اکنون که مقدارى درباره ی دوستان و پیروان بى وفا سخن گفتیم، مقدارى هم درباره ی دوستان و پیروان باوفاى انبیا به گفتگو مىنشینیم.
قرآن در این زمینه آیات زیادى بیان مىکند که ما در اینجا چند آیه را همراه با ترجمه مىآوریم:
«انّما المؤمنون الّذین آمنوا بالله و رسوله ثم لم یرتابوا»(1) مؤمنان واقعى کسانى هستند که ایمان به خدا و رسولش آورده و هیچ گاه دچار شک و تردید نشوند.
گروهى از اعراب خدمت پیامبر صلى الله علیه و آله رسیدند و گفتند: «ما ایمان آوردهایم» خداوند به پیامبرش خطاب مىکند که به این افراد بگو: شما فقط اظهار اسلام کردهاید و هنوز روح و حقیقت ایمان در عمق جانتان نفوذ نکرده است.(2)
پیروان واقعى انبیا کسانى هستند که هرگاه براى داورى نزد پیامبر فراخوانده مىشوند از دل و جان
مىگویند: «سمعنا و أطعنا»(3) هم گوش مىدهیم و هم اطاعت مىکنیم.
در جنگ خندق که پیامبر صلى الله علیه و آله همراه با مسلمین مشغول کندن خندق بودند بعضى از مسلمانان بدون اجازه ی مرخّصى از رسول خدا صلى الله علیه و آله محل کار خود را ترک کرده، از کندن خندق شانه خالى مىکردند، اما در برابر اینها کسانى هم بودند که هرگاه بناى ترک کار را داشتند از پیامبر صلى الله علیه و آله اجازه مىگرفتند.
قرآن در سوره نور از این گروه تجلیل مىکند و مىفرماید: «واذا کانوا معه على امر جامع لم یذهبوا حتى یستاذنوه ان الذین یستاذنونک اولئک الذین یؤمنون بالله و رسوله»(4) زمانى که در خدمت پیامبر مشغول کار دسته جمعى بودند به خود اجازه ی رها کردن کار را نمىدادند مگر اینکه رسول خدا به آنها مرخصى دهد، اینها تنها کسانى هستند
که ایمان واقعى به خدا و رسول دارند.
در سوره آل عمران نیز چنین مىخوانیم:
«قل ان کنتم تحبّون الله فاتّبعونى»(5) به مردم بگو: اگر به راستى خدا را دوست دارید باید از من که پیام آور او هستم اطاعت کنید.
در آیه 68 سوره آل عمران نیز چنین مىخوانیم:
«انّ اولى الناس بابراهیم للذین اتّبعوه» نزدیکترین و سزاوارترین مردم به ابراهیم تنها کسانى هستند که از او پیروى نمایند.
نشانه ی دیگر ایمان واقعى به خدا و رسول آن است که در درگیرىها او را داور قرار دهیم: «فان تنازعتم فى شىء فردوه الى الله و الرسول ان کنتم تؤمنون بالله و الیوم الاخر»(6)
در آیه دیگر مىفرماید: «ألم تر الى الذین یزعمون انهم آمنوا بما انزل الیک و ما انزل من قبلک یریدون ان یتحاکموا الى الطاغوت وقد امروا ان یکفروا به»(7) کسانى که در درگیرىها به داورى و دادگاه طاغوتى رو مىکنند آنها در حقیقت خیال مىکنند که مؤمنند.
در زمان پیامبر صلى الله علیه و آله میان دو نفر از اصحاب در مورد آبیارى درگیرى و اختلافى پیدا شد، براى حلّ مشکل خدمت پیامبر رسیدند و آن حضرت حکمى صادر نمود.
آنکه حکم بر ضررش بود، به حضرتش جسارت نمود که چرا به نفع فلانى حکم صادر کردى؟ آیه نازل شد: «فلا و ربّک لایومنون حتى یحکموک فیما شجر بینهم ثم لایجدوا فى انفسهم حرجاً مما قضیت و یسلموا تسلیماً»(8) به خدا سوگند ایمان واقعى ندارند، جز کسانى که در درگیرىها تنها قضاوت تو را بپذیرند و در دل خود از داورى تو هیچ گونه ناراحتى احساس نکنند بلکه تسلیم کامل فرمان خدا باشند.
در سوره احزاب نیز چنین مىخوانیم: «و ما کان لمؤمن ولامؤمنة اذا قضى الله و رسوله امرا ان یکون لهم الخیرة من امرهم»(9) هیچ مرد و زن مؤمنى حق ندارد در مقابل
قضاوت و حکم خدا و رسول از خود اظهار نظرى داشته باشد.
نشانه ی دیگر ایمان واقعى آن است که انسان در مسائل سیاسى و اقتصادى و نظامى نیز همچون مسائل عبادى طرح و برنامه خود را از وحى و انبیا بگیرد.
قرآن درباره ی آن مسلمانانى که در برخورد با شایعات بدون مراجعه به پیامبر شروع به پخش آن
مىنمایند به شدّت انتقاد کرده، مىگوید:
«اذا جائهم امر من الأمن او الخوف اذاعوا به و لو ردّوه الى الرسول و الى اولى الامر منهم لعلمه الذین یستنبطونه منهم»(10) هنگامى که خبرى از پیروزى یا شکست به آنها برسد، بدون تحقیق آن را پخش مىکنند، در صورتى که اگر آن اخبار را به پیامبر و پیشوایانى که قدرت تشخیص صحیح و کافى دارند ارجاع دهند، آنها این مسائل را از ریشه تحلیل نموده، سپس صحیح آن را در معرض افکار عموم قرار مىدهند.
