جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

پاسخى به تهمت‏ها (1)

زمان مطالعه: 4 دقیقه

راستى اسلامى که پیامبرش به جاى دو ماه، چهار ماه به دشمن مهلت مى‏دهد و در فتح مکه خانه ی بزرگ‏ترین دشمن خود را مرکز أمن قرار مى‏دهد و همه ی مخالفان را مى‏بخشد و پانزده سال زیر انواع شکنجه‏ها و محاصره‏ها استقامت مى‏کند، آیا به خاطر فرمان دفاع در برابر هجوم دشمن یا به دلیل صدور دستور جهاد آزادى بخش- که از مسلمانان مى‏خواهد براى نجات مردم از یوغ ابرقدرت‏ها و برداشتن خارهاى سر راه و آزاد کردن فکرها و مغزها- باید با انواع تهمت‏هاى ناجوانمردانه مورد هجوم قرار گیرد؟!

دشمنان اسلام گاهى مى‏گویند: اسلام به زور شمشیر پیش رفت؛ در حالى که طبق آمار، تعداد مقتولان در جنگ‏هاى زمان پیامبر صلى الله علیه و آله به قرار ذیل است:

1- در جنگ بدر، تعداد مقتولان از 84 تا 86 نفر ذکر شده است.

2- جنگ احد: از 70 تا 109 نفر.

3- جنگ خندق: از 9 تا 11 نفر.

4- جنگ بنى قریظه: از 700 تا 900 نفر.

5- جنگ بنى‏المصطلق، از 10 تا 12 نفر.

6- جنگ خیبر: از 3 تا 96 نفر.

7- جنگ موته: از 3 تا 21 نفر.

8- جنگ فتح مکه: از 21 تا 39 نفر.

9- جنگ حنین و طائف: از 85 تا 112 نفر.

10- مقتولان بقیه ی جنگ‏ها را از 119 تا 333 نفر گفته‏اند.

این آمار از کتاب نگرشى کوتاه به زندگى پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله به نقل از کتاب‏هاى:

تاریخ طبرى، طبقات یعقوبى، بحار و سیره ی ابن هشام است که مجموعاً آمار همه ی مقتولان از 1103 تا 1724 نفر بیشتر نیست.

دشمنان اسلام گاهى نیز ازدواج‏هاى متعدّد پیامبر را بهانه قرار مى‏دهند و او را در نظر برخى از مردمِ

بى‏اطلاع، اهل هوس معرّفى مى‏نمایند و تعداد ازدواج‏هاى او را زیر سؤال مى‏برند، در حالى که پیامبر صلى الله علیه و آله از سنین جوانىِ خود تا پنجاه سالگى (حدود بیست و پنج سال) تنها با خدیجه زندگى کرد و در ابتداى ازدواج، پیامبر بیست و پنج ساله و خدیجه چهل ساله بود و ازدواج هم با پیشنهاد خدیجه انجام گرفت، خدیجه خواستگارهاى خود را چون مى‏دانست به خاطر وضع مالى به سراغش آمده‏اند رد مى‏کرد.

پیشنهاد خدیجه از یک سو به خاطر شناخت امانت و صداقت حضرت محمّد بود و از سوى دیگر به خاطر خبرهایى بود که از عموى خود «ورقة بن نوفل» در مورد پیشگویى‏هاى پیامبران گذشته و بشارت ظهور محمّد و همسرى خدیجه با او شنیده بود.

پیامبر صلى الله علیه و آله حدود بیست و پنج سال تنها با خدیجه زندگى کرد و از مال او جز در راه توحید و نجات مردم از ظلم و جهل و تفرقه استفاده نکرد و با اینکه بهترین دختران حاضر به ازدواج با او بودند او نمى‏پذیرفت؛ همسران دیگر پیامبر صلى الله علیه و آله همه بعد از خدیجه و پس از سن پنجاه‏ سالگىِ پیامبر به ازدواج درآمدند آن هم نوعاً زنان سالخورده و شوهر از دست داده و یتیم‏دار بودند و زندگى با آنان عیش و لذّت نداشت، بلکه ریاضت به حساب مى‏آمد.

زنان پیامبر صلى الله علیه و آله داراى سلیقه‏هاى گوناگونى بودند که هرگز زمینه‏اى براى رفاه باقى

نمى‏گذارد. بعضى از این همسران، شوهرانشان را در جنگ با کفار از دست داده، بى‏سرپرست و یتیم‏دار بودند و اگر به قبیله ی خود برمى‏گشتند او را به کفر برمى‏گرداندند و ازدواج پیامبر با آنها براى سرپرستى و پیشگیرى از چنین خطرهایى بود. نظیر ازدواج با «سوده» که پس از مهاجرت به حبشه شوهرش وفات کرد و بدون سرپرست ماند.

