفرى جز عذاب دائم ندارد و چون جنایت جزو حالات و روحیّات و ذاتش شده، آن خباثتِ ذات به صورت قهر دائم در قیامت تجسّم یافته و از او جدا نخواهد شد.
1) براى توضیح به پاسخ ششم از این سؤال که چرا در آخرت جزا داده مىشویم نه در دنیا، مراجعه نمایید.
2) سوره بقره، آیه 146 و انعام، 20.