طبق فرمان خدا که دستور مىدهد: «وان جنحوا للسلم فاجنح لها»(1)- اگر مخالفان تمایل به صلح نشان دادند تو نیز دست آنها را عقب نزن و تمایل نشان بده- رفتار پیامبر با مخالفان، طبق همین آئیننامه بود، البته در سوره انفال آیه 58 مىخوانیم: هرگاه از توطئه ی دشمن و نداشتن حسن نیّت او بویى بردى، فوراً با اعلام قبلى، پیمان را لغو کن. این قرآن است که مىفرماید: یهود و نصارا را در مسائلى که مورد توافق هر دو دسته است به وحدت و همکارى دعوت کن: «قل یا اهل الکتاب تعالوا الى کلمة سواء بیننا و بینکم»(2) به اهل کتاب بگو: بیایید در محور توحید و مبارزه با شرک و طاغوتزدایى با هم توافق داشته باشیم.
آرى، وحدت در توحید و نفى شرک در مکتب اسلام ارزش دارد.
در آیهاى دیگر مىفرماید: از شرکت در مجالس مخالفان که در بحثهاى بىمنطق و باطل وارد مىشوند دورى کن تا شاید آنها مسیر خود را عوض نمایند: «واذا رایت الّذین یخوضون فى آیاتنا فاعرض عنهم حتى یخوضوا فى حدیث غیره»(3)
پیامبر صلى الله علیه و آله سخنان مخالفان را چنان گوش مىداد که خیال مىکردند پیامبر صلى الله علیه و آله زودباور و سراپاگوش است، «و یقولون هو اذن»(4) ولى در عمل هرگز تحت تأثیر گفتهها و سوگندهاى آنها قرار نمىگرفت.
براى مبارزه از همه نوع امکانات و تجهیزات نظامى استفاده مىکرد، تعلیم تیراندازى را حتى براى نوجوانان لازم مىدانست و برد و باخت را در این زمینه جایز مىشمرد و مىفرمود: به خاطر یک تیرى که به سوى دشمن خدا رها مىشود؛ هم سازنده ی آن و هم رها کننده ی آن و هم کسى که آن را خریده و در اختیار سرباز اسلام قرار داده است، به بهشت مىروند.
در برابر منافقان مىبینیم که ساختمان مسجد آنان را خراب مىکند و به هنگام جنگ تبوک، منافقان در یک خانه ی تیمى مشغول توطئه بودند پیامبر که دید در این لحظه ی حساس دشمن چنین طرحى مىریزد دستور داد خانه را بر سر این منافقان خراب کردند(5) و پیامبر نسبت به زنده ی آنان با شدّت رفتار کرد «واغلظ علیهم» و به مرده ی منافقان نماز نمىخواند. «لا تصلّ على احد منهم مات ابدا»(6)
سستى و بىتفاوتى در قاطعیت مکتبى او راهى نداشت ابولهب عموى پیامبر بود امّا سوره «تَبّت» با لحن تندى درباره ی او نازل شد، آرى، دست کارشکن باید قطع شود گرچه عموى پیامبر باشد. در این زمینه فرمان صریح در قرآن آمده که پیامبر و مؤمنان حق استغفار براى مشرکان ندارند گرچه این مشرکان از بستگان آنها باشند:
«ما کان للنبىّ والذین آمنوا أن یستغفروا للمشرکین و لو کانوا اولى قربى»(7)
در آیات متعدّدى خداوند پیامبرش را دلدارى مىدهد که مبادا تلاش و توطئه ی دشمن در اراده ی تو اثر بگذارد، تو از آزار آنها چشم بپوشى و بر خدا توکل نما: «ودع أذاهم و توکلّ على اللّه»(8)
و هرگز غم مخور و از مکر و حیله ی آنها به خود سخت نگیر: «ولاتحزن علیهم ولاتک فى ضیق مما یمکرون»(9)
ما از تمام نقشههاى سرّى و علنى دشمنان تو آگاهیم: «انّا نعلم ما یسرّون و ما یعلنون»(10)
وظیفه ی تو صبر و تسبیح خداست: «فاصبر على ما یقولون و سبّح بحمد ربّک قبل طلوع الشمس و قبل الغروب»(11)
روزى یکى از دشمنان رسول خدا بر حضرتش وارد شد و به جاى «السّلام علیک» گفت: «السّام علیک» یعنى مرگ بر تو، و با کمال جسارت این کلمه را چند مرتبه تکرار کرد ولى پیامبر با داشتن قدرت انتقام تنها با کلمه ی «و علیک» به او پاسخ دادند. بعضى از حاضران که خیلى ناراحت شده بودند به رسول خدا صلى الله علیه و آله عرض کردند: چرا جواب این همه توهین او را ندادى؟! پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: با همان کلمه «علیک»،- آنچه مىگویى بر تو است،- جواب دادم.(12)
1) سوره انفال، آیه 61.
2) سوره آل عمران، آیه 63.
3) سوره انعام، آیه 67.
4) سوره توبه، آیه 61.
5) البته این خراب کردن خانه به فرمان شخص پیامبر بود و این است که حدود و قهر اسلامى باید زیر نظر حاکم اسلامى باشد و هرگونه عمل خودسرانهاى محکوم است؛ دقّت کنید.
6) سوره توبه، آیه 84.
7) سوره توبه، آیه 113.
8) سوره احزاب، آیه 48.
9) سوره نحل، آیه 127.
10) سوره یس، آیه 76.
11) سوره ق، آیه 39.
12) کافى، ج 2، ص 5.