دلیل آنکه این همه قرآن به مسأله ی معاد و صحنههاى آن توجه کرده آن است که «یاد قیامت» عالىترین اثر تربیتى را در انسان دارد. تمام جنایتها از کسانى سر مىزند که به قول قرآن روز قیامت را فراموش کردهاند، «نَسُوا یَومَ الحِسابِ»(1) چنانکه خداوند به کمفروشان مىفرماید: «الا یَظُنُّ اولئِکَ انَّهُم مَبعُوثُونَ لِیَومٍ عَظِیمٍ»(2) آیا کم فروشان نمىدانند که براى روز بزرگى در محضر عدل الهى زنده مىشوند و باید جوابگوى اعمال خود باشند؟
خداوند نیز براى تربیت این قبیل انسانهاى مجرم و غیر مجرم و پیشگیرى از گناه
یا ترک گناه، از اهرم توجه به معاد استفاده مىکند، در هر روز که ما نماز مىخوانیم با گفتن جمله ی «مالِکِ یَومِ الدّین» باید فکر خودمان را به معاد توجّه دهیم.
حضرت على علیه السلام درباره ی حمّام رفتن مىفرماید: خوب جایى است حمّام، زیرا آب داغ آن ما را به یاد قیامت و آتش مىاندازد.(3)
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در دعاى مجیر هشتاد و شش مرتبه با جمله «اجِرنا مِنَ النّارِ یا مُجِیر» که به معناى پناهم بده از آتش اى خداى پناه دهنده است، ما را به دورى از آتش دوزخ توجّه دادهاند، چنانکه در پایان هر بند از دعاى جوشن کبیر نیز رهایى از آتش را از خداوند مىخواهیم. «خلّصنا من النّار یا ربّ»
و حضرت على علیه السلام در مسجد کوفه و دیگر جاها یک یک اوضاع خطرناک قیامت را به زبان آورده و از خداوند امنیّت را درخواست مىکند، «الّلهُمَّ انّى اسئَلُک الامانَ یَومَ لا یَنفَعُ مالٌ وَ لابَنون… اسئلُکَ الامانَ یَومَ یَعَضُّ الظّالِمُ عَلى یَدَیه…»
مسأله قیامت مسألهاى است که امامان ما در نماز همین که به جمله ی «مالک یَوم الدّین» مىرسیدند آن قدر آنرا تکرار مىکردند که نزدیک بود جان به جان آفرین تسلیم کنند.(4) چنانکه در مورد امام صادق علیه السلام مىگویند: آن قدر این جمله را در نماز تکرار مىفرمود که بعضى حوصله ی شمارش آن را نداشتند.(4)
خلاصه قیامت روزى است که به فرموده ی حضرت على علیه السلام از گرمى، عرق تا دهن مردم مىآید و چنان درفشارند که هر کجا جاى پایى براى ایستادن پیدا کنند، خوشحال مىشوند.(5) روزى که تاریک و داغ و تنگ و وحشتآور است و انواع نالهها و نعرهها به گوش مىرسد، روزى که هیچ قدرتى به دست هیچ کس نیست، «لِمَنِالمُلکُ الیَومَ لِلّهِ الواحِدِ القَهّارِ»(6) امروز قدرت براى کیست؟ براى خداوند قهار.
کجا هستند کسانى که ادّعاى خدایى و الوهیّت مىکردند؟
1) سوره ص، آیه 26.
2) سوره مطفّفین، آیه 4 و 5.
3) وسائلالشیعه، ج 1، ص 361.
4) تفسیر نورالثقلین، ج 1، ص 16.
5) نهجالبلاغه، ص 300.
6) سوره غافر، آیه 16.