جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

امان دادن به دشمن‏ (1)

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

در سال هشتم هجرى پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله ارتشى از مدینه بسیج نمود و مکه را فتح کرد و

بت‏ها را درهم کوبید، پس از فتح مکه سخت‏ترین دشمنان خود را عفو نمود حتى زن کافرى را که با

تهیّه ی غذاى مسموم، توطئه قتل رسول خدا صلى الله علیه و آله را چیده بود بخشید.

یکى از سران بت‏پرست به نام صفوان که از قبیله ی بنى امیه بود به شهر جدّه که در چند فرسخى مکه است فرار کرد، برخى نزد رسول خدا آمدند و براى او امان‏نامه‏اى درخواست کردند، پیامبر صلى الله علیه و آله عمّامه ی خود را براى او فرستاد تا با این نشانه در امان باشد و به مکه وارد شود. صفوان از جدّه برگشت و خدمت پیامبر صلى الله علیه و آله رسید و گفت: دو ماه به من مهلت دهید تا فکر کنم پیامبر چهار ماه به او مهلت داد. صفوان که در بعضى آمد و رفت‏ها همراه و در کنار رسول خدا صلى الله علیه و آله قرار مى‏گرفت جذب این مکتب و رهبر شد و با اختیار اسلام را پذیرفت.

در آیه ششم سوره توبه درباره ی امان دادن به دشمن و پناهندگى او سخن به میان آمده و در فقه اسلامى نیز ضمن مباحث جهاد بحثى پیرامون امان دادن مطرح است که نقل آن در اینجا ضرورتى ندارد.