همان گونه که گفتیم قرآن در مسأله قیامت چیزى فروگذار نکرده است و بیش از هزار آیه در این زمینه است و حق هم همین است، زیرا زندگى ابدى انسانها در آنجاست و ایمان به آن تعیین کننده ی زندگى این جهان هم هست، لذا در بیان اوصاف دوزخ و بهشت که عامل بیم و امید و قوىترین وسیله ی تربیت است، آیات زیادى است که باز هم چند نمونه از آن را بیان مىکنیم:
در بهشت تختهاى بلند و عالى قرار داده شده است. «فِیها سُرُرٍ مَرفُوعَة»(1)
در آنجا ظرفهاى زیبا از طلا و نقره چیده شده است. «واکوابٍ مَوضُوعَة»(2)
در بهشت پشتى و تکیهگاهها در کنار هم به نحو مخصوصى گذارده شده است. «وَ نُمارِقُ مَصفُوفَة»(3)
در آنجا فرشهاى بسیار عالى گسترده شده است. «وَ زَرابِىُّ مَبثُوثَة»(4)
براى بهرهبردن از میوهها زحمت چیدن هم ندارند، زیرا شاخههاى میوهدار در اختیار و به اراده آنها نزدیک مىشود، «و ذُلّلَت قُطوفُها تَذلِیلًا»(5) اگر ایستاده یا نشسته یا خوابیده باشند، میوهها در تسخیر ایشان و شاخهها به اراده و در اختیارشان است.
در قرآن دنیا با آن همه دریاها، معدنها، درختان، به کالاى کمبها تعبیر شده است، ولى بهشت را «ملک کبیر» مىخواند، «وَاذا رأیتَ ثَمَّ رأیتَ نَعِیماً وَ مُلکاً کَبیراً»(6) اى پیامبر! هنگامى که به بهشت نگاه کنى نعمتها و ملک و پادشاهى بزرگى را خواهى دید.
از نمونههاى دیگر نعمتها که بارها در قرآن از آن سخن به میان آمده است مسأله روبروى هم قرار گرفتن اهل بهشت است، تختها و جایگاه آنان طورى است که در حال استراحت که تکیه دادهاند، همدیگر را مىبینند، «على سُرُرٍ مَوضُونَة مُتَّکِئِینَ عَلَیها مُتَقابِلینَ»(7) بر تختهایى که از طلا و نقره بافته و ساخته شده تکیه مىزنند در حالى که در برابر یکدیگر و از دیدن نعمتها و جایگاهها و انس بهم لذّتها مىبرند.
1) سوره غاشیه، آیه 13.
2) سوره غاشیه، آیه 14.
3) سوره غاشیه، آیه 15.
4) سوره غاشیه، آیه 16.
5) سوره انسان، آیه 14.
6) سوره انسان، آیه 20.
7) سوره واقعه، آیه 15 و 16.