«امّ السلمه» زن دیگر پیامبر صلى الله علیه و آله بود که هم پیر بود و هم یتیم‏دار.

«زینب» دختر عمّه ی رسول خدا صلى الله علیه و آله زن دیگر آن حضرت است که ابتدا همسر زید بود ولى این ازدواج دوام نیاورد و به طلاق کشیده شد و پیامبر صلى الله علیه و آله به فرمان خدا با زینب ازدواج کرد تا یک روش غلط را از بین ببرد و آن روش باطل این بود که در جاهلیّت، ازدواج با زن فرزندخوانده را ممنوع مى‏دانستند و چون زید پسرخوانده ی پیامبر صلى الله علیه و آله بود، طبق رسوم جاهلیّت نباید پیامبر صلى الله علیه و آله همسر طلاق گرفته ی او را به عقد خود درآورد اما خداوند فرمان ازدواج داد تا این روش غلط به دست خود پیامبر کوبیده شود.

«جویریه» یک زن اسیر بود که پیامبر با او ازدواج کرد و مسلمانان به احترام پیامبر با اسیران مهربان‏تر شدند و بسیارى از آنان را آزاد نمودند.

به خاطر پیوند با قبایل بزرگ عرب و جلوگیرى از کارشکنى‏هاى آنان و حفظ سیاست داخلى، پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله با عایشه، حفصه، امّ حبیبه، صفیّه و میمونه ازدواج کرد.(1)

کوتاه سخن آنکه اکثر زن‏هاى پیامبر صلى الله علیه و آله بیوه بودند و دوران جوانى و نشاطشان گذشته بود و هر کدام یکى دو بار ازدواج کرده و یتیم دار بودند و ازدواج پیامبر صلى الله علیه و آله با آنان بعد از سن پنجاه سالگى بود که پیامبر نام و نشانى پیدا کرده بود و بهترین دختران حاضر به ازدواج با او بودند و این خود بزرگ‏ترین دلیلى است که ازدواج‏هاى رسول خدا روى مصالح و اهداف مقدس بوده و هرگز تهمت هوسرانى و غیره به پیامبر صلى الله علیه و آله نمى‏چسبد.

اضافه بر اینها، پیامبر با داشتن زنان متعدّد اکثر شب را با خدا خلوت مى‏کرد تا حدّى که فرمان آمد: «کمى بخواب».(2) این ما هستیم که با داشتن یک همسر خدا را

فراموش مى‏کنیم. تعدّد همسر اگر جلو رشد، معنویّت، جهاد، عبادت و رسیدگى به وضع جامعه و دردمندان را نگیرد و اگر به آنان بى عدالتى نشود بلکه سبب سرپرستى و مایه ی عزّت و نجات آنان بشود هیچ مانع عقلى در کار نیست. اگر گاهى تعدّد همسر در نظرها بد جلوه مى‏کند به یکى از چند دلیل است:

1- مرد حق همسران را عادلانه نمى‏پردازد.

2- هدف مرد از تعدّد همسر، هوسبازى ‏است نه اهداف مقدّس.

3- استعدادهاى دیگر مرد، تنها صرف زن دارى مى‏شود.

ولى اگر تعدّدى بود و موانع فوق نبود اشکالى نخواهد داشت صرف نظر از اینکه در طول تاریخ، معمولًا آمار زنان بى شوهر از مردان بى‏همسر به مراتب بیشتر است، راه دور نرویم در همین کشور خودمان چندین هزار مرد زن دار شهید شدند که زنان آنان بیوه هستند. بگذریم که عدّه‏اى از آنان به هر دلیل مایل به ازدواج نیستند اما نمى‏توان نیاز طبیعى و عاطفى و اجتماعى دسته‏ی دیگر را نادیده گرفت. این از یک سو، از سوى دیگر یتیمان به سرپرست نیاز دارند. بنابراین اصل طرح تعدّد همسر اشکال ندارد لکن عوارضى دارد که آن عوارض و هوسبازى‏ها و بى عدالتى‏ها از یک سو و توقّعات نابجاى بعضى از زنان از سوى دیگر مسأله را به صورت حادّى درآورده است.


1) صفیّه دختر رئیس قبیله بنى‏النّضیر از قبایل مهم یهود بوده و همین که اسیر شد پیامبر صلى الله علیه و آله با ازدواج با او، با یک قبیله ی بزرگ طرح خویشاوندى ریخت.‏.

2) سوره مزّمل، آیه 2 و 3.