این آیه بیانگر یک قانون کلى براى تمام قرون و اعصار است که مسلمانان باید در برابر مسائل سیاسى و نظامى و شایعات نیز همچون مسائل عبادى در رابطه ی مستقیم با پیامبر و خاندان وحى و جانشینان آن بزرگواران باشند وگرنه هر روز سیاست بازانى مسیر جامعه را به سوى هدف دلخواه، سوق مىدهند.
قرآن درباره ی پیروان واقعى انبیا مىگوید: «الذین استجابوا لله والرسول من بعد ما اصابهم القرح للذین احسنوا منهم واتّقوا اجر عظیم»(11) آنها کسانى بودند که با آن همه زخم و جراحتى که در جنگ احد به خاطر یارى پیامبر و اسلام تحمل کرده و مشغول معالجه بودند، همین که دستور پیامبر براى بسیج صادر شد، زخمهاى خود را فراموش نموده، خود را براى شرکت در میدان جنگ آماده کردند.
جالب اینکه با همه ی این فداکارىها قرآن تجلیل از این مجاهدان را مشروط به تقوا دانسته، مىفرماید: «للّذین احسنوا منهم واتقوا اجر عظیم»
آرى، در مکتب اسلام زندان و شکنجه، شمشیر و زخم و جراحت و صحابى
پیامبر بودن اگر با تقوا و عاقبتى درخشان توأم نباشد ارزشى نخواهد داشت، این مجاهدان در سختترین شرایط، پیامبر را یارى کردند اما تجلیل از آنان مشروط به تقوا شد.
در سوره آل عمران نیز درباره ی فداکارى پیروان انبیا آیهاى به چشم مىخورد که با بیان آن این بخش از بحث را پایان مىدهیم آنجا که مىفرماید: «و کایّن من نبىّ قاتل معه ربّیون کثیر فما وهنوا لما اصابهم فى سبیل الله و ما ضعفوا وما استکانوا واللّه یحبّ الصابرین»(12) چه بسیار پیامبرانى که مردان الهى بسیارى به همراه آنها جنگ کردند و در برابر آن همه صدمات که در راه خدا دیدند سستى و ضعف و خستگى به خود راه ندادند و خداوند صابران را دوست دارد.
آرى، انبیا و پیروان واقعى و با استقامت آنها، در راه تبلیغ و ترویج آیین الهى خود، مرارتهاى بسیار چشیدند و سختىهاى زیادى را به جان خریدند. «اوذوا فى سبیلى»(13) گاهى فشار مشکلات و ناملایمات به حدّى بود که مىگفتند: «حتى یقول الرسول و الذین آمنوا معه متى نصر الله»(14) پس نصرت الهى کجاست؟ و خداوند آنها را دلدارى مىداد که «الا انّ نصر الله قریب»، نصرت الهى نزدیک است.
آرى، خداپرستان در برابر آزار و اذیت دشمنان مىگفتند: «و لنصبرن على ما اذیتمونا» ما بر اذیتها و آزار شما صبر مىکنیم.
دشمنان خدا، آزار انبیا و پیروان آنها را به نهایت رساندند. بسیارى از انبیا را کشتند. براى کشتن حضرت زکریا علیه السلام او را تعقیب کردند، او به تنه ی درختى پناه برد و در تنه درخت پنهان گردید. دشمنان
تنه ی درخت را با ارّه بریدند و حضرت را دو نیم کردند.(15) ابراهیم علیه السلام را در آتش انداختند. پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله را به حدّى مورد اذیت و آزار قرار دادند که آن حضرت فرمود: «ما اوذى نبىّ مثل ما اوذیت»(16) هیچ پیامبرى
آنگونه که من اذیت شدم، آزار ندید.
آرى، کسى که مىخواهد مردم را نجات دهد، باید کمر همّت ببندد.
مُصعَب جوان مسلمانى است که با سعى و تلاش خود، مردم یک شهر را مسلمان کرد، اگر هر کدام از ما هجرت کنیم و صبر و بردبارى داشته باشیم، مىتوانیم افراد بسیارى را مسلمان کنیم. متأسفانه رفاه طلبى و دنیاخواهى و… باعث شده که ما حتى نتوانیم خودمان را اصلاح کنیم!
نقل این فداکارىها از امّتهاى پیشین اثر تربیتى خاصى براى امّتهاى بعدى دارد همان گونه که بازگوکردن سختىهاى پیامبران قبلى در تسلیت و امید بخشیدن شخص رسول اکرم اثر بسزایى داشت، از خداوند مىخواهیم که ما را از پیروان باوفاى پیامبر اسلام قرار دهد.
1) سوره حجرات، آیه 15.
2) سوره حجرات، آیه 14.
3) سوره نور، آیه 51.
4) سوره نور، آیه 62.
5) سوره آلعمران، آیه 31.
6) سوره نساء، آیه 59.
7) سوره نساء، آیه 60.
8) سوره نساء، آیه 65.
9) سوره احزاب، آیه 36.
10) سوره نساء، آیه 83.
11) سوره آلعمران، آیه 172.
12) سوره آل عمران، آیه 146.
13) سوره آلعمران، آیه 195.
14) سوره بقره، آیه 214.
15) تفسیر المیزان، ج 14، ص 26.
16) بحارالانوار، ج 39، ص 56.